miracle in war
تهیونگ آلفای مغلوبی که در بحبوحهی جنگ جهانی دوم متوجه باردار بودنش از سرباز آلفاش، جانگکوک میشه. کاپل اصلی: kookv/vkook کاپل فرعی: namjin, sope, kookgi ژانر= عاشقانه، اسمات، امپرگ، انگست، امگاورس، جنگی...
تهیونگ آلفای مغلوبی که در بحبوحهی جنگ جهانی دوم متوجه باردار بودنش از سرباز آلفاش، جانگکوک میشه. کاپل اصلی: kookv/vkook کاپل فرعی: namjin, sope, kookgi ژانر= عاشقانه، اسمات، امپرگ، انگست، امگاورس، جنگی...
🕯️COMPLETED🕯️ روزهای با تو بودن، دیگه برای من قابل لمس نیست و انگار تمام اون روزها رویا بودن، تمام اون روزها خوابِ شیرینِ من در انتهای یک روزِ سرشار از نداشتنِ تو بودن و اون خوابِ شیرین مدتهاست که توسطِ شب به تجاوز رسیده و من بدن زخمی و خونی خاطرات و رویاهام رو روی دستهای ناتوانم بلند میکنم تا تمیزشون کنم... اما چ...
Vkook/kookv [completed] 《صد بار بهت گفتم تو کابین خلبان نباید سیگار بکشی...حرف حساب حالیت نمیشه انگاری؟...بلند شو برو بیرون.》 《اه کیم...با این طرز نگاه کردنت فقط اون پایینیه که واست بلند میشه》 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 《بیاین بریم تو دنیای میلیاردرای دلاری... هوم؟ زندگی سرشار از زرق و برقشون... کسایی که حتی با دلار س...
کدام یک پیروز است؟ عشق یا نفرت؟ قسمی دیرینه که ریشههای نفرت را در دل محکم کرده یا عشقی که دوری از آن ممکن نیست؟ ____________________________________________ _تو به من دروغ گفتی. _من فقط چیزی رو گفتم که تو میخواستی بشنوی. General: romance, omegavers, mperg couple: vkook Cover by MasumeisAkira روزهای آپ: نامشخص
تا کی میخوای منتظرم بمونی بابا ؟ مرد بی تردید پاسخ داد _ تا موقعی که نفس میکشم دخترک به ناگه دچار گریه شد . گوله های اشک به روی چشمانش می رقصیدند و مرد نمیدانست چرا فقط محکوم به نگاه بود . نمی توانست آن جسم خمیده را به آغوش بکشد و وجودشان را غرق آرامش کند . _ چرا گریه میکنی پرنسس بابا ؟ دخترک دستی به روی صورتش کشید...
「پژواکهای رستگاری」 ژانر : جنایی / رومنس / انگست / ... / اسمات کاپل : اصلی ؛ تهکوک - فرعی ؛ مینوون میگن عشق زخمها رو التیام میده، ولی زخمهای جونگکوک درسهای تلخی بودن که با تاریکی درونش پیچیده شده بود. زندگیش مجموعهای از سایههای تاریک بود. اگر میگفت برام بمیر، صد بار براش میمرد. قلب جونگکوک میون اون دوتا...
کیم سوکجین، افسر ارشد سئول بخاطر اتفاقات تلخ و وحشتناکی که توی گذشته خانوادش رو از هم پاشوند حالا با تراژدی های زیادی مواجهه و وارد دنیای انتقام سخت خودش میشه و به سمت خانواده ای کشیده میشه که منشع تمام بدبختیارو دربر میگیره... اما جونگ کوک تنها دارایی و خانواده کیم سوکجین ناخواسته وارد محور اصلی این بازی خطرناک شده و...
᭝ Story Description ➸ جیمین هنوز به خوبی به یاد میآورد وقتی کوچیکتر بود، چهطور از دست جونگکوک کوچولوی لوس و دمدمیمزاج به خاطر آزار و اذیتهای اون فسقلیِ آویزون فراری بود. ولی ملاقات کردن مجدد با جونگکوک، به یک چالش حیرتانگیز و پرحرارت تبدیل شد. چون جونگکوکِ بالغی که بعد از سالها باهاش دیدار کرده بود، میتونست ب...
تهیونگ جاسوسیه که به باند خلافکارا فرستاده میشه تا مدارک علیه خلافکار معروف جئون جونگکوک پیدا کنه و در آخر اونو بکشه اما در این مسیر ...... Up:به پایان رسیده ژانر:پلیسی/اسمات/سَد/فیکشن/هیجان انگیز/عاشقانه/درام/خشونت امکان نوشتن فصل دوم هست پس حتما فالوو کنید تا مطلع شید😉🔞💕
👑 همه یکبار آرزو کردیم که در دنیای خیال پس ذهنمان زندگی کنیم. اما حاضر به پرداخت بهای سنگین برای این تغییر هستیم؟ دو دوست. یک نفرین یا آرزویی که اشتباه برآوده خواهد شد؟ تغییر سرنوشت. عشق و تباهی، خیانت و دوراهی. این کتاب به دست کدومشون نقطه پایان رو میذاره؟ کی سرنوشت این کتاب رو مینویسه؟ ᝰ﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏ ↬𝐍𝐚𝐦𝐞:...
_همینجا بمون، نزدیک به من، کنارِ من. میخوام به هرجاییکه قدم برمیدارم عطرت رو حس کنم. _تا کجا میخواید ادامهاش بدید ولیعهد؟! نزدیک نگهداشتن دشمنتون رو... نگهداشتن من رو، تا کجا پیش میبرید؟ _انقدر که حس کنم از رگ گردنم هم بهم نزدیکتری! ~☆ نمایندگانی به آوازهی "شاه" از سوی خدایان با پرندگان بزرگی به زمین آمدند...
"من همسرتم، من با تو ازدواج کردم. من عروسک لعنت شدهات نیستم." تهیونگ حالا با صدایی که از خشم میلرزید گفت و جونگکوک چهره ناراحتی به خودش گرفت و گفت:"تحت تاثیرم قرار دادی که، حالا چیکار کنیم؟ بگم هرچی تو بگی؟" اُمگا محکم لب پایینش رو از حرص گزید و جونگکوک با حرص گفت:"آره اُمگا، تو عروسک من نبودی. تو عشق من بودی، تن...
"بس کن !تو منو بازی میدادی دنبال خودت میکشوندی و بعد میگفتی یه دوستم ! و بعد به من احمق میخندیدی چون یه عوضی بودی!" جونگکوک قدمی به عقب رفت ،کاملا خیس شده بود و قطرات بارون مثل شلاق های تیز بدنش رو مورد اثابت قرار میدادن ... با دیدن سکوت پسره روبه روش خنده ی تلخی کرد "اره...حق داری چیزی نگی ،همش تقصیر خودمه ،میدون...
_شانس آوردی آلفا، امگای قوی داری؛ با وجود شدت بالای ضربه، اما آسیب شدیدی بهش وارد نشده و مهمتر از همه اگه در حالت انسانی چنین آسیبی میدید درجا بچهاش رو از دست می داد؛ اما چون در حالت گرگینه... تهیونگ که تا اون لحظه با دقت به حرفهای ساحره گوش میداد با شنیدن قسمت دوم جمله، ابروهاش جمع شد و حرفهای ساحره رو قطع کرد...
کیم تهیونگ، پسر کوچکتر کیم تائه سو رهبر مافیای black Snake بعد از خراب کاری که توی مدرسه سابقش به بار آورد و خط قرمزی که روی پروندهاش کشیده شد با نفوذ پدرش به دبیرستان تورنس منتقل میشه. اون میخواد دوباره قدرتش رو از نو بسازه اما تورنس، پادشاهی پسر جذاب و دردسرسازی به نام جئون جونگکوکه. هیچوقت دو پادشاه نمیتونن ی...
𝑳𝒐𝒗𝒆 𝒀𝒐𝒖 𝑺𝒐 𝑩𝒂𝒅 - بدجوری دوستت دارم قسمتی از فیک: تمام انگیزه ام از اومدن به این کتابفروشی فقط دیدن اون صورت بینهایت جذابشه ...وقتی رو به قفسه ها می ایسته و کتابهارو مرتب میچینه، وقتی پشت میزش میشینه و با نگاه فوقالعاده اش بهم نگاه میکنه و قیمت کتاب رو میگه .. زمانی که با اون لبخند لعنتیش من رو مخاطب قرا...
ارثیه ی دو پسر عمو ثروتمندترین شرکت های زنجیره ای جهان بود ، اما گویی ثروت قفسی طلایی برای عشقشان بود ، عشقی آتشین که در قلبشان شعله می کشید اما در تاریکی ناگفته ها پنهان بود ، ناگفته ای که بر زندگی شان سایه افکنده بود ، گویی تمام رنگ ها از دنیای شان رخت بربسته بود و تنها خاکستری غم و تردید باقی مانده بود _ می تونی ب...
Love me again Couple : Vkook Genre : Romance . Angst . Omegavers . Smut . Mpreg |هفته ای یک پارت آپ خواهد شد | « موهایش شب ، چشم هایش همیشه بارانی ، دست هایش سرد ، لب هایش بدون حس و نگاهش خیره به مکانی مبهم و بی انتها ، او سالها منتظر کسی بود که رهایش کرده بود ، منتظر اویی که برگردد و ....» داستان زندگی مشترک عاش...
جونگکوک و تهیونگ ازدواج کردن، اونا حتی یک دختر شونزده ساله دارن. توی زندگیِ اونا چیزی به اسمِ قسط، بدهی، کمبود مالی یا اجناس ارزون قیمت معنایی نداره. پس چی باعث شده که جونگکوک خودش رو دور از همسرش توی سرمای ونکوور به مدت سه سال حبس کنه؟ چی باعث شده این زوج از هم جدا بشن؟ ~~~ • ~~~ • ~~~ • ~~~ ~~~ • ~~~ • ~~~ ژانر: از...
[complete] + "اسپانیایی ها یه اصطلاح دارن، بهش میگن 'mi paz'... به معنی آرامش ابدی... وقتی حس میکنی یه نفر برای تمام عمرت کافیه و میتونه تا پایان زندگیت برات یه آرامشی ابدی باشه...و تو... تو "می پاز" منی تهیونگ." + "مهم نیست الهه ی ماهِ لعنتی تو رو به عنوان جفت خواهرم درنظر گرفته... من تو رو به هیچ کسی نمیدم ته...
تهیونگ و جونگ کوک با وجود یه بچه قصد طلاق دارن و وکیل تهیونگ، جیمین برادرشه و وکیل جونگ کوک، شوگاست. حالا هیونگا قصد دارن این زوج رو از فروپاشی نجات بدن، ولی این وسط یه مشکل مهم به وجود میاد که... جونگکوک بعد از طلاق میفهمه که یه بچه توی راهه... ساید اصلی این بوک معماییه و بعد از بیشتر از شیش هفت پارت، ما تازه وارد...
𝐍𝐚𝐦𝐞: 𝐌𝐘 𝐂𝐎𝐌𝐌𝐀𝐍𝐃𝐄𝐑🔞 «جونگکوک، سربازی که دو ماه به پایان خدمتش مونده و فکر میکنه که میتونه به آسونی سربازیش رو تموم کنه؛ اما با انتقال فرماندهی جدید به پادگانشون، تمام معادلاتش بههم میریزه.» - اگه اینقدر علاقه به مردن داری... میتونم زودتر از این تمرینهای کشنده دخلت رو بیارم! جونگکوک که گونه و...
𓆱 𝗠𝗲𝘁𝗮𝗻𝗼𝗶𝗮|𓆸𝘎𝘦𝘯𝘳𝘦: 𝘋𝘳𝘢𝘮𝘢,𝘈𝘯𝘨𝘴𝘵,𝘙𝘰𝘮𝘢𝘯𝘤𝘦,𝘚𝘮𝘶𝘵 𝘊𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦: 𝘛𝘢𝘦𝘬𝘰𝘰𝘬[𝘝𝘦𝘳𝘴𝘦] " چرا آنهایی که رفتهاند دیگر باز نیامدند؟ که من دلتنگ لبخندشانم..." | تللی |
جئونجونگکوک دورگهی کرهای_فرانسوی، در آستانهی ازدواجش، موردحمله قرار میگیره و پدرش تصمیم میگیره براش بادیگارد استخدام کنه و کی بهتر از افسر کیمتهیونگ که اصالت کرهای داره ..؟ •• این فیک توی این چنل آپ میشه! مثل همیشه منتظر حمایتهای شما هستم ! ⊹ ִֶָ𓏲࣪ @TAEKOOKVBLOODY ࿐ •• NAME༢ TogetherInParis PART༢ 9 COUPLE...
ִ ࣪𖤐 Genre: Omegavers, Smut, Romance, Dram ִ ࣪𖤐 Couple: Kookv ִ ࣪𖤐 Up: چهارشنبهها ─── ⋆⋅☆⋅⋆ ── هنکو⭒ من از همهی خط قرمزهام بخاطرت گذشتم و همه چیزم رو گذاشتم وسط تا بتونم تو رو خوشحال کنم؛ اما از این مطمئن نیستم... که میتونم روت حساب کنم؟ حاضری بخاطر من چارچوبهات رو دور بزنی؟ ن...
بذارین اینجوری بگم بهتون... میخوام با کسی آشنا شم که وقتی باهاش نبودم، نفسم بگیره و دلم طاقت نیاره. یکی که روحمو بشکافه... که هر اتم از بدنش برام عزیز باشه. کسی که وقتی بهش رسیدم و طعمِ بودن باهاشو چشیدم، تازه متوجه شم که چقدر تا اون لحظه تشنه بودم... کسی که با دیدنش قلبم یک در میون بزنه... حتی بعضاً نزنه! کسی که بو...
" پدرش ... پدرش منم ؟" " نه تو نیستی ! " " بر چه اساس خودتو پدر بچه من میدونی ؟" " نه کوک منو خر فرض نکن ... توی لعنتی توی رات من ... فاککک تو اونو با من گذروندی " کاپل : ویکوک✨ ✨ژانر : امگاورس ، رومنس ، اسمات ، امپرگ
هوسوک فقط میخواست خوش بگذرونه. جوون باشه، از روزهاش لذت ببره و مثلِ امگای سرکشی رفتار کنه که تمام زندگیش بوده. اما امگای سرکش، تصور نمیکرد خوش گذرونیش توی کلاب به بهم زدن با دوست پسرش و البته، پیدا کردنِ یه شخصِ بهتر ختم شه. یا، جایی که آلفا یونگی توی دعوای هوسوک و دوست پسرش دخالت و آروم راهاش رو به زندگی امگا باز...
کیم تهیونگ مردِ عاشق و خودخواهی که تو زندگیش برای هیچ چیز به اندازه به دست اوردن پسر عمه اش تلاش نکرده. جئون جونگکوک پسری که از عشق قدیمی تهیونگ چیزی جز حس خشم و نفرت درون قلبش نیست. تو جنگ بین عشق و نفرت کدوم یکی بازنده است!؟ کاپل: ویکوک"یونمین ژانر : درام"عاشقانه"اسمات