Select All
  • Being Tutored | L.S Persian translation
    221K 22.2K 43

    هری به معلم نیاز داره وگرنه در غیر اینصورت نمیتونه کلاس سال بعدشو قبول بشه، اما آموزش قرار نیست درمورد یاد دادن درسهای مدرسه بهش باشه یا داستانی که توش لویی به هری یاد میده چطور به فاک بره. #2 in fanfiction all rights reserved to LarryGeneration. this story contain sexual tension

    Completed  
  • Pansy's plan {Persian Translation}
    13.2K 1.8K 6

    [Completed] پنسی توی سال هشتم به هرماینی نزدیک میشه و بخاطر همه کارهایی که این چندساله کرده عذرخواهی میکنه و اون ها یه نقشه میکشن تا هری و دراکو رو بهم برسونن. Credit to: @_BeccaMae

    Completed  
  • 🍷The 100 million dollar prostitute🍷{Chanbaek Ver.}
    69.2K 9.2K 22

    جنده ی پارک چانیول بودن....۵ کلمه...۱۹ حرف.....محض رضای فاک به این سادگیا نیست ...نیست اگه اون پارک لعنتی رئیس بزرگترین باند قاچاق اعضای بدن اوراسیا باشه.....نوچ نوچ این همش نبود....نه تا وقتی که مجبوری تا خرخره تو کثافت کاریاش فرو بری...فقط خفه شو...تو فقط جندشی بک....ولی قراره جندش بمونی؟ 🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷 -نگاش کن...ه...

  • your voice
    6K 721 12

    {کامل شده} تا حالا فکر کردین صداپیشه‌ ها چه بار سنگینی رو به دوش میکشن؟ گوجو هم نمیدونست...نه تا وقتی که خودش هم مجبور شد برای یه شخصیت انیمه‌ای گویندگی کنه! NAME : your voice (صدای تو) ANIME : JUJUTSU KAISEN GENRE : FAN FICTION _ DRAMA _ COMEDY _ BL _ SMUT STORY BY : NELLIE NC+17

    Completed  
  • ¦ MY CUTE BOY ¦☆
    18.7K 2.5K 27

    √ در حال آپ ¦ نام = پسر کیوت من ¦☆ ¦ کاپل = ویکوک ¦☆ ¦ ژانر = اسمات , فلاف , امپرگ , رمنس ,.... ¦☆ ¦ نوع = فیک ¦☆ ¦ نویسنده = فلوریم ¦☆ √ این فیک فقط دارای یک ورژن ویکوک است

  • Feltcliff Real stories
    1.6K 195 7

    بحث و جدل و دلخوری های رابطه یه چیز طبیعی اما بی خبر موندن از هم به مدت خیلی طولانی چی؟

  • yukai
    71.5K 8.4K 63

    قرار بود یه زندگی ساده داشته باشه؛ همونی که از اول دنبالش بود اما دیدن اینکه تمام حقش، توی دست آدمای دیگه داره دست به دست می‌چرخه، انتقام و سرکشی درونش رو بیدار کرد. به اطرافش نگاه کرد و دنبال قدرتمندترین آدمی گشت که می‌تونست ازش استفاده کنه. فارغ از اینکه رئیس کیم سال‌ها از دور تماشاش می‌کرد... - مطمئنی پشیمون نمی‌شی...

    Completed  
  • ɴʏᴄᴛᴀʟɢɪᴀ ₖₒₒₖᵥ
    17.5K 2.2K 17

    「⌯ درد شبانگاهی - Nyctalgia 」 ↲کاپل: کوکوی ↲ژانر: سوپرنچرال - خون‌‌آشامی - فانتزی - اسمات - رمنس ↲نویسنده: Ravi ↲وضعیت: شنبه‌ و چهارشنبه 「⌯ زمانی که برای دیدن شوگر بیبی جدیدش به اون عمارت پا گذاشت، نمی‌دونست چیزی که قراره به استقبالش بیاد، یک جفت چشم قرمز و دندون‌های نیشی هستن که پوست گردنش رو از هم می‌شکافن. جونگ‌ک...

    Completed  
  • Descendant of Slytherin [drarry]
    26.9K 3.5K 38

    -چه اتفاقی میوفتاد اگر کلاه گروه بندی، هری رو در گروه اسلایترین قرار می داد؟ * هری: تو و همه کسایی که دوستشون داری رو نابود میکنم! دراکو: شامل خودت هم میشه. هری: میدونم.

  • Darker of darkest
    16.4K 1K 75

    شاید بتونیم اتفاقات رو به تعویق بندازیم اما نمیتونم تغییرشون بدیم چون اتفاقی که باید بیوفته میوفته و ما فقط میتونیم از شدتش کم کنیم، مگر از مبدا تغییرش بدیم. فصل دوم darkest. در ادامه ی بازی با زمان اتفاقاتی در هاگوارتز رخ میده که سرنوشت همه رو به کلی تغییر میده. وضعیت فصل یک : تمام شده❌ تعدادقسمت این فصل : ۱۰۰ ❌

  • kiss me my enemy"drarry
    151 21 1

    هلو لیدیز*🪐 فنفیک هری‌پاتر⏳️ با حضور کاپل دراری*☃️ 🎃 =دوست دارم پاتر. =مگه نگفتی ازم متنفری؟..،همیشه اذیتم میکنی،حالا چی؟. =بگم دروغ گفتم باورت میشه؟،از سال اول،دست دوستیم رد کردی،انتظار چیز دیگه داشتی؟،میخواستم توجهت همیشه سمت من باشه،تمام توجهت،نمیخواستم کسی رو جز من دوست داشته با... *هری دستاشو دور گردن دراکو حلق...

  • After a snowy night
    1.2K 141 1

    این رو یادتون باشه اگه سرنوشت شما با کسی باشه اگه هر اتفاقی هم بیافته آخرش پیش همید. شاید تَرَکی توی قلبتون به وجود بیاد؛ شاید حتی قلبتون تیکه تیکه شه؛ ولی اگه اون فرد آدمی باشه که ازش آرامش میگیرید تا آخر باهاتونه. ~ DRARRY ~

  • the boy
    90 7 2

    هری میخواست عشقش به اون ثابت کنه برا همین رفت تو اتاق اون قایم شد اما دراکو عشقش یجور دیگه به اون نشون داد پشت سر هری وایستاده بود با دستا سردش تیکه چوب درازی گرفته بود تو سر هری کوبید

  • More painful than before
    498 52 6

    فصل دوم : درحال آپ فصل یک: ✅ دراکو: چرا دنبال هیولا میگشتی وقتی تنها کاری که باید میکردی نگاه کردن به قیافه گوه خودت تو ایینه بود؟

    Completed  
  • More painful than before
    6.7K 777 49

    «فصل اول تکمیل شده» هری: برای من ۱۵ سال طول کشید تا بفهمم آدما قاتل و جانی زاده نمیشن بلکه روانی های درمان نشده اونارو به یه جانی تبدیل میکنن دراکو: ولی من هنوز خالقمو دوست دارم، مثل ۱۵ سال گذشته که تورو تو ذهنم پرستش کردم چون تو منو به موجودی تبدیل کردی که دیگه کشته نمیشه؛ حتی اگر بمیره روانشناسی-اسمات-صحنه خشونت امی...

  • From wish to magic✨️🪄
    9.2K 1K 38

    {دستمو بالا آوردم و اشکامو پاک کردم ، با چشمای خیس تو چشماش نگاه کردم . تا چشمامو دید با لحنی که انگار ضعف کرده باشه گفت: اوووو مرلیننن چشمای بارونیشووو. الهی دراکو فدای چشمای خوشگلت بشه. تکخند ذوق زده و خجالتیی کردم:خدانکنه...} سلام به بروبچ واتپد .مخلص همه داداشیا با نامِ منتخبه لیلیث حضور پیدا کردم و همونطور که میب...

  • The love of the Emerald Prince
    14.7K 1.6K 65

    + تو برای من همون شیشه‌ی شکسته بودی ولی من هنوزم لمست میکردم با وجود اینکه میدونستم صدمه میبينم. پس از من فرار نکن چون وجود من به وجود تو وابستست هپی اند

    Completed  
  • gray snow
    10.2K 1K 33

    هری دیگر مانند قبل نمیخندید . او حتی گریه هم نمیکرد ؛ جسم بیروح او در بغل معشوقه اش تنها دلیل زنده ماندن او؛ بود . " حاضرم هر کاری انجام بدم تا یکبار دیگه بخندی "

  • Harry potter and the boy who had no choice [Persian translation]
    6K 824 6

    "قبول کن مالفوی،تو یه ترسویی"لبخند هری جاشو به یه اخم داده بود. همونطور که حرف میزد به سمت دراکویی که با عصبانیت نگاهش میکرد برگشت و الان درست روبروش وایستاده بود. "من.ترسو.نیستم" مالفوی که دندوناشو از عصبانیت رو هم فشار میداد،جواب داد. دستاشو مشت کرده بود و بند انگشتاش رفته رفته سفید تر میشدن. "ثابت کن" هری همونطور...

  • Doubts|drarry
    5.9K 700 6

    وقتی اسم هری از جام آتش در میاد و رون عصبی میشه.هری نیاز به یه دوست داره.هرماینی خوبه اما..با یه دوست همجنس آدم همیشه راحت تر میشه کنار اومد مگه نه؟

  • flowers on my skin|drary
    8.9K 1.2K 25

    "نتونستم جلوش رو بگیرم، اولش مثل یک دانه ی کوچیک توی قلبم نشست و بعد بزرگ شد، با بزرگ شدنش کنترل و پنهان کردنش هم سخت تر شد، بعد مثل یک شاخه ی بزرگ و قوی کل من رو احاطه کرد و من فقط-فقط نتونستم جلوش رو بگیرم." دریکو دستش که هنوز روی شانه هری بود را به سمت صورتش آورد.چانه او را گرفت و بلند کرد.هری را که نگاهش بر روی زم...

    Completed  
  • 𝐇𝐲𝐬𝐭𝐞𝐫𝐢𝐚 - 𝐟𝐢𝐫𝐬𝐭 𝐲𝐞𝐚𝐫
    1.2K 190 17

    ◽𝑺𝒖𝒊𝒎𝒊𝒏 ◽جایی در قلب بریتانیا؛ میان تمام شلوغی ها و زیر چشم انسان هایی بدون موهبت بزرگ ستاره ها، جشنی خارق العاده برپا گشته. مردان و زنان خون خالص از تمامی ایالت ها مشتاق مشارکت در بالماسکه بودند. غیر از دو مرد قدرتمند! مردانی که با اصرار شخص دیگری وارد جشن شدند و درنهایت راه خود را در کنار یکدیگر می یابند. اما...

  • It Was All Just A Game [Persian]
    73.9K 9.6K 48

    "کاش تنها نقطه ضعف نقشه ام رو پیش بینی می کردم. نقشه ای که باعث شد کاملا شیفتت بشم." تا اطلاع ثانوی اپ نمیشه~ Credit to the author: @Write_me227 This is the Persian edition of "It was all just a game" and I'm only translating this masterpiece! "فقط ترجمه میکنم و صاحب این بوک نیستم."

    Completed  
  • Love Is Gone <3.Drarry ( Persian
    6K 527 17

    " فقط اون کلمات نیستن که می‌تونن بهم آسیب بزنن. گاهی آسیب هایی که سکوتت، اون نگاه پر از نفرتت، نفرتی که هرگز نفهمیدم از کجا اومد، و حتی بوسه‌هایی که با هر کسی غیر از من تجربه میکنی، دراکو.. جبران ناپذیر تره. " this book is being edited. Plz, wait to read.

  • A Broken Symphony {Drarry}
    8.2K 1.2K 20

    آخخخ هری کاش میدونستی چقدر دلم نمیخواد ملاحظه ی دوست دخترتو بکنم " دریکو به همچین چیزی فکر میکرد اما نهایتا لبخند معصومانه ای تحویل دوست عزیزش داد که همین 10 دقیقه ی پیش همش چند قدم با از دست دادنش فاصله داشت. . به صورتش نگاه کرد که هنوز جای یکی دوتا از مشت ها روش مونده بود . مشت هایی که به خاطر اون خورده بود . برای ح...

  • Return to the world of magic[Drarry]
    32.3K 4.1K 74

    سلام گایز ! خیلی با خودم فکر کردم که خب کاپل دراری بزارم یا نه و خب بلاخره به این نتيجه رسیدم که بزارم🤌 .... داستان از اونجایی شروع میشه که ، دراکو مالفوی از دنیای جادو اخراج میشه و به دنیای ماگل ها تبعید میشه و یک کتابخانه سیار و البته جادویی رو می‌سازه. حالا چی میشه اگر بعد از دوسال زندگی توی دنیای ماگل ها یک نوزا...

  • Why?(drarry)
    4.9K 616 13

    همه چیز از اعتراف عاشقانه ی هری شروع شد...اعتراف عاشقانه به یک پسر...پسری که در بازه ای از زمان، به اجبار دشمنش بود. " کنار گذاشتن رابطه مون برای تو کار آسونی بود. ولی برای من نه. من جون کندم تا فراموشت کنم. میفهمی؟" *** Gener: dram, angst, enemy to lover main couple: drarry writer: nastaran

  • Always [Drarry]
    39.6K 5.8K 37

    هری یه نقاشی پاره پاره شده بود، و دریکو کسی که این شاهکار رو میپرستید.

  • ᴍᴇʟᴀɴᴄʜᴏʟɪᴀ_drarry
    4.2K 607 8

    [کامل شده✓] . . نسیم، لا به لای برگ کتاب نیمه بازت می‌پیچد، دود سیگارم، رقص و میان نور محو می‌شود، نامه ات در دستانم، و هر خط آن پذیرای اشکان سرکشم دلتنگ تو هستم عشق که، غریبانه، گذر کردی.. . . . . [ Drarry ] [Short story] [#1_short] توجه : خیانت، خودکشی

    Completed  
  • Strange [Drarry Persian Translation]
    21.3K 3.4K 12

    [Completed] بعد از سومین سالش توی هاگوارتز، زندگی برای هری پاتر عجیب غریب شد. چیزهایی رو متفاوت از قبل میدید و احساس میکرد. و حتی بعضی مواقع چیزهایی رو متفاوت میشنید. مهمتر از همه، اون دراکو مالفوی رو متفاوت از قبل میدید. Credit to: @adrarrynight

    Completed