KIK.// L.S
تاپ تومو:" تو چقدر جذابی! میشه برام بخوریش؟؟" استایلیش استایلز:".........."
لویی سال آخر دبیرستانه. و تمام تمرکزش روی درس و فوتبالشه تا با موفقیت بتونه از دانشگاه فوتبال "منچستر یونایتد" پذیرش بگیره. با وجود خانواده ای پیچیده ، مشکلاتش و آینده ی نامعلومش، تنها چیزی که فکرشو نمیکرد این بود که بزرگترین دشمنش اینجوری دلش رو بلرزونه! نه!!!! اینکه هری "دشمنِ بامنفعتش" بشه اصلا توی برنامه هاش نبود...
"نباید مزه ی خوبش رو میچشید، وقتی میدونست هرگز نمیتونه اونو داشته باشه..." قرار بود فقط یک شب باشه. اما وقتی تمام دنیا به قرنطیه میره، لویی تاملینسون، خواننده ی معروف و محبوب، خودش رو حبس شده در قلعه ویندزور میبینه. در کنار شاهزاده هریِ لعنتی..... Not my story. Credit to: ilove1dbro
"پسر بدنامِ یک گروه بزرگ، دیشب کلوب رو با یه پسر ناشناس ترک کرد.." این متن، تیتر اول خبرها بود... و عکس یه پسر موفرفری، چشم سبز با یه شلوار جین بسیار چسبون ،زیر مطلب دیده میشد. هردوتاشون چند لحظه ای روی خبر مکث کردن... "این همون.....؟" لویی اخم کرد. عکس دقیقا شبیه اون پسره بود! "خدای بزرگ!!!! فااااک!!!" "لویی!!!!" نای...
چطوری اینقدر راحت تونست عاشق کسی بشه که از همه بیشتر ازش متنفره!!؟؟ اون فکر کرده کیه؟! چطور میتونه اینجوری اونطرف پیاده رو بِایسته؟! اینقدر جذاب و زیبا! کاری کنه که قلب هری جوری محکم بکوبه که انگار میخواد از سینه ش بیرون بزنه! خدای بزرگ!!! اون از لویی متنفره. دلش میخواد یه مشت محکم بکوبه تو صورتش! ولی مشکل اینجاست که...
تو مال من نبودی، دقیقا از همون لحظهای که به خودم اومدم و دیدم به طرز احمقانهای عاشقتم! از همون لحظهای که مچ قلبمو گرفتم وقتی داشت برای لمس تو بهم التماس میکرد و تند میتپید. تمام اون لحظاتی که روبهروم ایستاده بودی و من به بوسیدنت فکر میکردم، تو مال من نبودی. حتی اگه این فکر اشتباه بود، تو لیاقت نداشتی که زخم های ز...
(completed) عشق میتونه خیلی راحت جاش رو با ثروت عوض کنه مگه نه؟ Larry Ziam
*ᴄᴏᴍᴘʟᴇᴛᴇᴅ* ²⁰²¹-²⁰²² + لویی! اگه بدونی هرجا باشی پیشتم؛ گم بشی پیدات میکنم؛ جا بزنی عاشقت میکنم؛ بگی غیر ممکنه، ممکنش میکنم؛ درد داشته باشی میبوسمت؛ سردت بشه آتیش میشم؛ تب کنی درمون؛ بشکنی تیکه هات رو نگهت میدارم؛ اگه بدونی بری من برات میمیرم؛ میذاری یه جایی تو وجودت، کنار گردنبندت، واسه همیشه، توی قلبت باشم؟ ...
دستاش رو جلو آورد و بهم نشون داد . -«این دست هارو نگاه کن ... بوی خون رو حس میکنی ؟ میدونی خون رو چی پاک میکنه ؟ » سرمو تکون دادم . -«فقط خون ، میتونه خون رو پاک کنه ...چرخه انتقام هیچوقت به پایان نمیرسه . نفرت تکثیر میشه و یه روزی میرسه که از زمین ، چیزی جز یه لکه سرخ که بوی تند اهن میده ، چیزه دیگه ای باقی نمیمون...
*ᴏɴ ɢᴏɪɴɢ*²⁰²² سایه ایی در بردفورد به راه افتاده که زندگی رو از پارگی های کمر زن ها بیرون میکشد. برقرار کردن تعادل بین تعقیب کردن صاحب این سایه با رسیدگی به دو جفت چشم آبی، برای کاراگاه دشوار تر شده. در خانه ایی نو که از ضربان قلبش بنا شده، جانی نو شکل گرفته که بیپروایی رو از دل استایلزها ربوده. هر دربهدری، مرگ، خ...
_ولی من لایق خداحافظی بهتری بودم. +هیچکس خداحافظی نمیکنه مگر اینکه دوباره بخواد ببینتت ، بدون خداحافظی رفتم چون دیگه هیچوقت نمیخواستم تا آخر عمرم ببینمت. 🎀[درحال ادیت]🎀 زمان اپ : هروقت به شرط برسه. حاوی اسمات🔞 هپی اند🔥 نویسنده:سامینا🫀
وضعیت: کامل شد کاپل اصلی: هری و لویی ژانر : علمی تخیلی ، اکشن ، رومنس ، اسمات ، روزمرگی ، ماجراجویی ... میانگین کلمات هر پارت : 1300 دو فصل ، 120 پارت خلاصه : داستان درمورد یک خانواده قدرتمند درون امریکاست . خواهر و برادری از این خانواده از یک دیگه جدا شده و زندگی برای هر کدام سرنوشتی عجیب رقم میزنه . و همین سرنوش...
Completed ۱۹ژوئن سال ۱۹۲۴ در دهکده کوچکی در نزدیکی شهر لندن خانواده تاملینسون به طرز وحشیانه ای به قتل رسیدند طبق گفته یک شاهد آن شب دو مرد خانه تاملینسون را ترک کردند اما هرگز پیدا نشدند. بعد از قتل چند نفری ادعا کردند که پسر کوچک خوانواده را دیده اند خانه تا ۹۰ سال خالی بود تا اینکه زوج استایلز به همراه دو فرزند خ...
[Complete] لویی با وجود استرس و ترسی که داشت،وارد دانشگاهی مخصوصِ نخبگان میشه؛جایی که اسمِ زین مالیک می درخشه و قدرتمنده، نایل هوران بی وقفه صحبت میکنه، همه جا پر از پیانوئه و هری استایلز، تنها فرزندِ ستارهی سابقِ راکِ معتاد به مواد مخدر و روان پریش که از نظر پزشکی ثابت شده بود، کسیه که لبخندی بی نقص و چشم هایی خالی...
◇ COMPLETED تو هیچوقت به التماسهام گوش نمیدادی، وقتی میگفتم : عاشقم نشو لویی، لطفا. ◇ خلاصه کتاب : هری و لویی در یک بازهی زمانی گم شده همدیگه رو میبینن و تلاش میکنن روزهای گذشته رو به یاد بیارن، هر روز میگذره و اونا پازل بهم ریختهی خاطراتو باهم بازسازی میکنن، و زمانی که به اخرین تاریخ فراموش شده میرسند، تیکه پا...
هری ۲۱ ساله و لویی ۱۸ ساله با اینکه بزرگ شدن ولی خانواده هاشون هنوز مثل بچه ها باهاشون رفتار میکنن و فکر میکنن اونا نمیتونن روی پای خودشون وایستن! هری و لویی توی پارتی دوستشون نایل باهم آشنا میشن و یه تصمیمی میگرن....... که باعث میشه چیز هایی رو تجربه کنن که فکرش هم نمیکردن ° «به حلاوت بخورم زهر که شاهد ساقی است/ به ا...
چندین سال پیش طی یه تصادف لویی بیناییش و همین طور چهارتا خواهرش رو از دست میده و مقصر هری استایلز پسر ۱۷ساله بود که گواهی نامه نداشت و با دوستاش یواشکی ماشین رو برداشته بودن.... هری میره زندان و لویی ۱۰ ساله با این سن کمش دیگه نمیتونه جایی رو ببینه و پول عمل چشماش خیلی زیاد میشه و خانوادش توانایی پرداختش رو ندارن...
آدم ها کی میخوان بفهمن بزرگترین دشمنشون ذهنشونه؟ ❌شامل مقدار زیادی سلف هارم، حیوان آزاری و قتل =)❌ SHORT STORY Highest ranking : #2 in shortstory
بوی عشق میداد، بوی خنکی و نم بارون... گفتم: ببین چه هوای دلیه، واقعا پاهات میاد توو این هوا بری؟ روشو برگردوند، قهر نبود..، خرمالو بهش تعارف کردم، روشو برگردوند..، قهر نبود! دلش رو برداشت راهی شد، گفتم: خودت میری اونو دیگه نبر ... بذار باشه هوا رو ببینه عشق کنه... محل نداد راهی شده بود، صدای کوبیدن در که اومد دلم ریخ...
لویی تاملینسون از وان دایرکشن تقریبا به طور کامل از زمان تولد نابینا بوده، استثنائا اون میتونه هاله ای از اجسام و سایه ها رو ببینه و این فقط برای اینکه بتونه صاف بایسته و نیفته کافیه، اون قراره یه مصاحبه راجب نابینا بودن توی معروف ترین بوی بندجهان انجام بده ولی به جای اون یه بار دیگه تموم جواباش به هری استایلز برمیگر...
اونا عاشق هم شدن اما باید یاد بگیرن عشق تنها دلیل برای باهم بودن نیست پس باید برای باهم بودنشون دلایل دیگه ای داشته باشن... Larry Stylinson Fanfiction start: 94/12/1
Larry+a little bit of ziam 👬 Strong language ⛔ Drug using🚫 Smut🔞 #1 in, onedirection لویی از زندگی بیزاره و هری عاشق زندگیه.... یا، داستان نویسنده ای که شیفته یه استریپر میشه و استریپری که عاشق یه نویسنده میشه.
[Completed] هری قاعدتا باید یه سال خیلی ملایم و بی دردسر توی کالج میداشت ، ولی یه نفر اونو ازین قاعده دور کرد کسی که حتی اونو به یاد نمیاورد...
+I love you -where? +What? +Show me! where is this love? I can't see it. I can't touch it. I can't feel it...
قرار نیست ، زندگی کسل کننده کسی دچار یه تحول بزرگ بشه. قرار نیست ، عشق چشم کسی رو کور کنه . قرار نیست ، کسی بخاطر عشقش خودشو عوض کنه. #larry
تنها گذاشتن فقط کاره یک انسان است.....اما من که انسان نیستم.....پس اینو تا آخرین روزی که نفس میکشی با خودت تکرار کن " من هیچ وقت تنهات نمیزارم". Finished✅✅ _________________ #experiment1#
جایی که دو تا یوتیوبر معروف با ماشینهای دزدی، دوست دخترهای دیوونه و باباهای دیوونهشون، فیلمها، پارتیهای چای، سفر کردن، و احتمالاً عاشق همدیگه شدن، دست و پنجه نرم میکنن. Highest Rank: #1 - humor #3 - funny #63 - onedirection