[AMARILLO]Z.M
سبزه صورتی زیبا و جوان ولیکن کیست که بینای زیبای او باشد؟ آن جوان طلایی! *** پسر مسلمان جدید در مدرسه las cinas! دانش آموزان مرفه خالی از هر دغدغه شایعات عجیب! چه عاقبتی در پی دارد؟!
سبزه صورتی زیبا و جوان ولیکن کیست که بینای زیبای او باشد؟ آن جوان طلایی! *** پسر مسلمان جدید در مدرسه las cinas! دانش آموزان مرفه خالی از هر دغدغه شایعات عجیب! چه عاقبتی در پی دارد؟!
«بهش میگن زمزمه ی دریا و اون بزرگ ترین رازی که دریا توی خودش قایم کرده.»
سال 2156، وقتي كه جمعيت دنيا به حد غيرقابل كنترلي زياد شده بود؛ يه شركت آمريكايي بازي اي رو بيرون داد كه ادعا ميكرد قراره دنيا رو تغيير بده. بازي اي كه با تمام VR ها تفاوت داشت. درست توي آوريل 2156 يه نسخه ي اپديت شده از اون بازي بيرون داده شد. " استخوان هاي غمگين" ! قوانين ساده بود: "هیچ وقت به آینه ها نگاه نکن!" ...
[completed] این استوری عشق بین یه پسر و یه پدر خواندست که باید مخفی بمونه .. ❌🔞صحنه های خشونت آمیز و تجاوز
داستان لرييه و زيام هم داره هری- قرار نیست فرار کنم... محمد از تک خنده مرد روبروش جا خورد ولی اسلحه ای که بطرفش نشونه رفته بود اجازه هیچ کاری رو نمیداد.. هری زیرچشمی پسر بچه ای که رو تخت نشسته بود و چشمای درشتشو بهشون دوخته بود رو نگاه کرد.. هری- لویی چشماتو ببند.. محمد- میخوای چه غلطی بکنی؟ باتوم حرومزاده؟ بسته شدن چ...
کشور بزرگ گوریا تنها یک شاهدخت زیبا دارد درحالی که شاهدخت برادر دوقلویی دارد که کاملا شبیه به اوست ولی کسی از وجودش خبر ندارد! شاه اویی قول ازدواج دخترش را با ولیعهد کشور وستروس داده درحالی که شاهدخت از محافظ جوانش باردار است پس شاه مجبور میشود پسرش را که هیچ علاقه ای به اوندارد به جای شاهدخت به کشور وستروس بفرستد و...
"اوه خیلی کارها هست که دلم میخواد باهات بکنم زین ، خیلی کارها....." لیام لبخند زد و به زین نزدیک شد ، لب هاش روی گوش زین کشیده میشدن ، زین لب پایینش رو گاز میگرفت تا ناله هاش رو توی گلوش خفه کنه "و اگر میخوای که بفهمی فقط کافیه ی قرارداد کوچولو رو امضا کنی" warning : bdsm , kinky 🔥✨ written by : khristina translate b...
Larry & Ziam "اسمات... کاملا معصومانه ؛)🍑🍆" [ از همه نوعی اینجا داریم! ] اما... 💙💚 فقط لری، فقط زیام 💛❤ روند آپ : هر زمان که هر پارت اسمات به شرط برسه، چپتر بعدی فوراً و بلافاصله گذاشته میشه ؛) _K2
+ بیخیال مرد من كه نمى فهمم ناراحت چی هستی ...اون فقط یه بدکاره ست یه هرزه درست مثل بقیه هرزه ها هری سرشو آروم تکون داد و بابغض به گوشه ی کتاب خیره شد *اون یه سیاه سفید. بود،یه فریاد بی صدا اون یه -ییه بغضش گلوشو می گرفت و نفس هاش به شماره افتاده بود نگاهشو از کتاب انجیل کهنه و جلد شده با روز نامه گرفت و نگاهشو ب...
مصر همه چی از مصر شروع میشه اما کجا به پایان میرسه ؟ شاید جایی عجیب حداقل عجیب تر از مصر
"_پس فکر میکنی که چرا ولشون کرد؟ +اون هیچکس رو ول نکرد!همه اونو ول کردن؛مادرش،پدرش،مادربزرگش... وگرنه کی میخواد یه گوشه توی خودش بشینه و تا صبح به لحظه های خوب نداشتش فکر کنه..."
بوسه ای روی قبرش گذاشتم...! قول میدم ازش نگهداری کنم زک! هیچیوقت هیچکسی جایه تورو نمیگیره اما یادگاری از تو...از جنس تو...از خون تو... زک!زین!لیام
وان شات هایی از استرک برای طرفدارای تین وولف.ترجمه شده.امیدوارم خوشتون بیاد.کار اولمه پس ببخشید
داستان درباره پسریه که با یکی دیگه اشنا میشه و توی حس گی بودن و استریت بودن گیر میکنه...تشخیص هویتش براش دشوار میشه و به هزار توی مشکلات و حدس و گمان میوفته.... ژانر:درام-عاشقانه-فان-درتی(زیام-لری) نویسنده:بلو(ویکتور سابق) امیدوارم خوشتون بیاد و لذت ببرین? ""بهش نگو ولی من یواشکی دوسش دارم من عاشق اون لبخنداشم اون چشم...
زي:اونا شايد عجيب ترين آدماي روي زمين باشن و آدم نباشن.... توضيحش سخته ولي اونا آدمن نه حيوون،پس حق ندارين اونا رو موش آزمايشگاهي كنين....اونا حس دارن...حس ميكنن...عشق رو ميفهمن حتي بهتر از تو....هري و ليام عاشقن و تو بايد اينو بپذيري.....اونا عاشقن...
"هی ظاهرا یادت رفته بجای دید زدن باید پول بدی!" صدای اون الهه زیبایی منو به خودش آورد... جوری که قیافه اش نشون میداد رفتار خوبی باهام نداشت اما... اون صدای بم و چشمای کاراملی رنگش... نه لیام! هنوز زوده برای عاشق شدن... تو تازه زخم خوردی... این درست نیست...
_میدونی زین؟ هیچ وقت همه باهم شاد نیستن . همیشه اشک همراه لبخند تو دنیاست. وقتی یکی میمیره یکی دیگه دنیا میاد .ولی عشق ... خوشحالی میاره . وقتی دیدمت فهمیدم یکی تو دنیا خوشحاله ... فهمیدم خودم شادم .
-من تو اون زندان لعنتی بخاطر تو عذاب کشیدم و هرشب توی کابوسام زندگی کردم... انتظار نداری که بازم دوست داشته باشم +ولی من برای همیشه دوست دارم (ادامه فن فيکشن قاتل the killer تو این اکانت گذاشته میشه?❤) برای خوندن فصل اول به ریدینگ لیست برید!
اون باهام حرف نمیزنه و منم با اون. اون باهام دعوا میکنه و منم با اون . اون زینه و من لیام. من هریم و اون لویی. |Ziam and Larry fanfiction|
-زندگی ما آدما طوریه که فقط حسرت روزایی که نداشتیم رو میخوریم،نظرت چیه یکم فکر کنی اگه منو نداشتی چی کار میکردی؟ +اون زندگی برام زندگی نبود،جهنم بود!
نام : دلایل درست زوج : زیام Rating: NC-17 خلاصه : لیام پدر تنهایی ـه که با پسرچهار ساله اش زندگی آرومی داره زندگی زین حسابی بهم ریخته ولی با بچه ها خوب ـه Cover Cr to the owner !! خب شاید لازم باشه بگم که داستان لیام تاپ ـه البته حقیقت اینه که تاپ یا بات بودن برای من شخصا زیاد فرقی نداره فقط شخصا این حس حمایت رو از...