Select All
  • This man dies to night
    279K 40K 58

    Highest ranking: #1 in fanfiction [complete] by sadafiiiii &saba حقیقت یا وظیفه؟ عشق یا نفرت؟؟ خانواده یا...‌خانواده!

    Completed   Mature
  • This man is still alive
    112K 17.6K 29

    به یاد بیار.. ببخش.. ببین

    Completed  
  • هرکسی به جز تو
    182 44 3

    _خب گفتی چه کارایی بلدی؟ به هرجایی جز چشماش نگاه میکردم نمیتونستم بهش نگاه کنم ، فقط یه نگاه کافیه تا فلش بک به اون شب بزنم با نگاه خیره اش منتظر جواب بود _امم ..من .. خب من تازه مدرکمو گرفتم... یعنی کار ..سابقه کاری ندارم _باشه . مشکلی نیست از اونجایی که سفارش شده ای‌ یه کاری میکنم برات، فردا ساعت 9 آفیس باش

  • SHOTGUN {Z.M} [completed]
    56.5K 10.2K 95

    نابهنگامِ ناگهانِ منی! ناگهان سرزدی به دنیای تاریکم شدی نور چشمانم.. «لیام پین،فرمانده و گروهبان با تجربه است،چی میشه اگر در مسیر عملیات،هواپیمای نظامی آمریکا سقوط کنه؟ رازهای نهفته پنهان و نهان گمشده و سرگردان آینده برای مردی که بیشتر از نصف عمرش رو در خاک و خون گذرونده، چطوری مقدر شده!؟» ژانر:رومنس،اکشن،معمایی،ترا...

  • راز(mystery)
    20K 4.5K 29

    جانی_تصمیم درست همینه لئو ، زین و لیام باید ازدواج کنن درسته زین گند زده بود ، خبرنگارا عکسش و هنگام ورود و خروج از گی کلاب نیویورک گرفته بودن و این خبر همه جا پخش شده بود و جانی از اب گل الود ماهی میگیره ، پسر کوچیکش که به قول خودش مایه ننگش بود و از سرش باز کنه لئو و جانی شریک هم بودن و بزرگترین سرمایه داران نیویور...

    Completed  
  • Lusting You [ Persian Translation ]
    37.7K 7K 32

    • زین مالیک بیست و چهار ساله، برای دو سال در دبیرستان کالینز تدریس کرده و در طول این دوسال هیچ مشکل یا دردسری نداشته، هیچ رابطه ی عاشقانه ای با دانش آموزها، هیچ چیز. ولی همه این ها زمانی خیلی ناگهانی تغییر میکنه که یه دانش آموز به نام لیام پین وارد زندگی زین میشه و زین نمیتونه جلوی خودش و بگیره، ولی چشمای پاپی وارانه...

    Completed  
  • •Λsian BOҰ•
    123K 20.4K 53

    ل-هی آسیایی ز-ولم کن ! ل-انقد ازم فرار نکن !

  • Yellow&red {Z.M}{completed}
    122K 14K 73

    Ziam Good story 🙂💛❤ زود قضاوت نکنید داستانو چون ماجرا داره! یه زندگی آروم از زیام که خب مشکلاتی هم سد راهشون میشه و اونجاست که باید برای موندن و جنگیدن یا جا زدن تصمیم بگیرن!

    Completed  
  • The Wedding Date [ Persian Translation ]
    54.9K 10.3K 33

    • زین توی فروشگاه والمارت کار میکنه. اون دوست پسر نداره و خیلی وقته که به یه قرار نرفته. مامانش همیشه دنبال یه پارتنر برای اونه و حالا هم که برادرش میخواد ازدواج کنه، فشار از طرف اون بیشتر شده. زین میخواد که یک نفر رو پیدا کنه، ولی با درنظر گرفتن اتفاقاتی که در گذشته براش افتاده یکم سخته. اون مجبور میشه با کسی که ماما...

    Completed  
  • unforgettable [Z.M]
    59.1K 5K 35

    - میخوام کاری کنی همه چی و فراموش کنه بشه یه صفحه خالی از اون مرد فقط من و ببینه + این کار ریسکه ممکنه بیدار نشه یکم فک کن مرد تو میتونی همین حالا هم مال خودت کنیش - نه نمیشه هر کاری می کنم ازم می ترسه از وقتی اون آشغال بردش همه چیزش شده اون حتی الان هم که نیست اون و به من ترجیح میده لیام با گفتن این حرف ناخودآگاه د...

  • MOVEMENT
    1.7K 303 7

    So I don't have to say You were the one that got away Ziam Mayne ⌲ Short Story By: sören Update: Ongoing

  • LIGHT RED
    74.4K 12.6K 45

    I'm Devil And Evil Lust is In Your Veins Ziam Mayne ⌲ Fan-Fiction By: sören Update: Completed

    Completed   Mature
  • Entertainer [Z.M] (mpreg)
    192K 26.4K 55

    من عاشق شغلمم. وقتی دور میله می‌چرخم، این تویی که سرگرمم می‌کنی لیام!

    Completed  
  • ilysm [ZIAM]
    73.7K 13.7K 68

    [translation] "خیلی دوست دارم عزیزم" "میدونم و منم دوست دارم.وتورو به حضرت عباس ، برو بخاب ." ■■■■■ فنفیکی از چت های زیام و یکمم بقیه‌ی کاپل ها 4 in Fanfictions

    Completed  
  • ●"Court Piece"●[ziaam]
    55K 7.8K 50

    من برادرمو کشتم تا فقط عشقمو از چنگش در بیارم 🏳 مثله یه بازیِ حکم بهش نگاه کن ما حتی برادرم باشیم باز رقیبِ همیم باید همو زمین بزنیم

  • made up//ziam
    12.1K 1.3K 14

    _تو یه عوضی هستی لیام پین..تو شب هارو با اون دختر سر میکنی در حالی که میگی عاشقه منی. +هی هی آروم باش زین..⁦عشقی که من به تو دارم هیچ وقت قرار نیست تغییر کنه...حتی به خاطره شغلی که من و مجبور به رابطه با اون دخترا میکنه.

    Mature
  • See Me
    5.2K 878 15

    تو دل تنگی منو نمیبینی ولی هر وقت دلم برات تنگ میشه میام پشت قلبت هی در می زنم پس هر وقت قلبت می زنه بدون دلم برات تنگ شده:)❤💛 #زیام_پالیک

  • SalvA ( Ziam FanFiction )
    17.1K 1.9K 29

    این کتاب، داستان زندگی يه آدمه... يه دختر ۱۳ ساله که درد کشیدن جزو لاینفک زندگیشه... درد يه دختر ۱۳ ساله چی ميتونه باشه؟ این سوال خودش درده و این دختر، کم درد نداره...پس بیاید به درداش اضافه نکنیم و سوال رو کمی تصحيح کنیم... "درد از کجا شروع شد؟" #درد با جنگ شروع شد... #درد با دفن تن گلوله بارون شده ی برادر تازه دام...

  • cutthroat ꗃ ziam
    8.5K 1.1K 25

    "من برای پول فقط میکشم؛ ولی فقط برای پول نمیمیرم." #ziam #larry

    Mature
  • Unfelling |ziam|
    67.8K 8.1K 37

    _زین به نفعته تسلیم شی وگرنه شلیک میکنم ... +تو این کارو نمیکنی لیام.... ما تفنگارو به سمت هم نشونه گرفتيم اره ما قلبامون براي هم ميتپيد ولي تفنگارو به سمت هم نشونه گرفتيم صدای شلیک بلند شد سکوت همه جارو فرا گرفت ... خون ريخت رو زمين... لبخند زدم ...و زیر لب گفتم : "تفنگ من تيري توش نبود من همیشه عاشق تو بودم لیام...

  • Soulmates or Soul enemies? || Ziam
    141K 15K 35

    [COMPLETED] [ ابديت يا بى نهايت ... ؟ ] ∞ داستان دو پسر جوان كه رابطه خوبى با هم ندارن اما به كمكـ هم براى نجات مهم ترين آدماى زندگيشون تلاش ميكنن ، و احتمالا اونجاست كه همه چيز عوض ميشه ........

    Completed  
  • you're mine zayn payne[Z.M]
    3.6K 450 6

    تضاد اون دو نفر همه چیز رو پیچیده تر از قبل میکرد سرد و گرم تلخ و شیرین و عشقی که هیچوقت اعتراف نشد [ SEXUAL CONTENT ] ZIAM MAYNE PERSIAN FANFICTION 2017 WRITER: @GISOOW

    Mature
  • I WAS BORN FOR REVENGE (Season2)
    47.8K 6.8K 105

    عشقی که در دل جنایت در نهایت تبدیل به تنفر شد... و حالا این داستان عاشقانه باید از اول نوشته بشه!!! (فصل دوم)

  • NO LIMIT •|ziam|• COMPLETED
    689K 94K 122

    Highest ranking : #1 in fanfiction For more than four continuous months -داری محدودم میکنی! +نه... فقط دارم عاشقت میکنم. -نمیخوامش! +دست تو نیست... دست هیچکس نیست.

    Completed  
  • Hickeys || Ziam
    759K 32.3K 33

    "Daddy..."

    Completed   Mature
  • Moviola
    23.9K 3.9K 1

    جايى كه توش زين و ليام هر آخر هفته با هم فيلم مى بينن. يا وقتى زين به فيلم ديدن، نترسيدن و دوست داشته شدن و دوست داشتن عادت نداره، و ليام به همه ى اينها عادتش ميده. ziam mayne fanfiction copyright © frogmd 2017-20

  • commander
    1.5K 169 4

    نظرتون درباره ی عشق بین فرمانده و سرباز چیه....؟

  • 4 years away
    13.8K 1.5K 19

    مامور پلیسی که متهمو به فرزند خوندگی قبول میکنه...

    Completed  
  • Like Peter Pan (Ziam Mayne)
    40.8K 4.9K 22

    [ COMPLETED ] زرد و قرمز باهم گره میخورن، ولی اینجا توی یه جهان دیگه... All deserved rights to the rightful owner of the original fanfiction.

    Completed   Mature
  • Radical || Ziam
    965 123 2

    "باهام بیا"تنها چیزیه که به اون پسر پیشنهاد میده [Persian Translation]