تمام قلب من
خاطره به کنار... حتی اسمم را هم فراموش کردی! همین روزهاست که یکی از عاشقانه هایم را برای کسی بفرستی و بگویی : ببین این متن چقدر شبیه ما دوتاست...
خاطره به کنار... حتی اسمم را هم فراموش کردی! همین روزهاست که یکی از عاشقانه هایم را برای کسی بفرستی و بگویی : ببین این متن چقدر شبیه ما دوتاست...
بسی گفتند: دل از عشق برگیر که نیرنگ است و افسون است و جادوست! ولی ما دل به او بستیم و دیدیم،که این زهر است اما نوشداروست...
کریستینا(جلد دوم رمان: queen of my heart) چشم وا کردم و دیدم که خدایم "تو شدی" دفتر پر غزل خاطره هایم "تو شدی" درسرم نیست بجز حال و هوای تو و عشق شادم از اینکه همه حال و هوایم"تو شدی" گاهی عشق خیلی ساده در میزنه..خیلی ساده... فقط کافیه درو باز کنی.
"بهار"اسم رمان واسم دختریست که اینار من راوی اون وزندگیش هستم.دخترسنگین وسرسخت وجدی والبته دست وپا چلفتی وزبون دراز وکمی شیطون وصدالبته پرو. امیدوارم خوشتون بیاد. امیدوارم باز هم مثل "رهای من"همراهیم کنین. "بهار"دومین اثر منه بعد از"رهای من"که بسیار موردلطف شما قرار گرفت. نظروانتقاد وپیشنهاد یادتون نره. ice queen
یه رمان دارم مینویسم عشقولانه پرازشیطونی پرازصحنه های طنزوخنده اور مخلوطی ازشادی و غم☺️ یه جاهاییش جرمیخوری ازخنده یه جاهاییش اشکت درمیاد داستان درباره پسر دختری ب اسم شمیم و شروینھ طی یه جریاناتی عاشق هم میشن اما این وسط بابای شمیم دوتاشرط میزاره✌️ ک روال زندگیشونو عوض میکنه پورن نویس نیستم نمیخوام قلممو به لجن بکشم...
من به اين معروفم كه بد عاشق ميشم تو كه ميدونستي،چرا موندي پيشم؟ اگر سرگردوني،حالمو ميدوني نخواه عاقل شم و دست بردارم
"رهای من"اولین داستانیه که مینویسم ویه داستان بلنده. داستان یه دختره به اسم رها..عاشقونست رمانتیکه وصحنه دار.(معذرت از اونایی که دوست ندارن) لطفابهم پیشنهادبدین وازم انتقادکنین ممنون.
این داستان یه مثلث عشقیه بین یه دختر ساده و درس خون به نام کامیلا، بهترین دوستش کلی که یه پسر درس خون مثل خودشه و یه پسر هات و جذاب و به قول معروف بچه بد (bad boy) مدرسه به نام هانتر که یه راز بزرگ داره که هیچ کس ازش خبر نداره.
"ادلاید"دختر خاکی ومهربونی که حتی معنی غرور رو نمیدونه زندگی براش چیزهایی رقم میزنه. زندگی ادلاید رو از عرشش زیرسایه مرد مغروری میکشه که همه چیزش غرورشه. این سایه غرور ممکنه باعث بدبختی وننگ ادلاید بشه ویا ممکنه باعث خوشبختی وسعادتش بشه.
مگان و جیک دو تا دوست صمیمی هستند. هر دوشون خانواده فقیری دارن و فقط همدیگه رو دارن.هر دو دانش آموز سال آخر دبیرستانند. جیک بعد از اینکه تمام طول تابستون توی شهر دیگه بوده و تازه برگشته حالا احساس میکنه که مگان رو بیشتر از یه دوست معمولی دوست داره و می خواد به مگان اینو بگه .اما اتفاقاتی می افته که ....
سوالاتی که باید با مغز و قلبتون❤جوابشون بدید*-* Best rand #1 in fantasy
گاهی برای ملکه بودن باید لشکر کشی کرد،باید جنگید،باید فتح کرد... و گاهی برای ملکه شدن کافیست؛قلب یک مرد را از آن خود کنی..آنوقت تو ملکه خواهی بود ملکه قلب او. گاهی تصاحب قلب یک مرد انقدر سخت است که حکم جنگ دارد وباید مرزها را برای فتحش در نوردید. دوشیزه مری اینبار باید بجنگه..بجنگه تا فتح کنه..شاید قلب یک مرد رو و...