Select All
  • Suicide Notes
    258K 36.6K 37

    مجموعه اى از يادداشت هاى خودكشى.

  • Psychosis
    23K 3.8K 24

    چراغ ها روشن شد. چراغ ها خاموش شد. تمام. *completed* Cover by @kimiyamd ❤

    Completed  
  • 18
    8K 1.4K 18

    داخل ذهن مغشوش یه دختر تو آستانه ی 18 سالگی...

  • از میلیون ها صدای مزاحم
    1.6K 297 15

    میدونی چیه؟ همیشه لازم نیست تجربه کنی تا حس کنی. بعضا... بعضا... نمیتونم بگم. *تکه‌هایی از کسانی که نمی‌شناسیم، البته منظورم تکه‌هایی از داستانشان است*

  • پرواز بی سر و ته
    1.6K 221 11

    زندگی همیشه اونطوری که انتظارشو داریم پیش نمیره.... آدما وارد زندگیمون میشن و بعد رفتنشون یا تجربه ای برامون میمونه یا عبرتی از تموم اشتباه هایی که انجام دادیم وقراره دیگه هرگز تکرارشون نکنیم :) (یه داستان کوتاه پر از زندگی )

    Completed  
  • 2 A.m
    1.7K 365 6

    ...حتی میدونی در واقع این نوشته ها هستن ک ذهن ما رو میخونن!

  • State of grace [L.S]
    44.5K 7.2K 56

    هری و لویی دعوا می‌کنن. اون ها تمام مدت دارن با هم بحث می‌کنن، تا جایی که گاهی دختر ۵ سالشون هم نمی‌تونه باعث شه تا متوقف بشن. اون ها به طلاق نزدیکن، ولی یه بارداری غیرمنتظره، می‌تونه چیزی باشه که ازدواجشون رو نجات بده. Mpreg مترجم: Dothewholenails Eyasamin Credit: Heartfullofharry --- #Louis*1* #wattpad*1* #louist...

  • Chosen
    9.8K 2K 29

    - اون قراره گند بزنه به همه چیز! اون عوضی به دوتا دختر و دوتا پسر قدرت‌هاش رو داده تا بتونه حاصل آمیزش قدرت‌های فاکیش رو روی موش های آزمایشگاهیش ببینه. این یه سناریوی لعنتی تکراریه هانا و حدس بزن چی؟؟ من گی‌ام!

    Mature
  • Love me, please? ➸ Translation
    28.6K 5.7K 41

    یک مو فرفری که از قضا پسر محبوب مدرسه‌ست؛ تقریبا همه دوستش دارند و اون کاملا از زندگیش لذت می‌بره. یک پسر چشم‌آبیِ ساکت و خجالتی اما به‌طرز باورنکردنی‌ای جذاب و خواستنی که باعث میشه پسر خاصی مثل فرفری، شیفته‌ی او شود. تنها مشکل این هست که اون‌ها قبلا هیچ‌گاه با یکدیگر صحبت نکرده‌اند. پس چه اتفاقی می‌افته اگه وزغ روی ج...

  • 01:44 AM~L.S [Completed]
    95.2K 17.6K 51

    نفس هام رو به تو میبخشم... اگه این،تمام چیزیه که نیاز داری. محتوای این داستان شامل: توصیفات غم‌انگیز/ سلف‌هارم/ اقدام به خودکشی/ و... میباشد. 11نوامبر2018

    Completed  
  • Birds in Gilded Cages(larry)(persian)
    125K 9.3K 25

    در لندن هتلی وجود داره که زنها و مردهای زیبا مثل پرنده های تو قفس،ازشون نگه داری میشه و زندانی ها ی اون مکان ملزمن عمیق ترین و تاریک ترین خواسته های شما رو براورده کنن.......

    Mature
  • Words[L.S]
    55.8K 11.1K 70

    باید از همان اول میفهمیدم که داستان ما عشق نبود.. داستان ما روحی بود که درون زندگی‌مان جریان یافت.. و دست ترسناک مرگ آن روح شیرین را با خود برد.. باید میدانستم که من و تو..عاشق نیستیم.. من و تو زندگی هستیم که درون هم میجوشیم..! ایده:98/1/4 Words have power💚💙

  • illegal|l.S
    120K 24.6K 63

    عشق؛یک اتحاد دونفره‌ای است،علیه جهان. در سال [۱۹۴۰] و در پی شروع جنگ جهانی دوم، خانواده لوییِ نوزدَه ساله جلوی چشمانش به دست سربازان نازی به قتل می‌رسند. تلاش‌های لویی برای انتقام بی‌فایده‌ست! سرانجام، دستگیر شدنش سرنوشت او را با سرنوشت ژنرال هری استایلز گره می‌زند. Genre// War, Romance

    Completed  
  • Rental Father L.S
    154K 16K 50

    پول....پول....پول....همه چیز بر مبنای پول . شهرت، درمان، خوشبختی، آسایش، امنیت، رفتار، قضاوت، محبت، غم، شادی، کمک، صبر، عجله، چشم پوشی، خطا، درست، غلط..........و حتی........تحصیلات. پس میتونم این دو خطو توی نصف خط خلاصش کنم. زندگی بر مبنای پول.....آره اینم یه نوع زندگیه....زندگیهه که برای بدست آوردن پایش ( پول ) دست ب...

  • 00:00 *completed* [L.S]
    23.4K 5K 68

    ساعت ۱۲:۰۰ سیندرلا پرنسش رو ترک میکنه و یه کفش شیشه ای رو روی پله های مرمر راه پله ی بزرگ جا میزاره... ساعت ۱۲:۰۰ از اون فرار کردم... ولی برعکس سیندرلا،من یه چیز کوچیک رو تو راهم جا نزاشتم. •رتبه اول توی داستان های کوتاه بهترین داستان کوتاه در مسابقه فیکشن اواردز سال ۲۰۱۶ #8 tape

    Completed  
  • Take Me To Church [L.S](Persian Translation)
    22.5K 4.3K 10

    [Completed] شيطان واقعيه و اون يه مرد كوچك قرمز با شاخ و دم نيست. Larry Stylinson Short Story. Written by: @Louish Translated by: @Vampire_sh17

    Completed   Mature
  • Sea's whisper [L.S | Z.M]
    192K 44.3K 60

    «بهش میگن زمزمه ی دریا و اون بزرگ ترین رازی که دریا توی خودش قایم کرده.»

    Completed  
  • Entertainer [Z.M] (mpreg)
    192K 26.4K 55

    من عاشق شغلمم. وقتی دور میله می‌چرخم، این تویی که سرگرمم می‌کنی لیام!

    Completed  
  • جهان آشفته زویا
    10.8K 2K 36

    گاهی حس میکنم توی جمجمه ام خالیه. بس که افکاربار بار ها توی سرم میپیچن و عذابم میدن.

  • Moviola
    23.9K 3.9K 1

    جايى كه توش زين و ليام هر آخر هفته با هم فيلم مى بينن. يا وقتى زين به فيلم ديدن، نترسيدن و دوست داشته شدن و دوست داشتن عادت نداره، و ليام به همه ى اينها عادتش ميده. ziam mayne fanfiction copyright © frogmd 2017-20

  • lovelorn |L.S|
    8.5K 2K 16

    جایی که لویی یه شاعر شناخته نشده‌ست و هری مجذوب شعر های اون می‌شه. __________ "خیلی دوستت دارم هری. انقدر دوستت دارم که هنوزم فکر می‌کنم انبساط هوا فقط به درد پخش کردن بوی عطرت می‌خوره." 《برشی از متن داستان》 معنیِ اسم: غم‌زده‌ی عشق؛ دل‌خسته‌ی‌ عشق. .Larry Stylinson.

    Completed  
  • EMPTY NOTE
    31K 6.1K 10

    غریبه‌ام با هویتی که از آن منه و نیست. راهی برای نجات پیدا نمیکنم. هیچ چیز رو بخاطر نمیارم. چیزی برای فکر کردن ندارم. حتی به یاد نمیارم این درد از کجا نشات میگیره. هیچ چیز رو به یاد نمیارم.

  • Petrichor/ L.S
    14.9K 2.7K 20

    [COMPLETED] بوی مرا بشنو و بر کویر قلب من، ببار. پنج اکتبر دو هزار و نوزده تا نه مارچ دو هزار و بیست.

    Completed   Mature
  • Gamble {Z.M}.{L.S}
    18.1K 2.4K 18

    زین کُلت مشکی رنگ رو روی شقیقه ی لیام گذاشت.بغض و گریه امونش رو بریده بود. لیام هم متقابلاً با دستای لرزون سر کلت رو روی قلب زین نگه داشت و با چشای اشکی گفت لیام_بیبی من نمیتونم اینکارو بکنم...چطور میتونم...نفسم رو...بکشم آخر جملشو نالید اما زین لبخند مهربونی بهش زد و گفت زین_تو باید اینکارو بکنی...من میخوام...حتی تا...

  • Forget! |L.S|
    7K 1.3K 4

    جایی که لویی یه کارگر با حقوق پایینه، اما نمی‌ذاره که درآمد ماهیانه ی کمش جلوی اون رو برای خریدن کاپ کیک های گرون قیمت مورد علاقه ی هری بگیره. ________ -پس یادم تو را فراموش. .Larry Stylinson.

    Completed  
  • my sick heart after you
    32.1K 3.9K 25

    چطور ممكنه يه قلبي كه ديگه نميزنه، بازم برات بتپه؟

  • دوپنجره
    14.2K 3.2K 12

    [تمام شده] دستات خودت نیستن، اما جزئی از تو ان...

  • Dark Street
    106K 15.4K 55

    زندگى دوست داشتنى من با ورود مرد مرموزى بهم خورد. مردى كه شباهت خيلى زيادى به دخترم داشت!

  • Golden
    1.6K 303 4

    [کامل ] فقط یک داستانِ کوتاه، از عشقی که نباید عشق نامیده بشه.

    Completed