City Of Dead [Vkook AU]
"اون نيمه تاريكمو ديد و بهم گفت سياه رنگ مورد علاقشه"
اتاقی به پاکی رنگ سفید که گاهی با چکیدن اشک های اون مرد به سرخی خون آلوده میشه و رنگ گناه می گیره. "لبخندی که روی لب های شکنجه گرم هست، قطعا زشت ترین تصویر برای منه" نام: white room / اتاق سفید ژانر : ترسناک، انگست، درام، رمنس، اسمات کاپل: نامجین #multishot چند شاتی ⚠️اخطار: این نوشته حاوی صحنه های خشن آزار و شکنجه اس...
جئون جونگ کوکِ ۲۵ سالهایی که قلبش رو به استاد ادبیاتش میبازه...و اون استاد همیشه جدی که بوی عطر چوبش از فاصله ها میشد جونگ کوک رو دیوونه کرد؛به راحتی این دوئل رو میبره... ▪چندشاتی به مناسب تولد کوکی! ⟅Couple: Taekook ⟅Genre: romance,angest,smut🔞
نام: کایسو در میو چت نویسنده: TombikTomboy مترجم: AquaPhoenix ژانر:تکستینگ، رمنس فلاف، اسمات وضعیت: تکمیل شده✅ ᯽᯽᯽ جونگین فقط میخواست کمی خوش بگذرونه. ولی تنها چیزی که کیونگسو میخواست، جونگین بود. ᯽᯽᯽ عزیزانم این فیک ژانر تکستینگ داره ؛ یعنی کاراکترامون باهمدیگه چت میکنن . این چت میتونه تو هر اپلیکیشنی باشه که تو ای...
Chenqing (陈情) can therefore translate to as "setting forth one's thoughts and explaining one's actions." Chen (陈), in this context, means "to state/to explain/to elucidate," while Qing (情) means "reasons/circumstances/emotions." سناریو و وانشاتهای خیلی خیلی کوتاهی که گاهی وقتا برای نامجین مینویسم. امیدوارم دوستشون د...
تو زندگی عادی من شکلات نعنایی دوست ندارم اگه نظر شخصیم رو بپرسین یه جنایت در حد پیتزای آناناس می دونمش ولی اینجا تو استودیوی ضبط در حالی که روی مبل چرم چسبیده به دیوار نشستم و فقط به پشتش که با جدیت مشغول به کاره دید دارم شکلات نعنایی تبدیل میشه به طعم مورد علاقهی من... ■ عنوان: حبههای قند ■ ژانر: رومنس، انگست، فلاف...
[ᴄᴏᴍᴘʟᴇᴛᴇᴅ] میدونست که گلهای افتابگردون برای اون چقدر معنا دارن!💫🌻 ▪︎◇𝐓𝐫𝐚𝐧𝐬𝐥𝐚𝐭𝐞𝐝 𝐌𝐢𝐧𝐢 𝐅𝐢𝐜𝐭𝐢𝐨𝐧◇▪︎ ▪︎𝕮𝖔𝖚𝖕𝖑𝖊: 𝐒𝐨𝐩𝐞 ▪︎𝖂𝖗𝖎𝖙𝖙𝖊𝖓 𝖇𝖞: @𝐬𝐮𝐧𝐤𝐢𝐭𝐭𝐞𝐧𝐧𝐧
هوسوک عزیز... دوباره به خودم آسیب رسوندم متاسفم -یه ناشناس Sope♡ Yoongi and jhope :) 💌🍨 ~پایان یافته
"طلوع" میگویند گاهی این خود تویی که اجازه میدهی کسی به درونت نفوذ کند و باید بگویم من به او این اجازه را دادم. نگاهش مثل بچهای بود که با نگاهی معصومانه دستت را میکشد و میگوید: «میای با من بازی کنی؟» شاید من آدم احساساتی و پر جنبوجوشی نبودم اما آنقدر بیاحساس نبودم که دستش را پس بزنم! شاید هم دلیلش, لبخندی بود ک...
~"اسمت چیه؟" از روی حرکت لبهات متوجه میشم منظورت چیه. دست هام رو از دستهی صندلیم جدا میکنم و سعی میکنم بهت بفهمونم باید چی صدام بزنی. با تعجب به حرکت دستام نگاه میکنی، و من برای اینکه بفهمی اونها رو خسته میکنم. ولی فایده ای نداره. مجبورت میکنم نگاهم کنی، و اسمم رو لب میزنم. چشمهات لبخند میزنن و دستت به سمتم دراز می...
×یونگی اونا ما رو اوردن زندان تا اعداممون کنن چون فقط عاشق همیم؟ +عشق زجره..مخصوصا اگه بی گناه گرفتارش بشی! داستان کوتاه~ کاپل : sope
هوسوک ساعت ۳صبح یک پیام عجیب از یک ناشناس که میگه میخواد خودشو بکشه دریافت میکنه و سعی میکنه جلوشو بگیره...... Written by @arayofsunshine99
یه پسر به اسم پارک جیمین، با یوزرنیمِ "جیمینی" درباره ی اینکه اصلا تواناییِ خوابیدن نداره (دچار اختلالِ خوابه) یه پستی میذاره. یه پسر دیگه، مین یونگی، با یوزرنیمِ "سوئگمین" پست هارو میبینه و بلافاصله واکنش نشون میده. یونگی جوری عاشقِ خوابیدن بود که انگار اونو مجبور کرده بودن. این دونفر با همدیگه دوست میشن ولی انگار...
همراه با دفترچه یاداشت یونگی که افکار و روان افسردش رو توش لقمه ای یادداشت میکنه پیش میریم و از ذهن یه فرد افسرده سر در میاریم. ×××بخاطر داشتن صحنه های خودکشی ممکنه برای همه ی گروه های سنی و سلیقه ها مناسب نباشه پس رعایت کنید... _________________________________________ ♧ fic: puppeteer ♤ couple: taegi ♢ genre: fluff...
"سئوکجین عزیز،" "دوستت دارم." "-R" "ترجمهی فارسی فن فیک "یادداشتهایی از آر امیدوارم دوست داشته باشید و لطفا از نویسنده اصلی هم حمایت کنید. By @ShadeOfBlackz ❤^o^ 1 in #Fluf 2 in #note 4 in #کیوت 5 in #Seokjin