"𝘘𝘶𝘦𝘳𝘦𝘯𝘤𝘪𝘢"
"جـایی کـه احسـاس امنیـت میکنـی. آغـوش کسـی کـه دوسـش داری." "𝘔𝘪𝘯𝘪 𝘍𝘪𝘤𝘵𝘪𝘰𝘯" "𝘊𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦: 𝘉𝘢𝘦𝘬𝘠𝘦𝘰𝘭" "𝘎𝘦𝘯𝘳𝘦: 𝘙𝘰𝘮𝘢𝘯𝘤𝘦, 𝘋𝘢𝘪𝘭𝘺 𝘓𝘪𝘧𝘦 , 𝘚𝘮𝘶𝘵"
"جـایی کـه احسـاس امنیـت میکنـی. آغـوش کسـی کـه دوسـش داری." "𝘔𝘪𝘯𝘪 𝘍𝘪𝘤𝘵𝘪𝘰𝘯" "𝘊𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦: 𝘉𝘢𝘦𝘬𝘠𝘦𝘰𝘭" "𝘎𝘦𝘯𝘳𝘦: 𝘙𝘰𝘮𝘢𝘯𝘤𝘦, 𝘋𝘢𝘪𝘭𝘺 𝘓𝘪𝘧𝘦 , 𝘚𝘮𝘶𝘵"
و درست بعد از ۷ سال، اونها همدیگه رو ملاقات کردن. چشمهاشون تصویر چهرهی همدیگه رو بلعید و قلبشون به تپش افتاد. یکی به سردی و دیگری به گرمی. چیزی درون وجودشون داشت اونها رو میکشت تا به سمت همدیگه بدوان، همدیگه رو به آغوش بکشن درست مثل وقتی که ۱۷ سالشون بود. یا حتی سالهای بعد ترش. وقتی که هردو از احساسات هم خبر دا...
[𝑪𝒐𝒎𝒑𝒍𝒆𝒕𝒆𝒅] - و درنهایت، شاهزاده با بوسیدن امگای زندانی شده در قلعه، طلسم رو شکست و جفت عزیزش رو از زندان نجات داد. حالا اون دو نفر، تا ابد در کنار هم خوشحال زندگی میکردن. با بستن کتاب، امگا کوچولوی بلوند پنج ساله، دست پدرش رو گرفت و با لحن کودکانهاش پرسید + اگه منم الفامو پیدا کنم خوشحال میشم؟! - البته عزیز...
چانیول و بکهیون که سه جدایی غم انگیز رو توی زندگی های قبلیشون تجربه کردن، بالاخره میتونن بعد از دوباره پیدا کردن همدیگه به آرامش برسن؟ شاید هم روح بودن اونها برای پایداری رابطهشون کافی نباشه، ولی ممکنه بکهیون بتونه سرنوشتشون رو تغییر بده و جلوی تقدیر رقم خورده بایسته. ❞ - مدتیه حس میکنم عوض شدم و دیگه خودم نیستم...
[OROBANCHE] [اوروبانچ][درحال آپ] ۱۹۲۰،لندن انگلستان؛ هویت قاتل فاحشه تا ابد مثل یک راز توی تاریخ باقی میمونه. هیچکس متوجه نشد اون نوشته ها متعلق به کیه یا دلیل کشتن زن های فاحشه چی بود؟ کابوس مردم لندن پایانی داشت یا نه؟ 𖥔 ִ ་ ָ࣪ 𓂃 𓂃 ۪ بیون بکهیون،روان پزشک بخش"B"تیمارستان مارشال؛ رو به رو شدن با بیمار تخت دواز...
" پدرش ... پدرش منم ؟" " نه تو نیستی ! " " بر چه اساس خودتو پدر بچه من میدونی ؟" " نه بک منو خر فرض نکن ... توی لعنتی توی رات من ... فاککک تو اونو با من گذروندی " ✨کاپل : چانبک ✨ژانر : امگاورس ، رومنس ، اسمات ، امپرگ
_ سلام عزیزم. اه من نباید سلام کنم...این احمقانه ست که یه ابلیس سلام بده. اما بهرحال من اینکارو میکنم. چون از دیدنت خوشحالم یول. میدونم تو هم هستی. معلومه که از دیدن شیطان شخصی ات خوشحالی پسر! من قرار نیست موقع سکس صدای خوک درحال سلاخی بدم. چانبک دارک، اسمات، فانتزی درحال اپ
● Candelion ● Chanbaek ● Romance, Drama, Smut, Mysterious ● Summary: "داستان درامی از زندگی یک یتیم و یک گلفروش شرقی که سرنوشتشون توی انگلستان به هم رسید. بکهیون خیلی وقت بود که مستقل و عجیب زندگی میکرد، شبها زندگی میکرد و روز ها میخوابید و در خیابان کنار محل کارش، یه پسر موفرفری نچندان معصوم ولی شیرین توی انباری...
«کامل شده» یکدیگر رو از زندگی هم پاک کردند. انگار که پیشبینی کرده بودند همیشه وسوسهی بهم برگشتن رو دارند، تمام راههای ارتباط رو بریدند. نه آدرسی، نه شمارهای و نه حتی یک ایمیل، اونها طوری از هم بریدند که که انگار هیچوقت تو زندگی همدیگه وجود نداشتند. سهون و جونگینی که در نهایت، بعد از سه سال رابطهی جدیِ احساسی...
بکهیون گیتاریست اصلی یه بند راک و چانیول دانشجوی دکتری زبان فرانسه، درست وسط دل شهر عشاق همو جوری که نباید ملاقات میکنن. قصهی ماجراجویی های دو نقابدار قهار تو کوچه پس کوچههای شهر رو، خود پاریس از همون اول براتون تعریف میکنه... 𖤐⃟🎸Fɪᴄ: 𝙊𝙪𝙩𝙡𝙖𝙬 𖤐⃟🎸Cᴏᴜᴘʟᴇ: 𝘾𝙝𝙖𝙣𝘽𝙖𝙚𝙠 𖤐⃟🎸Gᴇɴʀᴇ: 𝙍𝙤𝙢𝙖𝙣𝙘𝙚, 𝙁𝙡𝙪�...
چانیول با جونگده، مینسوك و سهون یه بندي دارن به اسم 𝖳𝗁𝖾 𝖯𝖾𝗇𝗇𝗂𝗌 𝖬𝗂𝗀𝗁𝗍𝗂𝖾𝗋 و میخوان معروف بشن، ولي سخته، خیليام سخت. تازه، همهچیز خیلي سختترم میشه وقتي همسایهي جدیدـش از راه میرسه؛ بیون بکهیون. کنسرتمستر عوضياي که عاشق نواختن ویالون، ساعت ٤ صبحـه. چانیول تا حالا همچین چیزي نشنیده بود. چطور اون و...
قرار بود ماهِ عسل به من و شرلوک خوش بگذره ؛ ولی کی فکرش رو میکرد که سرنوشت ما رو مجبور کنه که در پایان دنیا برای زنده موندن یه فسقلی کوچولو تلاش کنیم ؟ وضعیت : پایان یافته.
"قدرت آدم ها رو ظالم می کنه بلوبری...حتی معصوم ترین آدم ها رو هم تبدیل به شیطان می کنه." Couple: sekai Genre: angst - drama - fantasy
خلاصه: بیون بکهیون ۱۸ ساله درونگرایی که جرعت شروع کردن یک مکالمه ساده رو هم نداشت ولی چیشد که با دیدن چشم های اون دانش آموز انتقالی خیلی دلش می خواست جرعت حرف زدن رو پیدا کنه؟ برای اولین بار تو زندگیش جرعتشو جمع کرد و توی چشمای پارک چانیول ۱۸ ساله، دانش آموز انتقالی از اینچئون گفت: " می تونیم بعد از مدرسه همو ببینیم؟"...
Relationships: sehun/chanyeol/kai (سچانکای) genre: Angst, omega verse, slow burn در سن هفده سالگی، کای بیشتر از همیشه مشغوله و متاسفانه هیچوقت ادم خوش شانسی نبوده. مادرش یهویی به شهر دیگه نقل مکان میکنه و تصمیم میگیره که برای کای خوبه تا با خانواده کیم/چوی یا بهتر بگم، خانواده پدرش زندگی کنه. البته برای هر کس دیگه ا...
وقتی برادر و همسر برادرشو از دست داد و به کره برگشت، تنها چیزی که تونست غم مرگ اونو براش کم رنگ کنه تنها یادگاری باقی مونده از اونا بود. برادرش براش عزیز بود و برادرزادهش براش عزیزتر، دلش میخواست یه زندگی راحت برای اون بسازه که همه حسرتشو بخورن و هیچ چیزی تو زندگیش براش کم نذاره. اما یه مانع جلوی راهش بود، یه مانع...
𝑾𝒉𝒊𝒕𝒆 𝒔𝒘𝒂𝒏˖˙˖🦢𓏲 ≡ # قوی سفید ᝯ +"من برای تو همون قوی سفیدی میشم که تورو تیکه ای از روحش میدونه،کسی که برای دیدن انحنای لب هات که به لبخند باز میشن هرکاری میکنه، اما اگه قبل مرگم از چشیدن آرامش آغوشت محروم شدم و خداحافظی کوتاهی نداشتیم،باید بدونی تو تنها کسی هستی که کلمه سه حرفی عشق رو برام تعریف کرد." 𝐆�...
اجازه بده من "دیز" صدای تو بشم و صدات رو اونقدر بلند به گوش همهاشون برسونم که دیگه حتی شجاعت نادیده گرفتنت رو نداشته باشن. 🎼✨🎼✨🎼✨🎼 فیک: دیز روزهای آپ: یک پارت در هفته کاپل: چانبک ژانر: رمنس_انگست_درام_معمایی_اسمات
«زندگی دو دوست که از مدتها پیش به هم گره خورده. بکهیونی که عاشق چانیوله و چانیولی که از عشق به همجنس فراریه. اما این فقط ظاهر قضیه است و کی واقعا از دل چان خبر داره؟ » «تهیونگی که جئون جونگکوک رو میپرسته و جونگکوکی که اون رو فقط یک مزاحم میبینه... اما عشق راهش رو بلده و از جایی نفوذ میکنه که ناپیداست.» کاپل: چانبک...
❈ خلاصه↶ بیون بکهیون یه شِیپ شیفتره، کسی که میتونه ظاهرشو به شکل افراد مختلف تغییر بده. اما این قدرت بر اساس چارت استاندارهای جهانی، توی رنگ بندی نیروهای قرمزه، یعنی قدرتهای خطرناک و طرد شده! چی میشه اگه بکهیونی که تمام عمرش قدرتشو مخفی کرده با یه نامرئی شونده به نام چانیول مواجه شه؟ ❈ کاپل⇜ چانبک ❈ ژانر⇜فانتزی...
در حال نوشتن فصل ۳: آوانــگـــــــــارد✞ آپلود نامشخص○ درجه سنی R☠ اینترو فصل ۱: از اینکه فردا صبح رد انگشتای بلند و خوش تراش چانیولو مثه یه چوکر دور گردنش ببینه لذت میبرد... حتی گاهی چند دقیقه جلوی آینه می ایستاد و از نگاه کردن به چوکر جدیدش دوباره داغ میشد. اینترو فصل ۲: بکهیون قاتلیه که از بچگی برای کش...
🦋☽ رز وحشـی ⛮ کاپـل: چانبــک ⛮ ژانــر: عاشـقانه، تاریـخی، امگـاورس، اسـمات ⛮ نویسـنده: السـا ⛮ دنیای موازی از زیبای وحشی بیون بکهیون امگای زیبا و اشرافی که از کودکی به تیراندازی علاقهمند بوده و حالا با اصرار پدرش وزیر بیون، وارد مسابقهای از تیراندازی برای تولد ولیعهد میشه. جایزه اون مسابقه، میتونه آرزوی چندین سال...
اگر از پارک چانیول ، نویسنده جوان و مشهور کره ای بپرسین -به نظرت بهشت چه جور جاییه ؟ اون قطعا بهتون جواب میده : -جایی که کلبه های چوبی و کوچیک داره ، دور تا دورش رو درخت پوشونده ، به دریا نزدیکه و میشه تو ساحلش روی نیمکت های چوبی نشست و غذاهای خوشمزه خورد ، و صاحبش یه پسر ریز جثه است که همیشه با لبخند و روی خوش با بق...
🂱ִֶָ𓂃 ࣪ ִֶָ🐇་༘࿐ Name: kodokushi ♕ 🂱ִֶָ𓂃 ࣪ ִֶָ🐇་༘࿐ Genre : romance, fantasy , angst, mysterious ♕ 🂱ִֶָ𓂃 ࣪ ִֶָ🐇་༘࿐ Couple : chanbaek , kaihun ♕ 🂱ִֶָ𓂃 ࣪ ִֶָ🐇་༘࿐ Writer : serendipity ♕ 🂱ִֶָ𓂃 ࣪ ִֶָ🐇་༘࿐ Summary : . . با سلام ، شما با فروشگاه های زنجیره ای "قلب =heart" ، شعبه «cb-blue heart164 » تماس گرفت...
بکهیون علیرغم سختیها امگای خوشبختی بود. تو یه محله قدیمی و صمیمی به همراه برادر کوچیکترش زندگی میکرد و توی زندگیش فقط دنبال یک چیز بود، آرامش. منتظر بود آلفایی که از نوجوونی بههمدیگه علاقه داشتن بهش پیشنهاد بده تا جورچین خوشبختی ناچیزش، کامل بشه. ولی همهچیز شروع به دگرگونی کرد و به ویرانی رسید وقتی رفتار نامزدش...
' 𝑯𝒊𝒔𝒕𝒐𝒓𝒊𝒄𝒂𝒍, 𝒓𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆, 𝒐𝒎𝒆𝒈𝒂𝒗𝒆𝒓𝒔𝒆' ' 𝒄𝒉𝒂𝒏𝒃𝒂𝒆𝒌' یه دیدار ساده بود؛ گل های رزی که هر بار از زیر شنل بلندش بیرون کشیده میشد... و قلبی که هر بار تند تر میتپید. ᴥ︎︎︎ - من همون شاهزاده ی نفرین شدم. - اما نفرین به زیبایی!
آلورا ژانر: فانتزی، امگاورس، ازدواج اجباری، رومنس، اسمات🔞 کاپلها: چانبک، هونهان ************************************************ خلاصه: ازدواجی که میتونست دو خانواده رو به هم پیوند بده اونقدر براشون مهم بود که تحت هیچ شرایطی نمیخواستن عقب بکشن. به همین خاطر زمانی که دختر بتای آقای بیون یک روز قبل از مراسم ازدواجی که...
بکهیون سرجاش خشکش زد. عضلاتش برای یک ثانیه از حرکت ایستاد و تمام حسهاش روی بویی که همون لحظه به مشامش رسیده بود، تمرکز کرد. اون مرد بوی قویترین و سیاهترین قهوهی جهانو میداد، تلخ اما معتادکننده، به همراه بوی مس و آتیش و شاید زیتون. بویی کاملا مردونه. بدون اینکه کنترلی روش داشته باشه، یک دفعه به طور شدیدی احساس گ...
"خـیابانـی در مـحلهٔ هـایگـیت" FICTION: A Street in Highgate-خیابانی در محلهٔ هایگیت COUPLE: کایهون GENRE : درام. رمنس. انگست. اسمات AUTHOR: تئو UP DAYS: - NC-18 خلاصه: روزهای بهاریِ سهون به عنوان یک پرستار در لندن از نظر بقیه دلخواه و از نظر خودش کلافه کننده میگذشتند، اما پیدا شدن شخصی به نام کیم کای و نقش پیدا کر...