𝖲𝖪𝖹 𝖮𝗇𝖾𝗌𝗁𝗈𝗍𝖾𝗌.
اندکی نوشته های کوتاه{ کلسیک} از استری کیدز.
"کاش مغزتم قد دیکت بزرگ بود مینهو!" "بیبی تو حتی دیکمم نمیتونی تحمل کنی، مغز بزرگترم رو میخوای چیکار؟" 𝗖𝗶𝗴𝗮𝗿𝗲𝘁𝘁𝗲𝘀 𝗔𝗳𝘁𝗲𝗿 𝗦𝗲𝘅 ִֶָ 𓂃 𝗆𝖺𝗂𝗇 𝖼𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾 : 2𝗆𝗂𝗇 𝗌𝗂𝖽𝖾 𝖼𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾 : 𝗌𝖾𝖼𝗋𝖾𝗍 𝖦𝖾𝗇𝗋𝖾 : 𝖱𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾, 𝖠𝗇𝗀𝗌𝗍, 𝖢𝗋𝗂𝗆𝖾, 𝖠𝖼𝗍𝗂𝗈𝗇, 𝖲𝗆𝗎𝗍
┈ اگه یکی از بنفشهها رو بچینم و بذارم لای موهای سیاهت، چی میشه؟ ┈ خودت روی موهام گل بکار! با لبهات. 𝗮 𝗯𝗹𝗮𝗻𝗰𝗸 𝘀𝗽𝗮𝗰𝗲, 𝗮 𝗺𝗶𝘀𝘀𝗶𝗻𝗴 𝗽𝗮𝗿𝘁 𓂃 ִֶָ ֙⋆𝗆𝖺𝗂𝗇 𝖼𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾 : 𝗆𝗂𝗇𝖼𝗁𝖺𝗇 ֙⋆𝗌𝗂𝖽𝖾 𝖼𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾 : 𝖢𝗁𝖺𝗇𝗀𝗅𝗂𝗑, 𝖲𝖾𝗎𝗇𝗀𝗃𝗂𝗇 ֙⋆𝖦𝖾𝗇𝗋𝖾 : 𝖱𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾, 𝖠𝖼𝗍𝗂𝗈𝗇, 𝖠...
مگه سنجابا نباید بو بلوط بدن؟ پس تو چرا همیشه بوی شکلات میدی؟ 𝗪𝗶𝘀𝗵𝗶𝗻𝗴 𝗦𝘁𝗮𝗿 𓂃 ִֶָ ֙⋆𝗆𝖺𝗂𝗇 𝖼𝗎𝗈𝗉𝗅𝖾 : 𝖬𝗂𝗇𝗌𝗎𝗇𝗀 ֙⋆𝖲𝗂𝖽𝖾 𝖼𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾 : 𝖧𝗒𝗎𝗇𝗅𝗂𝗑 ֙⋆𝖦𝖾𝗇𝗋𝖾 : 𝖱𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾, 𝖲𝗅𝗂𝖼𝖾 𝖮𝖿 𝖫𝗂𝖿𝖾, 𝖥𝗅𝗎𝖿𝖿, 𝖲𝗆𝗎𝗍 ┈ ⋆ 𝖲𝗍𝖺𝗋𝗍 : 23 𝖠𝗉𝗋𝗂𝗅 ┈ ⋆ #1 𝖧𝖺𝗇 𝖩𝗂𝗌𝗎𝗇𝗀
-فکر میکنی نمیتونستم بعدِ اون شب ولت کنم و وانمود کنم نشناختمت؟تو به من گره خوردی هری! مثلِ..مثلِ گره ی موهای موج دار و بلندی که داشتی.. +هری ای که تو میگی خیلی وقته نابود شده..این پسرِ روبروی تو فقط ی جسمِ خالی از روحه.. و این آخرین چیزی بود که بین اونا رد و بدل شد ،و اما آخرِ داستانشون؟..
"گوش کن،" هری محکم گفت، نشست روی تخت. "وسط حرفم نپر... اصن حرف نزن. گوش کن. من بهترینارو برای دخترام میخوام، و بعضی وقتا فکر میکنم که تو بهترین نیستی. زمان ملاقات هات ثابت نیست و تو همیشه فقط به این اهمیت میدی که پدر باحاله مورد علاقه باشی بجای اینکه به امنیت دخترات اهمیت بدی. اگه میخوای یه بخشی از زندگیشون باشی، باید...
" این مرد، مرده " ... هری لطفا اینو بدون، تمام چیزی که تا ابد میخوام تویی. تو و چشمات که بدون تکون دادن زبونت با من حرف میزدین، تو و حرفات که وقتای ناامیدیم همیشه کنارم بودین، تو و صدات که توی شب بیداریام لالاییم میشدین، تو و دستات - که بی شک شاهکار خلقتن - که مرحمی میشدین برای خستگیای جسم و روحم، من تو رو میخوام هری...
خيليا تا وقتي فن فيك كامل نشه نميخوننش نميدونم اين چقدر به دردتون ميخوره اينجا پيج و اسم فن فيك های لری كه پابليش شدن رو ميگيم 🌟⚠️🌟: خب اینجا خیلی از فن فیکشن هارو گذاشتم که برای سه چهار سال پیش ان! طبیعیه خیلی ازینا پاک شده باشن یا آیدی هاشون رو عوض کرده باشن. به هرحال پیداشون نمیکنید ؛ پیشنهادم اینه که از آخرین...
[ آپهای نامنظم و طولانی] + من میخوام ببینمش! قلبش مچاله میشه. نمیدونه این بغضِ لعنتی از کجا سر باز زده، از کجا اصلا شکل گرفته که مدام داره حجیم و حجیمتر میشه، فقط... فقط میدونه که حاضره جهان رو تماما قتل عام کنه تا اون خوب باشه! اون، با چشمهایی که جاذبهی سیاهچاله دارن براش. اون، با چشمهایی که حالا رگههای کوچی...
لویی فکر می کرد این تنها راهیه که میتونه هری رو پیش خودش نگهداره ...
کتاب اول - عاشق هیولایی مثل اون بودن باعث میشه تا به سلامت عقل خودت شک کنی. [Persian Translation] Original story by @shtyles
" دوتا زندگی واسم ساختی : زندگی فوتبالی ، زندگی پر از عشق"
❌COMPLETE❌ LOUIS TOP👑 ژانر : مافیایی_رومنس (جنسی) هری یه جوون عادی بود قبل اینکه سر از یه گروه مافیا دربیاره لرری استایلینسون
Louis Tomlinson is an 18 year old college student with a simple life, excellent grades, and a sweet boyfriend. He always has things planned out ahead of time, until he meets a boy named Harry, with too many tattoos and piercings who shatters his plans. note: chapters should be fixed and in order as I update. If any ch...
"بهاران ز شوق زمزمه ی ارغوان عشق برایت، تمام شب دیده بر هم نخواهم گذاشت. تو ای سپیدار سرخ، تو ای معنای "بودن" میان شیون های آسمان، چه بگویم ز تو؟ ز این برهان خاموش، که چه وسعتی دارد این حجم از نبودن! و تو ای خورشید طلوع نکرده ی من، کجا ماندهای؟"
"یکم صبر داشته باش، همهچیز تغییر میکنه..." "همهچیز؟! نه...هیچ چیزی عوض نمیشه، مگه اینکه اون لعنتی تغییر کنه..." "پس انجامش بده...نظرش رو تغییر بده..." پابلیش مجدد کتاب کامل شدهی change my mind. نوشته شده در اول فوریهی 2018. پایان، پنجم سپتامبر2018.
(جلد دوم از SIN) خداوندگارا بر من مرحمت كن و بال هاي شكسته ي مرا ترميم كن.
هرچقدر هم كه باهوش باشي... هرچقدر هم كه قدرتمند باشي... هر طور كه باشي ..... آنچه كه قرار است رخ دهد ، رخ خواهد داد ! -------------------------------------------------- راه افتادم به سمت خونه. برف شروع کرده بود به باریدن .ذهنم خالی شده.. حتی نمیدونم به چی فکر کنم . چیکار کنم . هری جفت منه ...و قاتل من ؟
Highest ranking : #1 in fanfiction For more than four continuous months -داری محدودم میکنی! +نه... فقط دارم عاشقت میکنم. -نمیخوامش! +دست تو نیست... دست هیچکس نیست.
هری لبای خشکش رو از هم باز کرد ولی صدایی ازشون خارج نشد.لویی گفت من یه قرارداد نوشتم تو اونو امضا میکنی و بعد منم اجازه میدم بهت غذا بدن و بعدشم میتونی بخوابی.نظرت چیه فرفری؟ هری دندوناش رو از خشم روی هم فشار داد.
Larry+ziam از درد به خودش میپیچید و گریه های بچگانش تو کل اون کوچه ی تاریک طنین مینداخت.صدای خنده های اون آدمای مست هنوز تو گوشش بودن...آخه چرا از درد نمیمیره؟چرا این کابوسا تموم نمیشن؟آخه اون فقط یه پسر بچه کوچولوعه! ___________________________________ 💚💙👬 👬💛❤
غریبهام با هویتی که از آن منه و نیست. راهی برای نجات پیدا نمیکنم. هیچ چیز رو بخاطر نمیارم. چیزی برای فکر کردن ندارم. حتی به یاد نمیارم این درد از کجا نشات میگیره. هیچ چیز رو به یاد نمیارم.
[Completed] [ هرى ادوارد استايلز ، اونطورى بهش نگاه نكن شما فقط دوتا دوستيد ]
من اسیرش شده م ؛ اون زیادی تو حرفه ش خوبه.. هری استایلز ⬅ پلی بوی فن فیکشن لری استایلینسون به همراه کمی زیام✌ داستان در پیج اینستاگرام larry_ff_translate هم آپ میشه Best rank : #2 in fanfiction
در لندن هتلی وجود داره که زنها و مردهای زیبا مثل پرنده های تو قفس،ازشون نگه داری میشه و زندانی ها ی اون مکان ملزمن عمیق ترین و تاریک ترین خواسته های شما رو براورده کنن.......
زندگی کردن تو دنیا یعنی سختی کشیدن... یعنی واسه به دست آوردن چیزی که بهش علاقه داری باید تموم تلاشت و بکنی... باید واسش بجنگی؛ چون دنیا بهشت نیست!! عشق، یعنی علاقه ی شدید! و من برای به دست آوردن کسی که عاشقشم، در برابر دنیا می ایستم... . . . بالاترین رتبه(فن فیکشن های فارسی) : #1