سخن پایانی

860 132 17
                                    

سلام ریدرای گرامی...پارت آخر هم بالاخره آپ شد...درسته با خیلی تاخیر ولی خب من اینجام تا بهتون بگم که دلیلش چی بوده...ببینید پارت آخر نوشته شده بود و فقط نیاز به ادیت بود و خودمم خب خیلی برای آپ شدنش ذوق داشتم تا اینکه بهم خبر دادن که پدربزرگم فوت شده و خب دو سه هفته بعدش روزای خیلی بدی بود برام و حال خوبی نداشتم....چند وقت بعدش هم که امتحانا شروع شد و همه چی توهم توهم شده بود...مامان و بابام هرروز از صبح تا شب رو خونه پدربزرگ به رحمت خدا رفته بودن و من هم باید غذا آماده میکردم هم حواسم به خواهر کوچیکترم بود چون اونم فصل امتحاناش بود و کلی دردسر فقط برای اون فسقلی داشتم و اینکه خودمم درسام سنگین بودن کنارش کلاسای زبانمم رو مخم رفته بود و اینا دیگه
اینا رو گفتم که فکر نکنید برام مهم نبوده...امیدوارم که درکم کرده باشید👀👀👀
و اما این فیک...خب فکر کنم بدونید که این اولیش بود و خداروشکر به سلامتی هم تموم شد🙂🙂
امیدوارم که لحظات خوبی رو باهاش داشته باشید...بهش لبخند بزنید و بهش بی احترامی نکنید چون یه حس خیلی شیرینی بهم میده و امیدوارم برای شما هم همینطوری باشه🙂🙂
نمیدونم بین شما رایتر هم هست یا نه ولی خب نوشتن فیک و رسیدن به پارت آخرش و آپ کردن اون پارت هم خیلی لذت بخشه به همون اندازه که ووت و کامنت هاتون لذت بخشه بیبز👧🏻👧🏻
امیدوارم که نظراتتون رو باهام درمیون بزارین...خوشحال میشم ببینم که ازش لذت بردین البته که کامنت هاتون تا الان اینو بهم گفته.
و خب موضوع آخر هم اینکه درمورد افتر استوری هستش...یه افتر استوری در نظر گرفتم براش ولی خب واقعا الان قادر به نوشتنش نیستم...هنوز مراسمات پدربزرگم هستن و من هم باید حضور داشته باشم چون که من نوه بزرگشم و نیاز به کمک هست...و اینکه خب وسط امتحانا هم هستیم فکر کنم شما هم همین مشکل و داشته باشید دیگه...ولی صد در صد آپ میشه...منتظرش بمونید...بوس بهتون...همیشه بخندید...معلوم نیست کی دوباره بتونم دست به تایپ شم واسه فیک بعدی پس تا اون موقع لبخند بزنید...نزارید اتفاقات بیخود اذیتتون کنه...گوش دادن به صدای پسرامون رو اصلا از برنامه روزانتون حذف نکنید...مواظب سلامتیتون هم باشید مخصوصا توی این دوره و غذاهای خوب هم بخورید...بای👧🏻
_____yashar_____

I'm ready For Fucking You~🔥(completed)Where stories live. Discover now