✒️•𝗗𝗥𝗔𝗪𝗘𝗥'𝗦 𝗕𝗟𝗢𝗖𝗞•✒️

•✒️𝗯𝗹𝗼𝗰𝗸 ⓵

"من حتی قبل از اینکه اولین حقوقمو بگیرم این شغلو از دست میدم."

کای با ناراحتی زمزمه کرد،سرشو پایین انداخت و به آبجوی جلوش خیره شد.

"نمیتونه اونقدرام بد باشه!"

دوستش چانیول یک جرعه از آبجوش خورد، به اطراف بار نگاهی انداخت و مطمئن شد کسی حرفهاشونو نمیشنوه.

"چرا،میتونه."

"نمیتونی فقط...ازشون بخوای یه پروژه دیگه بهت بدن؟"

"تو که حرفهای رئیسمو نشنیدی! اینجوری بود که*بعضی از مانگا آرتیستا با همچین موضوعی مشکل دارن*...*مردونگی سست و ضعیفی دارن*...*تو حرفه ای هستی درسته؟* و از اینجور حرفا. منم بعدش به دلایل احمقانه و مضخرفی گفتم بله."

"و هنوزم نمیخوای به مردونگیت اعتراف کنی که سست و ضعیفه؟"

"نه!"

کای با بدخلقی گفت و دوستشو به خنده انداخت.

"ولی مگه خودت نبودی که از اول این پیشنهاد رو قبول کردی؟"

"خودمم نمیدونممم..."

با درموندگی آه عمیقی کشید.

"میدونی چیه؟فکر میکردم خیلی کمتر...گرافیکیه.منظورم اینه که فکر نمیکردم انقدر واضح باشه!"

"ولی توهم یه گرافیستی!"

کای چشمهاشو در جواب تلاش مسخره ی چانیول برای بامزه بودن چرخوند.

"البته!میدونستم قراره چند تایی بوسه و اینا باشه،ولی به خدا قسم،نود ونه درصد این مانگا فقط پورن خالصه! و ازم میخوان صریح و واضح هم باشه! بدون هیچ سانسوری!"

"و گفتی اکثرا خانما اینارو میخونن؟"

"آره. بهت که گفتم،زنها پلیدن.پلید!"

"ولی اینجوریام نیست که تا حالا ازین چیزای شهوانی نکشیده باشی،یادته قبلنا وقتی دبیرستانی بودیم اون مو..."

"آره،ولی اون با دخترا بود.همیشه با دخترا بود.وقتی فقط دوتا پسرن،منظورم اینه که چطوری...چی...آخه چرا...؟ . من حتی نمیدونم از کجا باید شروع کنم! این زیادی عجیب غریبه.نمیتونم تصورش کنم."

"نظرت راجع به...گی پورن چیه؟شاید بتونی ازش ایده بگیری و یه چیزایی بکشی."

"قبلا سعی کردم..."

کای با خجالت زمزمه کرد و توی صندلیش فرو رفت.

"و...؟"

"فاجعه بود!"

درحالی که خیلی سخت در تلاش بود تا جزئیات چیزی که دیده بود رو به یاد نیاره،سرشو آورد بالا و جواب داد.

"چی؟چرا؟"

"اون فقط...اونا داشتن چوب بیسبالو توی جاهایی فرو میکردن که هرگز نباید اونجاها بره،و این حتی بدترین قسمتش نبود...همه چیز خیلی... دیگه هیچوقت سمت اون چیزای گوهی نمیرم. و آره،استفاده از کلمه ی <گوه> اینجا به خوبی و دقیق منظورمو میرسونه."