اگه یک روز برای همیشه برسه که دیگه حس نکنم، دیگه آهنگ ها روح هم رو صیقل ندهد، جمله ها مثل میخ در مغزم فرو نروند، معنی خنده ها رو نفهمم.
خاموشی وجودم به ذهنم نفوذ کنه و اون رو را فرا بگیره، من قبل از جسمم میمیرم و روحم رو به سادگی بقیه ی چیزها از دست می دهم.
YOU ARE READING
Radiation of the mind of the girl who didn't exist
Non-Fiction«تشعشعات ذهن دختری که وجود نداشت» نوشتم چون چیزهایی برای گفتن داشتم!