داستان درباره دو باند مافیایی ماهر هست که قراره با هم کار های زیادی انجام دهند.......
کاپل : لیزکوک ، تهنی ، جینسو ، رزمین
ژانر : عاشقانه ، مافیایی ، انتقامی ، اکشن و........
راننده ماشین را جلوی کلاب دویل نگه داشت ، جنی کلاه شنل را بر سرش انداخت و از ماشین خارج شد ۴ تا محافظ پشت سر جنی راه افتادن ، جنی وایستاد یکی از بادیگارد ها که هیکلی درشت داشت به سمت دو بادیگارد جلو درِ کلاب دویل استفاده بودن رفت و چیزی گفت بادیگارد گوشی اش را خارج کرد و شماره ای را گرفت بعد از حرف زدن با شخصی تلفن را قطع کرد و به سمت جنی آمد تعظیم کرد و گفت
خوش اومدید Night Rage بفرمایید رئیس منتظرتون هستن
جنی سرش را تکان داد و وارد کلاب شد یه نگاه کوتاهی به دور بر کرد
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
کلاب دویل
دختری به سمت جنی رفت و تعظیم کرد و گفت
خوش اومدید Night Rage ، بفرمایید رئیس منتظرتون ِ جنی پشت سر دختر راه افتاد از پله های کلاب بالا رفتن جنی به طبقه دوم نگاهی انداخت به سمت در سفید رنگی رفتن
دخترِ در و باز کرد و گفت بفرمایید
جنی به همراه محافظ هایش وارد اتاق شدن در اتاق بسته شد جنی شنل را از سرش خارج کرد
جی دراگون از روی صندلی بلند شد و به جنی نگاه کرد و گفت خوش اومدید میس کیم
_ تنکیو
جی دراگون به مبل ها اشاره کرد و گفت بفرمایید بشینید
جنی سرش را تکان داد و بر روی مبل نشست جی دراگون هم بر روی مبل نشست و به جنی خیره شد
+فکر می کردم جئون جونگ کوک خودش بیاد
_جونگ کوک کار داشت بخاطر همون نتونست بیاد به همین دلیل من و بجای خودش اینجا فرستاد
جی دراگون نفس عمیقی کشید و به مبل تکیه داد
+ اون هرگز خودشو به کسی نشون نمی ده ، امیدوار بودم که ببینمش
_ بهتر بحث درباره جونگ کوک تموم کنیم و بریم سراغ بحث اصلی، از ما چی می خواین؟
