🄿🄰🅁🅃 6

641 84 21
                                    

عکس اول پارتو بنگرید..
چشاش خیلی خوشکل شده🤧
وووییی گونه‌هاششش🥺
نظر شما چیه راجب عکسه؟!(باما در اشتراگ بگذارید)
_____________»»»»


ساعت نزدیکای 11بود ک کوک گف میره چوب بیاره

بعد نیم ساعت درو زد و رفتم باز کردم..

ولی صحنه ای ک دیدم تو جام خشک شدم..

تا امدم صحنه رو برا خودم تحلیل کنم،

بحم حمله کرد و دهنمو بست..

&هومم..من ب کوک گفته بودم ک نباید عاشقش بشه چون خودش میمیره،ولی..

+شما حق ندارید..

تا امدم ادامه بدم دهنمو گرفت،

(جونگکوک)

چوب پیدا کردن تو هوای تاریک خیلی سخته..

خلاصه با کلی چشم ریز کردنو خودکشی برای دیدن چوبا،برگشم خونه..

در باز بود،شاید ایستاده بود منتظرم ولی میترسید

-ا/ت گفتم درو ببند چرا..

با صحنه ای ک دیدم همه چوبا از دستم ول شدو افتاد

-تو..تو کی امدی؟

&به به تشریف اوردین،

-دستتو از ا/تم بکش کنار

&نچ،نچ،اول این عمارت بعد عشقت یا اگ ندی،نمیدونم شاید..اممم کشتمش

با ی قیافه حق ب جانبی گفت..

پاهام شل شدو افتادم دیگ نتونستم روی پاهام بیاستم،

وقتی استرس یا ترس میگیرتم،پاهام شل میشه

چشام پر اشک بود،

-چیکار..چیکار کنم ولش کنی؟

&عمارت،عمارتو بم بده

-اخه..اخه عمااارت چی دارهه

&میخامش

-برا خودت،ولش کن،ا/ت منو ول کن

&یالا برو پیش عشقت،فق سریع جمع کنیدو برید

-اه.باشه امروز لباسارو جمع میکنیم فردا وسایل بزرگو برمیدارم.

&فق تا فردا

-باش

&دم درم،سریع جمع کنید برید

-الان،اخه جایی رو ندارم

&نمیدونم

ا/ت سریع امد کنارم،

+حالت..حالت خوبه؟

-اره عزیزم،اره فداتشم

+چرا..چرا افتادی؟

-استرس یا ترس ورم میداره پاهام شل میشه,دستتو بزار رو قلبم،


Love U My Koko)💜Where stories live. Discover now