💫S2 Ep6💫

6.6K 766 51
                                    

یک عدد من با اسمات برگشته... ریدمانم را به بزرگی خود ببخشید... مفنون...

+++++++++++++++++++++++++++++++

لبخند مضطربی زد و بعد دوباره لبشو به لب تهیونگ‌ وصل کرد. میدونست براش آمادس اما بازم استرس داشت. استرسی که باعث میشد نتونه به اندازه کافی از فرشته زیرش لذت ببره. نه فقط لذت جنسی، تهیونگ‌ برای جونگ کوک آرامش و لذتی بوجود میاورد که کوک با هیچ چیزی عوضش نمیکرد. میتونست تا فردا صبح فقط پسر رو ببوسه و از وجودش کنار خودش آرامش بگیره ولی از طرفی دیگه بدن خودش و تهیونگ به این رابطه نیاز داشت.

بوسه‌ی خیس و هیجانیشون با مک‌های آرومی تموم شد و لب هاشون با صدای تحریک‌ کننده‌ای از هم جدا شدن.

لبشو روی گونه های نرم و کمی سرخ رنگ از هیجان تهیونگ گذاشت و خط بوسشو تا روی گوش های حساس تهیونگ کشوند. بوسه نرمی روی لاله گوشش زد و زبونشو روش کشید. میتونست لرزش بدن پسر رو حس کنه و این براش خوشایند بود.

تهیونگ چشماشو بسته بود سعی میکرد با گاز گرفتن لبش از ناله کردن جلوگیری کنه. به هرحال نمیتونست مطمئن باشه که پسرشون خوابش برده باشه. با فکر به این موضوع دستشو روی گردن جونگ کوک گذاشت و آروم جداش کرد.

+ چی شده؟

زمزمه نگران کوک باعث شد لبخند بزنه و با لبخندش آرومش کنه.

_ نمیتونم ساکت بمونم. بریم‌‌ تو اتاق؟

نفس راحتی کشید و سرشو تکون داد. بلند شد و با گرفتن دست تهیونگ‌ ، اونم بلند کرد.

دستشو پشت کمرش گذاشت و سمت اتاق رفت.
با رسیدن به اتاق ، تهیونگ رو به در کوبید و درو قفل کرد. لبهاش دوباره لبای تهیونگو کاور کرده بودن.

بعد از چند دقیقه با حس کمبود اکسیژن جدا شد و خیلی سریع لبشو روی چونه ته گذاشت. محکم گاز گرفت و جای گازشو مکید تا اولین مارکش رو به جا بذاره. خط بوسه هاش رو تا گردن تهیونگ ادامه داد و بعد شروع به مکیدن اون گردن برنزه و صاف کرد.

همیشه دوست داشت گردن پسر بزرگترو مارک کنه. مهم نبود کی تاپه، جونگ‌کوک باید توی همه‌ی رابطه هاشون گردن بلند و خوش طعم پسر رو مارک میکرد. جوری که همه بفهمن کیم تهیونگ صاحب داره. صاحبشم کیم جونگ کوک اعظمه. همون پسر حسودی که تقریبا همه میدونستن به هرکی نزدیک تهیونگ بشه حسودی میکنه.

زبونش رو روی سیب گلوی تهیونگ کشید و با شنیدن ناله پسر از زیر دستهاش لبخند زد.

+ مستر کیم من به شنیدنشون نیاز دارم.

لبشو گزید و سرشو تکون داد. ته میتونست هرچیزی که جونگ کوک میخوادو بهش بده، درجواب فقط میخواست حال کوک خوب باشه.

جونگ کوک لبخندی زد و بعد از بوسیدن لبای تهیونگ که حالا بیشتر قرمز شده بود، پایین رفت. زبونشو آروم روی نیپل تهیونگ کشید و مک ریزی به اون نقطه کرم_صورتی رنگ زد.

Will you marry me again?Where stories live. Discover now