سخن مترجم1: این پارت دارای محتوای جنسی میباشد، دوس ندارید نخوندید (احساس میکنم اینو برا جنای واتپد نوشتم)
جونگ کوک در حالی که زبونش رو روی لب هاش میکشید زنگ در رو زد. باید صبر میکرد تا ته درو باز کن. در همین حین از خودش پرسید چرا اینجاست. خب تهیونگ هم کیوته، هم سکسی با این حال تا قبل اون فکرشم نمیکرد از پسرا خوشش بیاد. برای همین وقتی تهیونگ بهش نزدیک شد و شروع به پیام دادن کرد شوکه شد. این مسئله که خودش بهش اجازه پیش روی داده بود رو انکار نمیکرد اما براش عجیب بود که الانم بخاطر تصور بفاک رفتن زیر تهیونگ یا حتی ساک زدن براش داره تحریک میشه
نمیتونست بفهمه کارایی که میکنه فقط بخاطر نیاز جنسیه یا یه چیز بیشتر، پس تصمیم گرفت فعلا هر کاری دلش خواست بکنه. با این حال ته قلبش میخواست احساسش چیزی بیشتر از نیاز باشه
به محض باز شدن در تهیونگ رو به داخل هل داد و روی اولین مبل پرت کرد. نگاهش رو از صورتش گرفت و حریصانه بدنش رو توی بغلش کشید. تهیونگ با گونه های رنگ گرفته و چشم های متعجب بهش خیره شد
"خدایااا چرا تو اینقدر کیوتییی" جونگگوک با دیدم واکنش ته گفت و در حالی که بین بازو هاش لهش میکرد، دستهاش رو دو طرف صورتش قرار داد و بوسیدش. تهیونگ دست های مشتاقش رو به باسنش رسوند و جواب بوسه ی جونگ کوک رو با هیجان متقابل داد.
بوسه نرم و اروم پیش میرفت و لبهاشون به طور بی نقصی روی هم کشیده میشد. مهارت بالای تهیونگ توی بوسیدن، همزمان متعجب و هیجان زدش کرده بود؛ پس حرکت لبهاش و البته باسنش رو بیشتر کرد. در مقابل تهیونگ به آرومی ناله کرد و به گوشت باسن جونگ کوک چنگ زد
همون موقع متوجه دیک سخت شدش شد، جونگ کوکم احساسش کرده بود. این بار باسنش رو با فشار بیشتری بهش کشید، با این حرکتش ناله پسر بزرگتر سکوت اتاق رو شکست. جونگ کوک دهنش رو بازتر کرد تا بتونه حرکت زبونشون روی هم رو بهتر حس کنه. فقط بخاطر بوسه و فشار یه دیک بزرگ زیرش سفت شده بود
بدنش رو پایین کشید و بوسه رو قطع کرد. لبهاش رو به گردن تهیونگ رسوند، پوستش رو بین دندوناش کشید، چند بار مکید و در آخر هیکی هایی که گذاشته بود رو بوسید. برای جونگ کوک صداهایی که از تهیونگ میشنید پرستیدنی و در عین حال تحریک کننده بود. اون نیاز داشت بیشتر بشنوه
کمربندش رو باز کرد و شلوار و باکسرش رو با هم پایین کشید. با دیدن سایز عضو تهیونگ لبش رو گزید و بلافاصله دستشو دورش حلقه کرد. "خدایااا تو خیلی بزرگی" در حالی که به صورتش زل زده بود دستش رو حرکت داد. ته زیر اون نگاه اهی کشید. واکنش جونگ بیشتر از قبل تحریکش کرد و دیکش بین دستاش لرزید
سرعت دستش رو بیشتر کرد و تند تر مالید، بالاخره با دیدن قطرات پری کامی که از نوک عضو مردونه تهیونگ برای اون بیرون میریخت متوقف شد. پوزخندی زد، در حالی که نگاهش رو با تهیونگ قفل کرده بود سرش رو پایین برد و سر دیکش رو بوسید. تهیونگ زیر لب اعتراض کرد ولی نمیتونست نگاهش رو بگیره
نگاه جونگ کوک با شنیدن صدای غرغر ارومش رنگ تعجب گرفت. اینکه تهیونگ اون فاکبویی که انتظارشو داشت نبود خوشحالش میکرد. خیلی مطیع و اروم بنظر میرسید و این جونگ کوکو هیجان زده (تر) کرد. اینبار اون عضو بزرگ رو به دهن گرفت و اروم مکید. پسر کوچیک تر توی این کار وارد بود و این تهیونگی که محو تماشاش شده بود رو متعجب میکرد
"فاک" دستش رو بین موهای جونگ کوک کشید اما اون دستشو روی کاناپه هل داد و مانع لمس شد. میخواست تهیونگ کاملا تحت سلطه خودش باشه و براش فقط ناله کنه
سرش رو سریع تر بالا و پایین کرد و آهسته و عمیق تر به ساک زدن ادامه داد. زبونشو روی رگ های دیک ته حرکت داد، میتونست مزه شور پری کام رو زیر زبونش احساس کنه. اولین بار بود که کسی با این مهارت برای تهیونگ ساک میزد، احساس میکرد هیچ قدرتی نداره ولی نمیتونست این کنترل شدن رو درست توصیف کنه
چشم های درشت و خرگوشی جونگ کوک روی تهیونگ قفل شده بودن و همین هر بار عضوش رو سفت تر میکرد ، دیکش روی زبون جونگ کوک تکون خورد و اون سرعتش رو بیشتر کرد و محکم تر مکید. میدونست با وجود این منظره و دهن گرم جونگ کوک نمیتونه بیشتر از این خودش رو نگه دار
"فاک دارم میام" با صدای بلند ناله کرد و باسنش رو به بالا هل داد و جونگ کوک با برخورد دیک تهیونگ به غافلگیر شد. با پاش لگدی به تهیونگ زد و از سرعتش کم کرد.
"نه لطفاااا... من خیلی نزدیکم" شنیدن التماس باعث شد جونگ کوک به این نتیجه برسه که تهیونگ حتی تو این موقعیتم کیوته. به سرعت قبلش رو برگشت و سعی کرد با استفاده از زبونش و بالا و پایین بردن بی وقفه سرش دیک تهیونگ رو خالی کنه.
"فاک فاک فااااک" تهیونگ فریاد زد. با حرکت دوباره دیکش جونگ کوکم متوجه نزدیکیش شد. بی اهمیت به چشم های اشکیش، تا عمیق ترین جایی که میتونست عضوش رو فرو برد. نگاهش رو روی تهیونگ نگه داشت تا بتونه موقع ارضا شدن حالت صورتش رو ثبت کنه.
همه اینا روی هم برای تهیونگ سنگین بود. پاهای لرزونش رو به هم نزدیک کرد و با فشار داخل دهن پسر کوچیک تر خودشو خالی کرد. جونگ کوک مایع توی دهنش رو قورت داد و با زبونش تا قطره آخر کام تهیونگ رو از روی دیکش لیس زد
زبونش رو روی لبهاش کشید و به پسر زیرش زل زد "هممم خوش گذشت" جونگ کوک گفت و تهیونگ متقابلا بهش زل زد. نمیدونست باید چه جوابی بده (پشت گوشی ک خیلی زر میزدی گوسفند). اتفاق چند لحظه پیش یه جورایی بهترین تجربه سکسیش محسوب میشد
هر دوشون بی صبرانه منتظر بودن تا ببینن بعد این چه اتفاقی میوفته
سخن نویسنده: هی گایز!
امیدوارم با این فصل حال کرده باشید و خب میتونم بگم میخواستم جونگ کوک داستان پاور باتم باشه و قدرتمند باشه تا یه باتم ضعیف کلیشه ای
امیدوارم مشکلی باهاش نداشته باشید اگرم داشتید (به تخمم) حتما تو نظرات بهم بگید D:سخن مترجم2: فک نمیکردم اینقدر ساک زدنش طول بکشه-_-
پارت ادیت نشده چون سردرد دارم (حتی ی بارم از روش نخوندم غلطا رو بگید درست کنم)
شرط.. اره شرط داریم با اینکه شرط پارت قبل نرسید
خب ما ی کا ویو پارت داریم
ووت 400
کامنت 400سخن مترجم3: دخترای (همه مونثید دیگ؟) خوبی باشيد تا به اپ روزانه برگردیم
KAMU SEDANG MEMBACA
Lollypop |Vkook
Fiksi Penggemarاگه جونگ کوک عاشق ساک زدن آبنبات چوبیاس چرا مال تهیونگ رو امتحان نمیکنه؟ text au/comedy/smut/powerbottom covered by @taegguksnobody ×من نیازی به نقد بی رحمانتون ندارم، هر جا احساس کردید از بوک راضی نیستید از بوک خارج شید×