Jeungkook:
_یعنی چی؟!
+ بله اقای جئون همونطور که گفتم حالشون اصلا خوب نیست! توی سرشون قده دارنو این باعث بیهوش شدن ، خون دماغ شدن و سر درد های بی موقع میشه!_شت. باید چیکار کنیم؟
+ باید دوره های درمانو شروع کنه و دارو هاشو مصرف کنه و از همه مهم تر به روحیه قوی نیاز داره!
+ ممنونم. خودش میدونه؟
_من اطلاعی ندارم . فکر میکنم دکتر خودشون رو دارن.
_ممنون اقای دکتر!
+ من فعلا میرم . مشکلی پیش اومد باهام تماس بگیرین.
_بله حتمادرو باز کردمو رفتم داخل اتاق ک با صحنه رو به رو مواجه شدم.
سرشو محکم گرفته بود و بین دستاش فشار میداد.
+لعنتیییییی
_جیمین حالت خوبه؟! جیمینن
با دیدنم تعجب نکرد ولی قیافش پرسشی بود.
+ عا اره خوبم . ساعت چنده باید برم...._ یعنی چی باید برم؟ باید استراحت کنی.
+ من نمیدونم دیشب چیشده و چجوری بهم حمله دست داده. فقط لطفا لباسامو بده باید برم!
_ سر درد داری؟
+ مهم نیست من کلی کار دارم
_ خب باشه برو
+ ممنون
خواست پاشه که یادش اومد لخته و به غیر از یه شلوار که تا بالای زانوهاشه هیچی تنش نیست.+شت ازت خواستم لباسامو بدی.
یکم شیطنتم گل کرده بود.
_ اونجا اونور اتاق رو میزه برو ورشون دار!:)
+ام اما من...
_ عووو جیمین تو که کامل لخت نیستی یعنی میخوای بگی معذبی؟ گربه خشنمون معذبه؟
از قیافش معلوم بود کفری شده بود.
ولی دو دیقه بعد انگار از بازی خوشش اومد!+ میخوای معذبیو نشونت بدم؟
_ هوم...!
همونطوری از زیر پتو اومد بیرون که چشم رو تن سفیدش قفل شد!
فااک زیادی سفید و خوش خراش بود...
عضله های تازه جون گرفتش چقدر جذاب بودن!
هنوز رو بدنش قفلی بودم که نفهمیدم انقدر نزدیکم شده!
لباشو نزدیک گوشم برد و اروم و بم گفت:+به خاطر رسیدگی ممنونم کوکا
من زبونم بند اومده بود.
عرق کرده بودم.
داشتم کم می اوردم
خودم رفتم و لباساشو برداشتم و بهش گفتم:
_ من میرم بیرون تو لباساتو بپوش.
لبخند شیطنت امیزی زد و لباسارو ازم گرفت.jimin:
لباسامو پوشیدم و از اتاق رفتم بیرون و رو به روش وایستادم.
+ ممنون من باید برم!
_ هرطور راحتی.
تازه متوجه بزرگی و زیبایی خونش شده بودم!
خونه نبود که قصر بود.
چشمو از قصر جئون گرفتم و بیرون رفتم.
هنوز سر درد داشتم.
سریع تاکسی گرفتم و رفتم خونه.خیلی خسته بودم و بدنم کوفته بود.
رو کاناپه دراز کشیدم که صدای مزاحم گوشیم بلند شد.
تهیونگ بود.
_سلام ته
+ اوه سلام جیمینی.چطوری؟
_بد نیستم
+ خوبه میخاستم بگم اگه میتونی بیا شرکت . کارا قراردادو انجام بدیم.
_ مگه کاراش انجام شده؟
+ اره . پس چی فکر کردی؟
_ الان میام.
+ عجله کن