𝑬𝒍𝒆𝒗𝒆𝒏𝒕𝒉 𝑫𝒊𝒂𝒓𝒚

84 38 2
                                    

دفتر خاطرات عزیز

اون موقع نهار اومد و کنار من نشست
و گفت که اونم طراحی کردن رو دوست داره
بازم گفت که گرسنه نیست ولی من ازش خواستم که غذا بخوره.
من نمیخوام که اون خسته بشه
و غذای خودمو دادم بهش
خودمم گرسنه ان بود ولی ارزشی در برابر گرسنگی اون نداشت

- شوتارو

All About You | SungtaroTempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang