پاهامو بغل کردمو به ساعت روی دیوار خیره شدم. سه ساعت دیگه آفتاب میزد و باید میرفتم شرکت اما هنوز نخوابیده بودم.
ذهنم درگیر رئیس لعنتی ای بود که هیچجوره بهم توجه نمیکرد. اما من توجهشو میخواستم. ولی نمیدونم دیگه چه کاری باید برای جلب نظرش انجام بدم...
دروغ نیست که من واقعا خوشگلترین و سکسی ترین کارمند شرکتم ولی محض رضای فاک اون جونگکوک عوضی اصلا بهم توجه نمیکنه!
نکنه استریته؟؟
هینی کشیدم و دستامو روی گونه هام گذاشتم. چرا زودتر به فکرم نرسیده بود؟؟ یه دختر با موهای بلوند و کمر باریک و ناخونای خوشگل لاک زده و آرایش غلیظ..
شت شت شت..
چرا اصلا همچین چیزی به فکرم نرسیده بود؟؟؟
لبامو برچیدم و سرمو زیر پتو بردم. واقعا چرا باید عاشق مردی به اسم جئون جونگکوک میشدم درحالی که اون یه استریت عوضی بود؟؟ اگه استریت بود پس چرا مدام با جیمین میپرید و کون مینهو و دید میزد؟
من نمیفهمم چرا باید روی دوتا پسر دیگه ی شرکت چشم داشته باشه اما منو تخمشم حساب نکنه و مدام ازم کار بکشه!ولی کیم تهیونگ هنوز اونقدر احمق نشده بزاره دوتا پسر که چشمشون به پول و مال جئونه اونو ازش بگیرن!
***
:- فاک...جئون تورو ببینه پس میوفته لعنت بهت
چشمکی برای خودم توی ایینه زدم و شاد و شنگول لاک سیاهی که از دختر واحد روبه روییم قرض کرده بودم و برداشتم و نشستم روی صندلی میز توالت.
دستمو روی میز گذاشتم و با دقت زیادی مشغول لاک زدن شدم. ذوق زیادی داشتم و لبخند از رو لبام یک ثانیه هم نمیرفت!
از وقتی تمام رفتارا و حرکات رئیس جئون و به یاد اوردم و فهمیدم اون یه گی هورنی ای بیشتر نیست ، فکر فاکی ای به ذهنم اومد و حالا سعی داشتم توی یک ساعت تمامشو عملی کنم.
دوساعت قبل خونه ی جیسونگ ، دختری که واحد روبه روم بود و مستقل زندگی میکرد و شانس خیلی خوبم آرایشگر بود ، رفته بودم و بعد از دکلره کردن موهای عزیزم ، رنگ موی بلوند قشنگی رو سرم گذاشت و الان من مثل فرشته ها شده بودم.
از وقتی به فکر این تغییر جدید افتادم و داشتم دونه دونشو عملی میکردم ، زیادی از خودم خوشم اومده بود. به هرحال...من خیلی زیبام..
لبمو گاز گرفتم و به ناخونای سیاهم که هارمونی جالبی با پوست گندمی دستم ایجاد کرده بود خیره شدم. چرا تا حالا فکر لاک زدن به سرم نزده بود؟؟
شونه ای بالا انداختم و طرف کمدم رفتم..
من تصمیممو گرفته بودم. یا همین امروز دل رئیس جئون و بدست میاوردم یا برای همیشه از اون شرکت میرفتم..

DU LIEST GERADE
Can we do it again?🔞
Fanfiction+ چی توی سرت میگذره؟ _ همونی که توی سر تو میگذره...رئیس! کرواتمو کشید و لباشو رو لبام کوبید.... نام مینی فیک [ ?can we do it again ] [[ تمام شده ]] ژانر: اسمات کاپل: کوکوی خلاصه: یه پسر ظریف و زیبا که روی رئیسش کراش داره و تلاش میکنه تا مخشو بزنه و...