|Chapter 5|

4.2K 766 95
                                    


[ این قسمت : مرد عنکبوتی ]

_ همتون برید به جهنم!!

تقریبا نیم ساعت می‌شد که بنگتن به اضافه‌‌ی چندین دانش آموز دیگه داشتن به قیافه ی درهم تهیونگ، موهای ژولیده و لبای پف کردش می‌خندیدن و جونگکوک از این قائله مستثنا نبود از اونجایی که حسابی دلش خنک شده بود.

_ باورم نمیشه که اینکارو کردی جونگکوک..

هوسوک درحالی که به اون شکلات نعنایی که کوکی بهش داده بود نگاه می‌کرد، گفت و ذوق کرد اما پسر کوچیکتر فقط شونه ای بالا انداخت و لب زد.

+ بهرحال مجبور بودم.

بلافاصله بعد از گفتن این حرف نگاه شاکیش رو به تهیونگ که داشت با آستینِ لباسش، لب هاشو پاک می‌کرد، دوخت و چشم چرخوند. حالا که زنگ مدرسه به صدا در اومده بود و تعطیل شده بودن، جونگکوک هم مجبور بود همراه اکیپ بنگتن از مدرسه خارج شه. هیچ خوشش نمیومد با اونا جایی بره اما هر دفعه که می‌خواست تهیونگ رو دک کنه به صورت مسخره ای ایسول رو می‌دید که اون اطراف خوش و بش می‌کرد پس اون تهیونگ عوضی با قیافه ی شیطانی برای کوک ابرو بالا مینداخت که خوب می‌دونست معنیش چیه.

_ هنوز خواسته ی من مونده.
+ امکان نداره انجامش بدم
_ پس باید بی‌خیال بنگتن بشی!

جیمین با تخسی غرغر کرد و سمت دوچرخه‌ش رفت، یونگی سری به نشونه ی تأسف تکون داد و درحالی که دستشو رو شونه ی کوکی مینداخت شروع به حرف زدن کرد.

_ ببین بانی.. من ازت خوشم میاد و تا الانشم نشون دادی که چقدر با کفایتی پس بهتره اینقدر با موچی در نیفتی و این مرحله ی آخرم پاس کنی بره، بعدش ما هم در عوض یکاری برات انجام میدیم.

با آرامش توضیح داد و جونگکوک همون‌طور که کولشو محکم چسبیده بود، اخم گیجی تحویلش داد.

+ چکاری؟!
_ اینم جزو قوانین بنگتنه، اگه عضو جدید خواسته های اعضا رو انجام بده اونا هم در عوض خواسته هاش رو انجام میدن!

خب..
اگه اون بنگتن یه چیز خوب داشت اونم قوانین منصفانش بود که البته جونگ‌کوک شک داشت اینبار بتونه از پس خواسته ی جیمین که اون پشت با اخم و بینی چین خورده بهش نگاه می‌کرد، بربیاد ولی مثل اینکه باید شانسش رو امتحان می‌کرد.

+ ولی من خواسته ای ندارم..
_ اوه جدی؟!

وقتی خیلی ناگهانی تهیونگ جلو اومد -با هول دادنِ یونگی جایگزینش شد- دستشو دور شونه ی اون پسر انداخت و سرشو به گردنش چسبوند، پرسید و باعث شد کوکی یه لحظه به خودش بلرزه.

حالا که جونگکوک فکر می‌کرد

یه خواسته داشت

و اونم این بود که تهیونگ بره به جهنم و دست از سرش برداره، یعنی اگه خواسته ی جیمین رو انجام می‌داد اونوقت میتونست از بنگتن بخواد که شر پسرخالش رو کم کنند؟

Crush | T.KWhere stories live. Discover now