دست راستم یه دسته گل رز قرمز بود و دست چپم داشت سینه مو ماساژ میداد تا به استرسم کاهش بده
زود باش تهیونگ تو میتونی !
امروز تصمیم گرفته بودم با این دسته گل احساساتم رو نسبت به جنی اعتراف کنم ، مثل این میمونه که یکی بهم میگه یا الان یا هرگز ، نتیجه شو اصلا نمیدونم اگه الان انجامش ندم
شاید شروع و پایان این رابطه خوب باشه
پس فقط به امید بهترین ها
قدم های سنگینی رو برمیداشتم جایی که من اون همیشه باهم اونجا بودیم
که بعدش جنی رو با یه دسته گل بزرگ دیدم
بزرگ تر از اونی که توی دست من بودقبل این که به مرد روبه روش نگاهی کنه با لبخند اون دسته گل رو بو میکنه
" تو الان میدونی که قراره یه بله باشه ؛ جونگکوک "-
هقق جونگکوک بهش لابدی پیشنهاد داده بچه تهیونگ هم شکست عشقی خورده :)
YOU ARE READING
Baby One More Time
Romanceاونا میگن اگه قرار بود همچین اتفاقی بیوفته پس بهتر بود از همین جهت اتفاق بیوفته ... - شخصیت ها : -Kim Jennie -Kim Taehyung - " این فیک ترجمه شده رو از دست ندین "