سم آباد ۱ (استری کیدز)

جینگولی☄

کاپل: مینسونگ

سناریو: بعنوان یه شاهزاده بدنیا آمدن برا هرکسی ممکنه رویایی دست نیافتی باشه ولی برا جیسونگ بعنوان فرزند نامشروع پادشاه دریا ها یه شکنجه هست. وقتی مادرشو از دست میده راز مادرش فاش میشه و پادشاه برا جلوگیری از آبروریزی جیسونگ رو تو یکی از غار های اعماق دریا حبس میکنه. جیسونگ که از بچگی تو همون غار زندگی میکنه تنها یادگاری از مادرش یه گردنبند صدفه در واقع یه میراثه که هر نسل به عزیز ترین فردش میسپاره. طبق گفته مادرش اگ اونو یکی از اهالی خشکی به گردن بیاویزه میتونه با استفاده از گرمای بدن اون فرد گرم بشه. چون در اعماق، دما در حد یخ زدن پایین بود مجبور میشه گردنبد رو بسپاره بدست امواج تا شاید بتونه گرم بشه. چن روز بعد حس می کنه کم کم داره بدنش گرم میشه  ولی چیزی که نمی دونه از طریق اون گردنبند احساسات اون دو نفر بهم پیوند میخوره و می تونن همدیگ رو حس کنن چندین سال بعد می تونه از اونجا فرار کنه. چون جایی تو اعماق برا موندن نداره تصمیم میگیره به خشکی بره تا گردنبند رو پس بگیره. ولی وقتی به ساحل میرسه چن روز سرگردان میشه. از گشنگی بیهوش میشه یه فردی پیداش میکنه اینو میبره خونش وقتی بیدار میشه اون فرد رو می بینه. مینهو که میفهمه گردنبند متعلق به جیسونگه اولش دودل میشه چون اون تنها چیزیه که از دوران کودکیش از اون ساحل داره ولی بهش پس میده. وقتی مینهو میبینه جیسونگ جایی برا رفتن نداره اجازه میده تو خونش بمونه چندین ماه میگذره اینا بیشتر بهم نزدیک میشن و جیسونگ اون گردنبند رو به مینهو ینی عزیز ترینش و تنها کسی که بهش اهمیت داد هدیه میده. به خوبی و خوشی زندگی می کنن😂

♡♡♡♡♡♡♡

گردنبند صدفشون خوشگله مگ نه؟ یه هفته دیگ تولدمه کسی رو هم ندارم واسم از این چیزا بخره😪

داشتم فکر می کردم کی واسه کاراکتر شاهزاده ی طرد شده مناسب تره جیسونگ به ذهنم رسید.
برا آخرش چیز خاصی نتونسم ببافم ولی شبیه کارتونای دیزنی شد😂 زیاد خوشم نیومد از این. خیلی آبدوغ خیاری شد.🤦🏻‍♀️

راسش من زیاد به قوه تخیلم اعتماد ندارم ولی چن روزه زیاد تخیلی آپ می کنم چون یکی میگف بیشتر علاقه داره چیزای فانتزی مث هیبرید ، خون آشنام اینا بنویسه بعد فک کردم منم امتحان کنم ببینم چی از آب درمیاد.

لایک و انرژی فراموش نشه🐒