آمده ام با سمی دیگر در خدمتتون احتمال زیاد این دفعه منو ریپورت اینا بکنین مهم نیس تا آخرین قطره خونم می جنگم خب کصشر کافیه
کاپل: هیونبین (*خنده های شیطانی)
این سناریو از روی مانهوای Plaything هس بنظرم شخصیت هاش دقیقا به هیونجین و چانگبین میخوره.
سناریو: تو زمان قدیم چانگبین که جنگجو هستش همیشه بدنش جذاب و خوش فرم بوده حتی برای مرد ها. یهویی پسر عوضی رهبر گروهشون که شق کرده وارد اتاق میشه می خواد به چانگبین تجاوز کنه بعد پسرم یه خنجر در میاره، فرو میکنه بهش و اینو میکُشه رهبر گروهشون که نمیتونه همچین مرگ افتضاحی رو قبول کنه، هم می خواد قاتل تنها پسرشو پیدا کنه میره سراغ دوک (همون اشراف زاده انگلیسی). دوک هوانگ هیونجین که سریع پیدا میکنه قاتل واقعی کیه. چانگبین رو به نزدش فرامیخونه بعد تهدیدش میکنه که اگ نذاری بکنمت به رهبر همه چیزو میگم. چانگبین که چاره جز قبول کردن نداره ، هر کاری که هیونجین بخواد رو انجام میده هر شب تو عمارت هوانگ صدا های ناله چانگبین شنیده میشه. ولی کم کم احساسات چانگبین عوض میشه. براش عجیبه که چرا از سکس با دوک لذت میبره. "من که قبلا با زن ها رابطه داشتم حالا چرا از کونم ارضا میشم؟" برا دوک هیونجین ، چانگبین فقط مثل یه اسباب بازی هستش اینو چانگبین هم میدونه که صاحبش مث یه بچه اشراف زاده لوس قراره بعد از یه مدتی اینو بندازه آشغال.
عکس مانهوا هستش اصلا ببینین چقد مناسب همن. اره دیگ ولی من می خوام هیونجین رو با موهای نقره ای ببینم لنتی هات.
خلاصه دیگ باز چانگبینو باتم کردم. ینیا تا وقتی تو کونش نذارم ول کن نیسم.
زیاد از این یکی خوشم نیومد یجوری نوشتم ولی مانهوا خودش قشنگه.
لایک و انرژی اینا فراموش نشه🐒
KAMU SEDANG MEMBACA
سم آباد ۱ (استری کیدز)
Fiksi Penggemarاز اسمش معلومه چخبره سناریو های سمی که توسط یه ذهن کثیف نوشته شده. ویت ویت جاست کیدینگ بینشون چیزای صویتو قند عسلی هم پیدا میشه🍯 بیشتر سناریو های کوتاهه که در حد ایده نگه داشتم (اعتراف می کنم گشادیم اومده به وانشات یا فیک تبدیلشون کنم)😜 ❗با جنبه و...