part 6

527 115 29
                                    

Min Yoongi

October 3, 2019

از ماشین پیاده شد و بعد از برداشتن کیفش به سمت ساختمون دانشکده قدم برداشت..توی دلش در حال فحش دادن به هوسوک، بابت بیدار کردنش بود.

روز اول دانشگاه بود و به نظر یونگی، زیاد هم مهم نبود اگه خونه میموند و کل روز رو می‌خوابید.

وارد راهرو شد و با دیدن شلوغی اونجا، چشماش رو چرخوند.. بیخیال پیدا کردن هوسوک و جونگ کوک شد.

قدم هاش رو کج کرد و خواست دوباره از راهرو خارج بشه، که با پرت شدن پسری با مو های قرمز رنگ توی بغلش، تعادلش رو از دست داد..به سختی دیوار کنارش رو گرفت و تونست خودش و اون پسر ریزه میزه رو از سقوط کردن نجات بده.

بعد از صاف ایستادن، سرش رو پایین تر آورد تا بتونه پسر رو ببینه..اون واقعا قیافه کیوت و قشنگی داشت..یونگی مطمئن بود که اگه گی بود حتما روی اون کراش میزد!

"اوه..ب..بخشید..یه لحظه ندیدمتون‌..واقعا متاسفم"

سریع گفت و بعد از تعظیم کوتاهی، از کنار یونگی گذشت..اما یونگی تونست جمله کوتاهی که پسر به آرومی زمزمه کرده بود رو بشنوه:

"مرتیکه کوره نمی‌بینه آدم داره رد میشه"

با شوک به مسیری که پسر رفته بود نگاه کرد..اون چطور انقدر بی ادب بود؟

تونست ببینه که اون، پیش پسر دیگه ای رفت..به نظر صمیمی میومدن.

انقدر حرصش گرفته بود که توی ذهنش داشت نقشه قتلش رو میکشید و پشیمون بود که همون موقع از توی بغلش، پرتش نکرده بود روی زمین.

________________

October 5, 2019

با تعجب به سه پسری که هوسوک در حال معرفیشون بود نگاه کرد..اون پسر مو قرمز بینشون بود.

سعی کرد اخم کنه تا جدی تر دیده بشه..اما به نظر جیمین اصلا اون رو یادش نبود!

یونگی در حال نقشه کشیدن برای اذیت کردنش بود.

و از همون لحظه بود که یونگی، بدون اینکه متوجه بشه، جیمین رو به قلبش راه داد..و اولین نفر از اون جمع شش نفره (که بعدا با ورود سوکجین هفت نفره شد) کم کم عاشق شد.

________________

Desember 13, 2021

روی کاناپه نشست و منتظر پسر مو صورتی شد..در واقع مطمئن نبود که اون هنوزم از دو شب قبل، موهاش صورتی مونده باشه..از اونجایی که همیشه زود به زود رنگ کله اش رو عوض میکرد..و این بار یونگی عجیب جذب اون رنگ صورتی مارشملویی شده بود!

تقریبا چهل و پنج دقیقه از زمانی که جیمین باید به اونجا میومد گذشته بود و هنوز هم ازش خبری نبود..همیشه همینطور بدقول بود و یونگی حس میکرد که حتی عاشق این بدقولیای مسخرش هم شده!

I Still Want YouWhere stories live. Discover now