[ این قسمت : دزدی به سبک بنگتن ]
اون نقشه قطعاً قرار بود به کشتنشون بده اما تهیونگ نمیتونست پا پس بکشه، چرا؟ چون اگه بیبی بانیش رو تنها میذاشت توسط اون سگهای غول پیکر تیکه پاره میشد و اونوقت حتی اگه تا ابد هم جیمین رو به درخت میبست و کتکش میزد بازم آتیش دلش خنک نمیشد پس باید فداکاری میکرد تا جونگکوک آسیبی نبینه.
_ اولین قدم نقشه اینه، تو یواشکی وارد خونهی سوکجین میشی تا دخترش رو بدزدی!
این چیزی بود که اون موچی شیطانی به کوکی که گیج بهش نگاه میکرد گفت و نیت پلیدش رو به رخ کشید پس دوستش متوجه شد و هرچند با اعتراض کردن خواست منصرفشون کنه اما به طرز عجیبی جونگکوک قبول کرد تا به گفتههای احمقانه ی جیمین گوش بده، جوری که انگار اون پسر ساحرهای چیزیه و میدونه داره چه غلطی میکنه پس تنها راهی که برای تهیونگ باقی موند این بود که..
_ منم باهاش میرم!
آره تهیونگ نمیتونست اجازه بده کوکی با جونش بازی کنه و بره دزدی، اونم از خونهی کسی که دوتا سگ شکاری تو حیاط خونش داشت که اجازه داشتن هر چیزِ جدیدی رو تیکه پاره کنن و تهیونگ این رو از اونجایی میدونست که یه ویدیو از جین تو مدرسهشون پخش شد که تعدادی عروسک خرگوشی جلوی سگهاش انداخته و داشت به تیکه پاره شدنشون توسط اون دندونهای تیز میخندید.
_ اون دیوونهست..
قبل از اینکه تهیونگ بخواد همراه پسرخالش بره دزدی و بعدش که دستگیر شدن با هم برن زندان و حبس بکشن مجبور بود همراه بنگتن، جین رو زیر نظر داشته باشه و باید گفت اون پسر واقعاً عجیب غریب بود.
از وقتی که با دوربینش داشت دیدش میزد فقط یک چیز رو فهمید، جین هر جا میرفت قبل از نشستن یا لمس کردن چیزی با دستمال مرطوب اونجا رو پاک میکرد، بعد خیلی موقر مینشست و خیلی هم خوشاشتها بود، جوری که تهیونگ هم حسابی گشنهش شد و با خودش فکر کرد اگه بره خونهش دزدی میتونه از یخچالش هم یه چیزایی رو کش بره؟
_ اگه عصبی شه، انفجار رخ میده!
جیمین درحالی که پشت صندلیهای تو زمین بازی پناه گرفته بود و به جین که نشسته و داشت برای نامجون دست تکون میداد، نگاه میکرد گفت و باعث شد هوسوک با چشمهای گرد « هو » بکشه، جونگکوک ترسیده پلک بزنه و یونگی خمیازه بکشه اما تهیونگ، با زوم کردن رو اون پسر یادش اومد که پارسال...
_ بهت گفته بودم که من بستنی آب شده میخورم و توی احمق رفتی یه بستنی نیمه یخ زده برام آوردی که مجبور باشم صبر کنم تا آب شه و میدونی که من صبر ندارم تا بخوام برای همچین چیزی صبر کنم پتیاره! تو دیگه چجور دستیار احمق و به درد نخوری هستی!! مفت هم نمیارزی مرتیکه.. ازم دور شو، بهم دست نزن، با من حرف نزن تا دو نصفت نکردم احمق!!!
YOU ARE READING
Crush | T.K
Teen Fiction[Completed] همه چی از یه کراشِ ساده شروع شد. جایی که تهیونگ پسرخالهی خبیثِ جونگکوکه و میخواد بهش کمک کنه تا به کراشش برسه اما چی میشه اگه این وسط به جای رسوندنِ اون دو نفر به هم، خودش عاشق بشه؟! - عنوان: کراش. - وضعیت: اتمام یافته. - ژانر : کمدی...