Part 1🌹: Wrong chair:)

1.5K 93 26
                                    

وارد خونه شد و همونطور که از پله میرفت سمت اتاقش بازم سر وصدای دعوای پدر و مادرش از پایین میومد.
هوفی کشید.
حالش از خونه و آدمای داخلش دیگه بهم میخورد. خب چون حق داشت..

چند هفته بود که پدر و مادرش روش قفل کرده بودن که وقت ازدواجش شده و باید با پسری که میگن ازدواج کنه.
اما این همه ماجرا نبود..

درسته اونا خیر و صلاحشو میخواستن اما گایون قضیه وضع بحرانی کمپانیو که ازش قایم کرده بودن فهمیده بود و بیشتر از قبل باهاشون مخالف بود.

اون همیشه از اول عمرش دلش میخواست با کسی که بتونه بهش عشق بده ازدواج کنه و هر وقت ماجرای ازدواج اجباری ای میشنید خیلی دلسرد میشد.

وارد اتاقش شد و ساک ورزشی و هودیشو درآورد و همونطور که به سمت حموم میرفت کش مو شو از موهای عرق کرده اش جدا میکرد.

وارد حموم شد و توی وان آب گرم و کفی مورد علاقه اش نشست.

بعد از ورزش همیشه اینکارو میکرد چون همینکه درد بدنش بهتر میشد، باعث میشد حس خیلی خوبی بگیره.

نیم ساعت بعد دوش کاملی گرفت و لباسو توی رختکنش گذاشت.

با موهای حوله پیچ و تی شرت و شلوارک کوتاهی روی تختش ولو شد:

هنوز غروبه..
حالم از اینجا بهم میخوره.

با یادآوری یکی از دوستاش تلفنشو برداشت شماره ای گرفت:

_الو؟
_شیونااااا!
_اوه؟ گایونا تویی؟ کدوم گوری ای یه ماهه ندیدمت!

گایون خندید و توی جاش جابه جا شد:

_سوا چطوره؟ دلم خیلی واسه جفتتون تنگ شده!!!
_اره دیدم!

گایون با لحن لوس کش داری گفت:
_شیونا~~~

شیون از پشت تلفن داد زد:
_سوا بیبی!!! بیا اینجا این دختره بعد یه ماه پیداش شده و تازه داره عر میزنه..

گایون بلند خندید:

_یا!!خیلی نامردی..کار داشتم دیگه! طراح رقص گروه جدید کمپانی یه ماه رفت مرخصی و بابا گفت من جاشو پر کنم.

_توعم که از خدا خواسته!

گایون خندید:
_اره..اما شیونا کارت داشتم.

_جان چی شده؟

گایون یه لحظه خنده اش جمع شد:
_حالم از خونه امون بهم میخوره..میخوام حال و هوام عوض بشه.

سوا که الان کنار شیون رسیده بود و به بغلش چسبیده بود داد زد:

_جمع کن بیا بار گایونیییی!!!

و شئون با خنده و اخم ریزی گفت:
_آروم بیبی کر شدم!!

و هر سه خندیدن.
گایون واقعا از رابطه دوستاش خوشش میومد و حمایتشون میکرد..
اما با وجود پدر مادر هموفوبیکش فقط از دور این روابط زیبا رو تماشا میکرد...

𝐌𝐈𝐍𝐄 [𝐂𝐨𝐦𝐩𝐥𝐞𝐭𝐞𝐝]Where stories live. Discover now