Alpha + Omega = WE (Completed)

قسمت دوازدهم: آلفا+امگا، یعنی ما

سلام سلام
تمام مدت دو هفته که آلفا امگا آپ شد، تمام عشقتون بهش رو دیدم و ذوق کردم ... آلفا امگا بچه کوچکم بود که خیلی یهویی به سرم زد بنویسمش و نوشتمش و خیلی یهویی تند تند آپش کردم... فکر نمی‌کردم ازش استقبال بشه ولی خب .... خیلی استقبال شد

نمی‌خواستم قسمت آخر رو امروز آپ کنم ولی به مناسبت ۲کا ویو فیک سیمیلارم، گفتم این رو آپ کنم تا از ریدرای اون که اکثرا این رو هم میخونن تشکر کنم....

----------- 🌹🌹🌹🌹🌹🌹

یکسال بعد

خب، بکهیون و چانیول، یازده ماهه که توی یک خونه، بعنوان همسر، زندگی میکنن. و باید بگم تو این مدت، اگر کسی وارد خونه میشد، نمیتونست تشخیص بده که دقیقا این همون خونه استاد بیونه، یا خونه جدیدیه! هیچی این خونه شبیه خونه نبود. چرا؟ چون بیون و پارک یا مثل دو دشمن به جون هم میفتادن و دعوا میکردن و یا مثل دو عاشق تو هم میلولیدن و با هم میخوابیدن. و حالت سومی وجود نداشت.
نصف لیوانا و شکستنی ها، توی دعوا و رابطه عاشقانشون نابود شده بود و الباقی هم همچین سالم به نظر نمیرسیدن. تمام مبلها، کثیف بودن که ترجیح میدم راجب دلیلش چیزی بهتون نگم، مطمئنم که خودتون میدونید. و اتاق هم که، کلا پر از لباس تمیز و کثیف روی زمین و مبل و میز و کلا هر فضایی بود.

بکهیون و چانیول چطورن؟ یه روز خوب و یه روز بد. هرچند بکهیون یه امگا شده، ولی هنوز یه آلفای خشن داخلی داره که خب، اعصاب و روان چانیول رو به فاک میده و خب، لعنت بهش، باعث میشه که دعواشون بشه و فرداش، چانیول با بدن کبود بره دانشگاه!

و دانشگاه؟ همه میدونن که چانیول آلفای استاد بیونه و همه میدونن که دیوانه وار عاشق همن، چون خیلی اوقات دانشجوها، توی اتاق یا دستشویی یا جاهای دیگه، با بوی این دو بزرگوار، متوجه حضورشون و حالتشون شدن و اگر فکر میکنید، باعث شده اخلاق بکهیون بهتر بشه، کاملا غلط فکر میکنید. بکهیون بخاطر کم خوابی، رابطه زیاد، دعوای زیاد، و کثیفی خونه ش که مقصر اصلیش چانیوله، اعصابش به شدت خط خطی تر از گذشته شده و بد دهن تر! و کی جرات داره دقیقا به داماد خانواده پارک حرف بزنه؟ هیچ کس!
به معنی واقعی کلمه، الان قدرت بکهیون حتی از خانم پارک هم بیشتره چون چانیول بیشتر از حدی که فکرش رو بکنید، پشت همسرش هست. حتی اگر وسط دعوا با بکهیون باشه و کسی به بکهیون حرف بزنه، گرگ درونش چنان به اون فرد میپره که خودش فرار کنه!
و همین باعث شده که خانم پارک، خیلی از کارها رو به پسر و همسر پسرش بسپره و تصمیم بگیره کم کم به بازنشستگی نزدیک بشه. بکهیون، ریاست طلب و سلطه گر و توانمنده و چانیول، باهوش، مدیر و تحلیلگر! و ترکیب این دوتا فقط یک کلمه رو نشون میده، «قدرت»! و خانم پارک هم عاشق این قدرته و خب، ترجیح میده که این قدرت، زودتر به میز مدیریتیش برسه.

رابطه خانم پارک و بکهیون؟ عالی! لااقل الان کمتر بکهیون با تمسخر باهاش حرف میزنه و گاهی، کمی، تکرار میکنم کمی، بهش کمک میکنه تا نبود چانیول رو جبران کنه. چانیول هم درس میخونه و هم مدیریت بخش کاستوم و لباس زیر پارک رو هم به عهده گرفته. خب، این فانتزی چانیول بود و هر کاستومی که طراحی میشه، اولش، اون رو تن همسر جذابش میکنه و بعد اینکه مطمئن شد چه قابلیتهایی داره، اون رو وارد بازار میکنه.
البته، از حق نگذریم که یه بار بکهیون عصبی شد و یه کاستوم رو تن چانیول کرد و همه چی برعکس شد! و اون کی بود؟ دیشب!
بله، دیشب وقتی که چانیول اومد خونه و میخواست بکهیون رو مجبور کنه کاستوم دانشجویی صورتی رنگی که طراحی کرده رو بپوشه، بکهیون عصبانی شد و اون لباس رو تن همسرش کرد و تا خود صبح توش کوبید و گفت که حق نداره دیگه همه چیز رو روی اون امتحان کنه!