Him & I | Chanbaek

313 41 13
                                    

همین الان ووت بدید تا یادتون نره💚

در حال نوشتنش به اهنگ Him & I از Halsey و G-Eazy گوش می کردم ؛ شما ها برای درک بهتر به این گوش کنید تا بتونید بهتر درکش کنید....
و در اخر بخاطر خوندن این وانشات ازتون ممنونم و امیدوارم ازش لذت ببرید....

°°°°
Name : Him & I

Start : 29 Dec 2021 at 20:59

End : 29 Dec 2021 at 23:00

Genre : romance,flluf,engst,sad,criminal

Couple : chanbaek

Writer : Violet

SADEND

***

هر کجا که پا می گذارم به یادت می افتم.

یاد خاطرات رنگارنگی که با سیاهی پوشیده شدند...

برای هر کسی از عشق بین خودم و تو گفتم...

نتوانست طاقت بیاورد و بخاطرش اشک نریزد!

اما تو دیگر خیلی دور شده ای !

آیا حرف هایم را می شنوی ای عشق افسانه ایِ من!؟


****

با چشم های بی حسش نگاهی به خیابانی که گرد خاکستری رنگ دلتنگی بر رویش پاشیده شده بود و نور زندگی از ان رفته بود نگاهی انداخت.

دستش را روی شیشه ای که روی جای هزاران اثر انگشت بود کشید و با انگشتش قطره از باران را دنبال کرد.

و بعد یک قطره ی دیگر.....

با شنیدن صدای در بدون توجه به فرد پشت ان باز هم کار قبلی اش را تکرار کرد.

- اقای دکتر ، بیمارتون می تونن بیان داخل !؟

_ بفرستش تو .

در باز شد و قامت پسری در چارچوب در دیده شد.

پسر ارام ارام به سمت صندلی ای که جلوی میز دکتر بود قدم برداشت.

دکتر طبق معمول همیشه لبخندی زد که با چشم های سرد و بی حسش تضاد قابل توجهی داشت....

بعد از نشستن پسر ؛ دکتر حرفی نزد و گذاشت تا او خودش شروع کند.

همیشه همین طور جلسه رو شروع می کردند البته اگر روز اولی که هم رو دیدند رو در نظر نگیریم....

× اون روز هم بارونی بود....!

نگاه دکتر به صورت بی حس پسر بود .

𝕄𝕪 𝕆𝕟𝕖𝕤𝕙𝕠𝕥𝕤 || ℂ𝕙𝕒𝕟𝕓𝕒𝕖𝕜Where stories live. Discover now