Part(0)

1.1K 69 2
                                    

امیدوارم لذت ببرید❤️❤️❤️

***

دان.امیلی

_هی جس اون زن رو نگاه کن!

+خب؟!

قیافم رو کج کردم

_اه..با دقت نگاه کن.

+خببببب؟!...من واقعا چیزه خاصی نمیبینم

چپ چپ نگاهش کردم

+خیلی خب یه زن جذاب میبینم که یه لیوان بوربون(یه مدل مشروب) دستش گرفته سیگار می‌کشه و فقط داره میزش رو نگاه می‌کنه!

_نکته همینجاست!

+کدوم نکته؟!!!!

دوباره چپ چپ نگاهش میکنم.

_اه...آدم بی ذوق.

چشمام رو روی زن نگه میدارم و ادامه میدم.

_اون جذابه!

+زنای جذاب تری هم هستن اینجا!

بهم نگاه می‌کنه.

+گوش کن چی میگم ام(مخفف امیلی) از صد فرسخی مشخصه تیپ تو نیست. نگاش کن چقدر آرومه من که فکر نمیکنم تو فکر رابطه باشه!

وقتی میبینه به حرفش گوش نمیدم چونم رو میگیره و سرم رو به طرف خودش بر می‌گردونه!

+گوش کن چی میگم لعنتی ...

عصبی میشه و ادامه میده

+من دوست دارم اینو که میدونی؟!

مظلوم سرم رو بالا پایین میکنم!

+با هزار و یک بدبختی کارت جعلی درست کردم تا بتونیم بیاییم گی بار تا تو به آرزوت برسی! اما گوش کن چی میگم تو ۱۶سالته و خیلی کوچیکی برای این چیزا... به زنه نگاه کن.

با دستش به پشت سرش جایی که دقیقا اون زن جذاب نشسته اشاره می‌کنه.

+اون جذابه اما مشخصه سنش بالاست و خوب بهش دقت کن ... فقط کافیه نگاهش کنی تا انرژی دورش رو بفهمی...داد میزنه نزدیک من نیایید!

با مظلومیت نگاهم رو به زن میدوزم و بعد به جسیکا نگاه میکنم.

_اما جذابه

جیغش در میاد.

+ تو یه خرِ به تمام معنایی

کوتاه میام و به سمت جس بر میگردم. راست میگه دخترای جذاب زیادی اینجا بودن ولی هیچ کدوم جرعت نکرده بودن نزدیک اون میز برن!

و این بود شروع فاجعه ی زیبای زندگی من!

***

ستاره ها به ده تا برسه شروع میکنم به آپ کردن.

پس ستاره کوچولوهه یادتون نره ❤️❤️❤️














{| Naughty girl |}Where stories live. Discover now