《 شش 》

42 7 1
                                    

شنبه; نه و نوزده دقیقه صبح

مارک: سلامممممم
مارک: سونگ هیرینننننننن
مارک: دیشب خوب خوابیدی؟ من خوب خوابیدم. دیشب خوابتو دیدم! بعد از یه مدت طولانی بالاخره اومدی تو خوابم. دلم خیلی برات تنگ شده :')

ساعت یک و چهل و شش دقیقه ظهر

مارک: از اونجایی که امروز شنبه هست میخوای با من بری شهر بازی؟ میتونیم درباره چیزایی که دلتنگشون هستیم حرف بزنیم.

ساعت چهار و پنجاه و شش دقیقه عصر

مارک: میخوای باهام بسکتبال بازی کنی؟ :)

ساعت هشت و چهارده دقیقه شب

مارک: میتونی تو ریاضی بهم کمک کنی؟ میدونی که چقدر تو ریاضی بدم و نمره‌هام داره افت میکنه ㅠㅠ

ساعت ده و چهل و پنج دقیقه شب

مارک: شب بخیر پرنسس ~

I miss you | Mark Lee {Persian Translation}Where stories live. Discover now