یکشنبه; دوازده نصف شب
مارک: تولدت مبارک ~ تولدت مبارک ~ تولدت مبارک سونگ هیرین ~ تولدت مبارک!
مارک: تولدت مبارک ♡ اولین کسی هستم که بهت تبریک گفت؟ امیدوارم ~ و اره کیک مورد علاقه ولوتتو برات خریدم!
مارک: هیرین، امروز هجده سالت شد. میخوام بدونم که الان داری چیکار میکنی. منو دیدی؟ آروزی منو شنیدی؟ امیدوارم بیایی پیشم یا حداقل توی خوابم؟ فقط میخوام ببینمت :')ساعت ده و چهار دقیقه صبح
مارک: س
مارک: و
مارک: ن
مارک: گ
مارک: ه
مارک: ی
مارک: ر
مارک: ی
مارک: ن
مارک: بابت این ببخشید فقط میخواستم بگم دلم برات تنگ شده!ساعت سه و هفت دقیقه ظهر
مارک: آرزو میکردم الان باهم بودیم. دلم برای زمانی که باهم بودیم تنگ شده، خاطراتمون، ولی میدونم تو جایه دیگهایی خوشحال هستی
ساعت هفت و پنجاه و هشت دقیقه شب
مارک: یادت نره که لبخند بزنی چون من عاشق لبخندات هستم ~
ساعت دوازده و سی دقیقه نصف شب
مارک: شب بخیر خوابهای شیرین ببینی ~
![](https://img.wattpad.com/cover/297562151-288-k619045.jpg)
ВЫ ЧИТАЕТЕ
I miss you | Mark Lee {Persian Translation}
Художественная проза[Completed] [اون نمیتونه ازش بگذره] پیج نویسنده: @taeilsss