اخطار: این فیک امگاورسه و تو دنیا امگاورس امگاها بدون توجه به جنسیتشون باردار میشن- ولی نگران نباشید قرار نیست کسی این وسط حامله شه...
****
فصل اول: خواهر زاده خانوم یانگ
(ووت و کامنت یادتون نره)
مینهو هیچ وقت تو طول تمام زندگیش خودش رو یه امگای غیرعادی یا امگایی که خلاف عرف جامعهست به حساب نیاورده بود، امّا از طرفی نمیتونست افرادی که اون رو غیرعادی میدونستن هم سرزنش کنه.از همون دوران بچگی هیچ کس انتظارش رو نداشت که نتایج آزمایشش اون رو به عنوان امگا معرفی کنند، نه حتی پدر و مادرش-
و وقتی که برگه آزمایشش رو دید باز هم تغییری توی شخصیتش ایجاد نشد.
شغلش، شغلی نبود که امگاها بدنبالش برند و جایگاهی که داشت اون رو بیشتر شبیه آلفاها میکرد.
هورمونها و فرومونهاش هم شباهتی به امگاها نداشت و از طرفی تابحال مارک نشده بود. یعنی با توجه به سن و سالش این کمی عجیب میزد.خوشبختانه هر کسی تنها با یک شناخت اولیه میتونست دلیلش رو متوجه بشه و نیازی نبود مینهو توضیحی بابت این قضیه به کسی بده:
مینهو واقعاً ترسناک بود-
مخصوصاً برای آلفاها که به صورت ذاتی دنبال امگاهای آروم و سوییت و مهربون میگشتند... مینهو به هیچ وجه مناسبشون نبود.
عاشق بوکس بود و همیشه روی دستهاش جای زخم به چشم میخورد، داستان و فیلمهای ترسناک رو به عاشقانههای احمقانهی کلیشهای ترجیح میداد و همیشه آرزو داشت یه روزی کسب و کار خودش رو راه بندازه و برای خودش یه سوسمار یک متری بخره و درحالیکه تو پنت هاوسش ریلکس کرده ریلتی شوهای آبکی آمریکایی رو تماشا کنه.
مختصر و مفید: مینهو هیچ شباهتی به دنیای امگاها نداشت.
اما خب با وجود همه اینها از یک سری چیزهای امگا بودن هم لذت میبرد.
مثلاً دیک آلفاها.اون دیکهای بزرگ و کلفت و رگ دارشون... صادقانه درست مثل هر امگا و بتای دیگهای-
البته -شاید- به جزء جیسونگ.
جیسونگ هیچ وقت درمورد اینکه چقدر از 'دیک' متنفره خفه نمیشد. و 'آلفاها'.
پس یجورایی میشه گفت هیچ وقت در مورد اینکه چقدر از 'دیک آلفاها' متنفره خفه نمیشد-عقیده داشت که دیکها نماد و مظهر فلاکت و مصیبت برای بشریت هستند و چه جنگهایی که آلفاهای احمق که به جای مغز با دیکشون فکر میکردند؛ تو طول زمان به راه نیانداختند و از این مدل چرت و پرتهای مخصوص خودش-
"..... من از همون روز اول و قرار اول برگشتم بهش گفتم مگه اینکه تو خواب ببینه من اون دیک لعنتیش رو واسش ساک بزنم! میدونی چرا؟"
YOU ARE READING
𝖣*𝗉𝗂𝖼 | 𝖧𝗒𝗎𝗇𝗁𝗈
Fanfiction🔛فیک ترجمه شده هیچ کس انتظارش رو نداشت که لی مینهو یک امگا باشه. در واقع اون هیچ شباهتی به امگاها نداشت، نه شغل، نه رفتار و نه حتی فرومونهاش. مینهو عاشق بوکس بود و همیشه دوست داشت کسب و کار خودش رو راه بندازه و محل کارش جایی بود که هیچ امگایی تاب...