یاداشت شمارهی دوازده از خرگوش پشمالوی شکسته دل :
دارم از این وضعیت خسته میشم.
یونگی هیونگ حتی برای برگردوندنمم میاد دم در مدرسه دنبالم.
وقتی ازش پرسیدم چرا این کارو میکنه با جدیت تمام بهم گفت : تو برای جامه خطرناکی، ممکنه به کسی اسیب بزنی.کجای من خطرناکه اخه؟!
درمورد کتک زدن جیمین هم به یونگی هیونگ گفتم. بهش گفتن که میخوام اون کوتوله رو از روی زمین محو کنم.
در کمال تعجب یونگی هیونگ کیف پولش رو در اورد و یهو صد وون گذاشت کف دستم تا مراقبش باشم و حتی تهدیدم کرد که اگر بلایی سر اون پسر بیاد با تبر گردنم رو میزنه.
همه چیز عجیبه.
تهیونگ امروز برام شیرموز خریده بود و یه ورقه نت صورتی روش زد.
(نویسنده :گفتم شاید نیاز باشه بدونید، چسبوندن اتیکت صورتی به وسایل برای نشون دادن علاقه است.)
فکر میکردم یه چیزایی باید یاداشت کرده باشه روش.
اما ورقه نت صورتی رنگی که به شیرموز چسبیده شده ،کاملا تمیز بود و هیچی روش یاداشت نشده بود...
منم چسبوندمش توی دفتر فیزیکم و نکتهها رو روش یاداشت کردم.
همین امروز چند تا دیگه از ورقههای صورتیش رو روی وسایلم چسبوند.
من یه ادم شکر گذارم و هیچوقت اسراف نمیکنم. فکر کنم باید به تهیونگم بگم دور ریختن ورقه نت های صورتیش و چسبوندنشون به کتاب و دفتر من کار درستی نیست.
به هر حال برای من بد نشد...
چون من تمام فرمولها و نکات درسهای اون روزمون رو روشون نوشتم.
ایکاش دفعهی بعد از اون ورقه زرداش روی وسایلم بچسبونه.
VOCÊ ESTÁ LENDO
STUPID ONE║KOOKV
Fanfic«سلام. جئون جونگکوک یه احمقه...» ❈کاپل: کوکوی / یونمین ❈ژانر: شورتپارت / طنزمدرسهای / یاداشت روزانه / هپیاند ❈وضعیت: [کامل شده]✓