شرح حال من.
کسی را می شناسی چهره ی شاداب بفروشد؟
به یک بیمار افسرده کمی اعصاب بفروشد؟گلویَم سخت خشکیده، خریدار دوخط شعرم
کسی را می شناسی شعر جایِ آب بفروشد؟در این تاریکیِ مطلق که خورشیدی نمی تابد
یکی پیدا نشد تا اندکی مهتاب بفروشدبه عکس مبهم اسطوره های شهر می خندم
کسی را می شناسی قصه هایِ ناب بفروشد؟که از تکرار این افسانه هایِ پوچ بیزارم
دکانی می شناسی رستم و سهراب بفروشد؟دهان باغ را بسته غم گُل هایِ خشکیده
یکی باید به ما نیلوفرِ مرداب بفروشدمن از بیداریِ کابوس وارم سخت می ترسم
کسیرا می شناسی این حوالی خواب بفروشد؟امیر اخوان
YOU ARE READING
مجموعه ای از شعرها.
Poetryمجموعه ای از شعرها و نوشتههای موردعلاقه ام را در اینجا به اشتراک میگذارم. Taeh in