جونگوون: *پشت تلفن زمزمه میکنه* آره تقریبا اومدم بیرون. معلومه که چیزای خوب رو برداشتم! نه داداشام نمیدونـ-
*برق روشن میشه*
هیسونگ: میانگین سن، کجا، با کی، کِی، و چه چیزای خوبی؟جونگوون: *نفسشو حبش میکنه* سیزده الی هفده، پارک، با دوستام، ساعت ۸، و شکلات :(
YOU ARE READING
incorrect enhypen
Fanfiction୨୧ انهایپن نادرست ولی فارسی برای گیهای افسرده و شاعر که گاها رو به طنز پردازی میارن rated mature for strong language.
❤︎
جونگوون: *پشت تلفن زمزمه میکنه* آره تقریبا اومدم بیرون. معلومه که چیزای خوب رو برداشتم! نه داداشام نمیدونـ-
*برق روشن میشه*
هیسونگ: میانگین سن، کجا، با کی، کِی، و چه چیزای خوبی؟جونگوون: *نفسشو حبش میکنه* سیزده الی هفده، پارک، با دوستام، ساعت ۸، و شکلات :(