کاپل:یونمینیونگی :بسکتبالیست معروف تیم ملی.
جیمین :دستار پزشک تیم.
🏀🏀🏀🏀🏀🏀🏀🏀🏀🏀🏀🏀🏀🏀🏀🏀🏀
توپ رو دریبل کرد و یک، دو، سه قدم و یه پرتاب سه امتیازی.
صدای جیغ و فریاد تماشاچیا بالا رفت و یونگی با بدنی عرق کرده،و موهای لخت مشکی که با هدبند ورزشی عقب فرستاده بودشون، دستش رو به نشونه شادی به دست یکی از هم تیمی هاش زد و به سرعت به سمت زمین خودشون حرکت کرد تا نذاره تیم حریف پوئنی بگیره.
_شوگااا حواست به مایکل باشه، شماره 17 شونه.
این صدای جکسون بود که به گوشش میرسید.
یونگی سری به تایید تکون داد و به سمت جایی که مایکل بود دوید.
...
صدای گزارش گر داخل ورزشگاه به گوش میرسید.
_ همونطوری که شاهد هستید امتیازات ١٠١ به ١٠٣ به نفع تیم امریکا هست. حالا همه چیز به پرتاب بازیکن محبوب تیم کره مین شوگا بستگی داره، آیا اون میتونهههه نتیجه رو جا به جا کنههههه؟!
و صدای هیاهوی سالن بیشر و بیشتر شد.
دقایق پایانی بازی بود که داور یه خطا به نفع تیم کره گرفته بود. و باید 3تا ضربه ازاد زده میشد.
شوگا کف دستاش رو فوت کرد و با توپ چندتا دریبل زد. نگاهی به سکوی ذخیره خودشون انداخت.
سرمربی، مربی ها، کادرفنی و بازیکنا همگی نفسهاشون رو حبس کرده بودن و امیدوار بهش خیره شده بودن.
"ناامیدتون نمیکنم"
نگاه دقیق تری به نیمکت انداخت و اینبار لب زد.
+ناامیدت نمیکنم.
سوت داور به صدا در اومد.
نفس عمیقی کشید. توپ رو توی دستاش گرفت و برای پرتاب های پنالتی اماده شد.
3تا پرتاب بود که اگه 2 تا رو هم درست انجام میداد، تیمشون برنده مسابقه بود.
توپ اول رو پرتاب کرد و مستقیم توی حلقه افتاد.
صدای جیغ و هوار تماشاچیای کره ای و نیمکت ذخیره بلند شد.
امریکایی هایی که در یک سمت زمین دعا دعا میکردن تا این امتیاز به دست نیاد و کره ای هایی که در سمت دیگه مسیح و بودا و قسم میدادن با شوگا بتونه این امتیازو بگیره.
توپ دوم به سر حلقه برخورد کرد و روی زمین افتاد.
اینبار امریکایی ها امیدوار و کره ای ها ناامید شده بودن.
شوگا نفس عمیقی کشید.
"تو میتونی مین یونگی، تو کم کسی نیستی، تو شوگایی شوگای اعظم، کسی که بقیه بهش لقب آگوست دی اعظم رو دادن، به خودت مسلط باش پسر، تو این امتیازو حتما میگیری"