🍷part 11🍷

588 24 3
                                    

کارن:
داشتم به بقیه نگاه میکردم که چجوری میرقصن دستی روی شونه ام قرار گرفت برگشتم سمتش درسته ما فقط یک ماه بود همه دیده بودیم اما از نظر من پسر جذاب و خوشگلیه اما غرورم نمیذاشت من بهش گفته بودم که فقط به عنوان یک دوست باهاش حرف میزنم نه چیز دیگه ایی

کوک:ام کارن من... خوب...

کارن:بگو کوک راحت باش من دوستتم

کوک:خوب... می... میشه بامن برقصی

کارن:خوب راستش من پاهام یکمی درد میکنه

کوک:لطفا فقط همین یه بار رو

دلم سوخت چون چشماش شبیه یه بانی شده پس قبول کردم باهاش به سمت پیست رقص رفتم

کوک:ازت ممنونم

کارن:خواهش میکنم ما دوستیم

کوک:
وقتی میگفت دوستیم یه جوری میشدم اره من همون پسری هم که هر روز یه دختر زیرش بود اما الان یک ماه به خاطره این دختر خوشگل که موهاش شبیه ابریشم میمونه دست به هیچ کاری نزده از اون روزی که توی اتاق تنها پیشه هم بودن زندگیش رو زیر رو کرد هه واقعا مسخره است جئون جونگ کوک سنگ دل عاشق شده عاشق چشم سیاه که زیر نور می درخشید عاشق لباش یعنی اون لبا چه مزه میدن

کارن:کوک

دلم میخواست الان بگم جانم عشقم اما نه اون فقط منو به چشم یه دوست میبینه

کوک:بله

کارن:بیا بریم بشینیم من خسته شدم

به حرفش گوش کردم

رزالین:
انقدر محو اون چشمای سیاهش شده بودم که نفهمیدم کی اهنگ تموم شده همچنان دستش توی دستام بود دستای بزرگ و کشیده اش با اومدن پدر و هوس دستامونو از هم جدا کردیم

هسو:میبینم که پسر خوشتیپم اومده فردا که قرار اینجا باشه

پدر:بالاخره عاقل شدی تیهونگ

تیهونگ:بله پدر عزیز

هسو:افرین

پدر:معلومه که عاقل شده ادم شده

رزالین:بسه دیگه پدر

هسو:چیه دخترم بدت اومد بالاخره صاحب برادر شدی که ازت محافظت کنه نترس من مطمئنم که شوهر اینده ات این کارو رو بیشتر بلده

رزالین:چی کی هست اونوقت

پدر:نمیشه گفت خودش گفته سوپرایز

رزالین:باز منو به کی فروختی دیگه خسته ام کردیی

سیلی که به صورتم خورد همه جمع داشتن مارو نگاه میکردن

رزالین:ازت متنفرم
خوب بفرمائید میدونم کمه امیدوارم خوشتون بیاد 😘❤💜

You've reached the end of published parts.

⏰ Last updated: Apr 09, 2022 ⏰

Add this story to your Library to get notified about new parts!

🥂Restart🥂Where stories live. Discover now