فلش بک به سال های دور*
تموم کره زمین ترک خورده بود
بوی خون به مشامش میرسید و هر لحظه اونو بیشتر و بیشتر وسوسه میکرد تا از شکاف عبور کنه و پا به اون سرزمین نو ظهور بزارهبالاخره وسوسه ش بر عقلش پیروز شد و از شکاف رد شد ولی به محض اینکه اولین دم رو از فضای سرزمین جدید گرفت
دچار احساسات عجیبی شدضعف
ناتوانی
دردبه سمت شکاف چرخید و خواست دوباره برگرده
به خونه ش به سرزمینی که بهش تعلق داشت نه این مکان محدود کنندهولی دیگر شکافی نبود بسته شده بود و این فقط یک معنی داشت اون تا ابد درون این سرزمین شکنجه گر اسیر شده بود
سرشو رو به آسمان آبی کرد و فریاد بلندی زد و باعث شد چشمای بی روحش بدرخشن
پایان فلش بک*
زین با ترس از خواب پرید
به محض اینکه چشماش رو باز کرد همون دو گوی الماسی یخ زده رو جلوی خودش دید
جیغ بلندی کشید و باعث شد زن روبروش بخنده و کمی عقب تر بره
"فکر نمیکردم اینقد سوسول باشی خودساخته شده"وقتی زین مطمئن شد همه اونا خواب بوده و این فقط بیلی عه که جلوش ایستاده نفس عمیقی کشید و تونست تازه متوجه بشه که نفش رو تموم مدت حبس کرده بود
بیلی در حالی که هنوز نیشخند روی لباش بود جلو اومد و به زین گقت:
"خب اگه خواب دیدن هاتون تموم شده باید بگم من کارت دارم و باید هم سریع بگمش و برم تا قبل از اینکه لرد بزرگ جونمون نیومده"زین سرشو تند تند به نشونه تایید تکون داد
هنوز هم از بیلی و اون چشمای یخیش میترسیدبیلی از توی جیب پیراهن بلندش یه سنگ در آورد و جلوی زین گذاشت
زین با کنجکاوی سنگ رو برداشت و نگاهش کرد
"یه سنگ طلسم به چه درد من میخوره؟"بیلی با اخمی که انگار بهش برخورده بود گفت :
"نگا جناب سوسول اصلا این چیزا برای تو نیس واس سرنوشت کل موجودات زنده این سرزمین نفرین شده س پس خوب گوش کن حرفامو "زین با قدرت و تحکم صدای بیلی ساکت شد انگار زبونش دیگه قدرت بیان کلمات رو نداشتن
"این سنگ طلسم چیزیه که بار ها منو نجات داده
وقتی اونجا بری و از اونجایی که یه ترسو دست و پا چلفتی هستی بزات آوردمش تا همراه خودت ببری
این سنگ میتونه کاری کنه که تو از اون کوهستان بیای بیرون"
YOU ARE READING
Courts of shines and stars (ZOUIS)
Fanfictionزین یه انسان عادیه که برای اینکه شکم خواهراش و پدرش رو سیر کنه مجبوره شکار بره ولی یه روز که به شکار میره چیزیو پیدا میکنه که مسیر زندگیش رو کاملا عوض میکنه... برگرفته از رمان : a court of thrones and roses 🥀 #1 in #imagine #151 in #onedirection