2

26 8 17
                                    

ساعاتی از شروع مهمانی بزرگ می‌گذشت

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

ساعاتی از شروع مهمانی بزرگ می‌گذشت. لویی لباس سلطنتی درخشانی به تن کرده بود و ماسک زیبایی که به صورت داشت توجه هرکدوم از مهمان هایی رو که بعد از ورود برای ادای احترام به نزد او می اومدند ، جلب میکرد.

لویی ردای بلند و قرمز رنگش رو که همخونی زیبایی با پیرهن مشکی رنگش داشت ، کنار زد و روی صندلی مخصوص اش در صدر سالن مهمانی نشست.

به لیام نگاه کرد که در کنارش ایستاده بود ، موهاش شونه شده و مرتب حالت داده شده بود ، موهای صورتش به دست صورت گران تمیز و کوتاه شده بودند ، لویی فکر کرد اون پسر توی هر نوع لباسی می‌تونه مرد جذابی به نظر برسه.

نگاه لیام از پشت ماسک خاکستری رنگش که حالتی مثل چشمان یک گرگ داشت ، به لویی برخورد کرد و متوجه شیفتگی در نگاه اون شد.

دستپاچه به او لبخندی زد ، تکانی به خودش داد و این پا و اون پا کرد. لویی ثانیه ای بعد پلکی زد و نگاهش رو از لیام به لرد وندال داد که همراه دخترش در حال ورود به مراسم بودند.

اون ها از بین مردم گذشتند و خوشون رو به شاهزاده رسوندند. لویی بعد از تعظیم پدر و دختر ، از جاش بلند شد و رو به روی اون ها ایستاد و لرد شروع به صحبت کرد.

"سرورم ، مایه ی افتخارمه که تنها دردانه ام رو به شما معرفی کنم ، دختر عزیزم مری ."

مری درحالی که پارچه ی دامن پف دار و بلندش رو گرفته بود دو قدم به سمت لویی برداشت.
از پشت ماسک سفید رنگش که تعداد زیادی از پر های نرم و طبیعی قو از یک سمت اون آویزون بودند ، به شاهزاده نگاه کرد.

لویی به نرمی دست دختر رو گرفت ، خم شد و بوسه ای روی اون گذاشت و سپس لبخند ملایم و پر مهری زد.

"خوش اومدید"

"دیدار با شما باعث افتخاره سرورم"

مری با صدای نازک و آرومش گفت و بار دیگر دامنش رو کمی بالا گرفت و تعظیم کرد.

و لویی در اون لحظه نگاهش بین لبخند زیبای مری و چشمانی که از زیر مژه های بلندش به او نگاه میکرد ، می‌چرخید.

مهمانی به خوشی سپری میشد و نوازندگان بدون اینکه لحظه ای احساس خستگی کنند می‌نواختند و مهمانان مشغول رقص و یا صحبت بودند.

You've reached the end of published parts.

⏰ Last updated: Aug 31, 2022 ⏰

Add this story to your Library to get notified about new parts!

Cold moonlight (L.S)Where stories live. Discover now