فرشته قاتل؟!

493 106 28
                                    

Pov jungkook

دستشو توی نهر شیر کرد مشت پر شدشو بالا اورد ، به مردوارید های درخشان و رنگی رنگی توی دستش خیره شد

خودشو روی دشت سرسبز پرت کرد نگاهشو به خورشید زیبای توی اسمون دوخت

صدای پرنده هایی که دسته به دسته حرکت میکردند و ازادانه میخوندن مثل همیشه روحشو نوازش میکرد

لبخندش عمیق تر شد نفس عمیقی کشید

بوی طراوات تازگی تمام ریه هاشو پر کرده بود

_ منظورت چیه ؟! برای چی ، فقط بخاطر اون انسان؟! هوبی احمق شده؟

با شنیدن صدای رولا اخم کرد ، چه اتفاقی افتاده ؟

# اتفاقیه که افتاده باید قبل اینکه دیر بشه و بقیه بفهمن برش گردونیم ، زمین جای خطرناکیه و اون ... باورم نمیشه ! نباید کسی بفهمه

با ترس نشست به دو پسر که کمی اونطرف ترش بودن خیره شد

با صدای لرزونی پرسید : هوبی ! هوبی کجاست؟

دلشوره عجیبی به جونش افتاده بود ، امیدوار بود این فقط یه شایعه باشه و هوبی واقعا بخاطر اون آدم از آسمون خودشو پرت نکرده باشه پایین

تمام صحبتایی که باهم انجام داده بودن از جلوش چشماش مثل یه نوار فیلم عبور کرد و نفسشو توی سینه حبس کرد

Flash back

چشماشو توی حدقه چرخوند به پسر شیفته کنارش چشم دوخت

_ هییییی اینجور نگاهم نکن اون واقعا خیلی خاصه

با تُن صدایی که سعی میکرد خیلی آروم باشه و کسی رو مشکوک نکنه به پسر تشر زد

+ احمق شدی هوبی؟! اونجا زمینه ، به علاوه اون انسانه

هوبی احمقانه خندید ضربه آرومی به کمر پسر زد

_ منم نگفتم شیطانه !

جونگکوک با شنیدن اون اسم نفرین شده و ملعون اسم خدا رو زمزمه کرد چشماشو بست و دعا خوند

+ اسمش و نیار هوب ! ممنوعه

هوبی سری تکون داد زمزمه کرد : به نظرت چه شکلیه ؟

جونگکوک زیباترین حوری بهشت آیو رو به خاطر آورد

لبخند محوی روی لباش نشست

هوب با خنده سقلمه ای به پهلوش زد

_ اوه‌اوه به نظر میاد یه نفر رفت توی رویا

جونگکوک نیششو جمع کرد و گفت : نمیدونم ندیدم اش که حتما زیباست

جیهوپ تند تند پلکی زد و گفت : یعنی زیباست ؟ اما شنیدم پوست اژدها رو داره ، دهنش بوی کریحی میده ، آتیش از اطرافش زبانه میکشه ، یه زیون خیلیییی دراز دازه مث نیش مار ...

Devil's Bride |Vkook|Onde histórias criam vida. Descubra agora