Pov jungkook
دستشو توی نهر شیر کرد مشت پر شدشو بالا اورد ، به مردوارید های درخشان و رنگی رنگی توی دستش خیره شد
خودشو روی دشت سرسبز پرت کرد نگاهشو به خورشید زیبای توی اسمون دوخت
صدای پرنده هایی که دسته به دسته حرکت میکردند و ازادانه میخوندن مثل همیشه روحشو نوازش میکرد
لبخندش عمیق تر شد نفس عمیقی کشید
بوی طراوات تازگی تمام ریه هاشو پر کرده بود
_ منظورت چیه ؟! برای چی ، فقط بخاطر اون انسان؟! هوبی احمق شده؟
با شنیدن صدای رولا اخم کرد ، چه اتفاقی افتاده ؟
# اتفاقیه که افتاده باید قبل اینکه دیر بشه و بقیه بفهمن برش گردونیم ، زمین جای خطرناکیه و اون ... باورم نمیشه ! نباید کسی بفهمه
با ترس نشست به دو پسر که کمی اونطرف ترش بودن خیره شد
با صدای لرزونی پرسید : هوبی ! هوبی کجاست؟
دلشوره عجیبی به جونش افتاده بود ، امیدوار بود این فقط یه شایعه باشه و هوبی واقعا بخاطر اون آدم از آسمون خودشو پرت نکرده باشه پایین
تمام صحبتایی که باهم انجام داده بودن از جلوش چشماش مثل یه نوار فیلم عبور کرد و نفسشو توی سینه حبس کرد
Flash back
چشماشو توی حدقه چرخوند به پسر شیفته کنارش چشم دوخت
_ هییییی اینجور نگاهم نکن اون واقعا خیلی خاصه
با تُن صدایی که سعی میکرد خیلی آروم باشه و کسی رو مشکوک نکنه به پسر تشر زد
+ احمق شدی هوبی؟! اونجا زمینه ، به علاوه اون انسانه
هوبی احمقانه خندید ضربه آرومی به کمر پسر زد
_ منم نگفتم شیطانه !
جونگکوک با شنیدن اون اسم نفرین شده و ملعون اسم خدا رو زمزمه کرد چشماشو بست و دعا خوند
+ اسمش و نیار هوب ! ممنوعه
هوبی سری تکون داد زمزمه کرد : به نظرت چه شکلیه ؟
جونگکوک زیباترین حوری بهشت آیو رو به خاطر آورد
لبخند محوی روی لباش نشست
هوب با خنده سقلمه ای به پهلوش زد
_ اوهاوه به نظر میاد یه نفر رفت توی رویا
جونگکوک نیششو جمع کرد و گفت : نمیدونم ندیدم اش که حتما زیباست
جیهوپ تند تند پلکی زد و گفت : یعنی زیباست ؟ اما شنیدم پوست اژدها رو داره ، دهنش بوی کریحی میده ، آتیش از اطرافش زبانه میکشه ، یه زیون خیلیییی دراز دازه مث نیش مار ...
VOCÊ ESTÁ LENDO
Devil's Bride |Vkook|
Fanficامانوئل فرشته ای که کینه لوسیفر رو داشت روز تاج گذاری ولیعهد لوسیفر به اونجا میره و سعی کنه لوسیفر جوان رو به قتل برسونه :) غافل از اینکه لحظه اخر ولیعهد متوجه میشه و اون به دام میفته چی میشه اگه برای جلوگیری از جنگ بین جهنم و بهشت عهدنامه ای با...