۱۰. آتش رقصنده تو آخرت جهان

36 7 9
                                    


درسته، دوباره اسم قسمت یه تیکه از متن آهنگ
"Can't you see me"
توی پری کوروس، بخشی که سوبین و تهیون میخونن
این بخش سوبینه^^
با حضور طلاییِ اون دختره ^^

⊱ ⊹𓈒 ⁺< ·𖥧· >⁺ 𓈒⊹‌ ⊰

چند روزه که این پسرا می‌خوان برن اسناد و نامه عبدالله بن جعفر رو برگردونن به مسجد ریحانه خانم ولی این چند روز سرشون خیلی شلوغ بوده.... می‌پرسین چرا؟ خب منم نمی‌دونم پس بیاین بریم یه سری به اتاق سوگیو -جای ملاقات همیشگیشون- بزنیم.

هیونینگ: بزن!

تهیون: اون پشتیتو بزن!

بومگیو: نه نه جلوییتو بزن.

سوبین: بزن دیگههه

-خفه شین دو دقیقه عههه- اییی مردممممم.

یونجون به صندلی تکیه میده و دستاشو به نشانه ناامیدی و ناراحتی روی سرش می‌ذاره.

یونجون: اگه دو دقیقه ساکت می‌شدین میتونستم اونو بکشم ایش.

بومگیو: اره اره چقدرم تقصیر ما بود و اصلا بخاطر این نبود که تو کلا تو بازیا بدی.

عه- کار مهمی که داشتن انجام می‌دادن بازی بود؟ مارو سرکار گذاشتن که سرمون شلوغه؟ نچ نچ نچ نچ نچ از اینا بعید بود.

هیونینگ: فقط منم که بو سوختگی احساس میکنم یا جدی بو سوختگی میاد؟

سوبین: حتما از بیرونه ولش کن.

تهیون: منم حسش میکنم ولی مهم نیست بیاین بریم غذا بخوریم من گشنمه.

بومگیو: باشه من کامپیوترو خاموش میکنم شما برین منم میام.

و همه راه میفتن به سمت آشپزخونه.

-اتیش!؟

صبر کن ببینم... نه... این اتفاق نباید بیفته... خونه... آتیش گرفته!؟!##-)؟/»&@؟

سوبین: حالا چیکار کنیممم.

یونجون: اینجا خطرناکه... باید دور شیم از آتیش.

تهیون: نه باید آتش نشانی خبر کنیم.

بومگیو: اتیششش؟؟؟؟

بومگیویی که تازه از اتاق سوگیو اومده بیرون داد میکشه و به آتیشی که هر لحظه داره بزرگ و بزرگتر میشه نگاه میکنه.

یونجون: چرا اینجا وایستادین... بریم بیرون!!!

همه به حرف یونجون گوش دادن و دویدن و دویدن تا به بیرون رسیدن.

هیونینگ: کسی گوشی همراش نیست؟

همه به هم نگاه میکنن.

سوبین: شت--

You've reached the end of published parts.

⏰ Last updated: Sep 16, 2022 ⏰

Add this story to your Library to get notified about new parts!

عروسی مذهبی | تی‌اکس‌تیWhere stories live. Discover now