این باز قسمت از بخش متن آهنگ "new rules"
خط یکی مونده به آخر پری کوروس
(و بیاین تصور کنیم کاور بلو اور نیست و اهنگ گود بوی گان بده^^)⊱ ⊹𓈒 ⁺< ·𖥧· >⁺ 𓈒⊹ ⊰
مدتی از مهمونی گذشت و بذارین بهتون بگم، لحظات به یاد ماندنی نبود و اتفاق خاصی نیفتاد، ولی تصمیم گرفتن برای چند دقیقه پرده وسط رو برادرن تا خانمان و آقایان با محرماشون حرف بزنن.
این وسط چون خانوما و آقایون جدا از هم نیستن، کوکب خانم بحث بین یونبینبومهیونکای رو شنید.
یونجون: این چه مسخره بازیه مارو توش گذاشتن.
بومگیو: الکی باید بخندیم و با مهمونا حرف بزنیم.
هیونینگ: اصلا چرا باید به این زودی ازدواج کنیم؟
تهیون: اونم با کسایی که دوست نداریم.
یونبینبومکای به تهیون به معنای موافقت یه شصت بالا (همون لایک خودمون) دادن.
بومگیو: هشتگ نه به ازدواج در کودکی
تهیون: الان ما کودکیم؟
-والا من حاضرم واسه اینکه با این پنج تا ازدواج نکنم کودک شم.
حرف بومگیو بقیه رو به خنده انداخت.
یونجون: ولی واقعا، چرا مامان بابا تصمیم گرفتن از بین این همه خانواده ما با اینا ازدواج کنیم؟
هیونینگ: همین بحثی بود که داشتیم دربارش با اون دختره حرف میزدیم.
بومگیو: کجا هست حالا اون دختره؟
تهیون: من داشتم از پنجره به بیرون نگاه میکردم دیدم کنار اون گوسفنده بود.
سوبین: کاش منم میتونستم برم تو حیاط.
هیونینگ: موافقم. حرف زدن با گوسفند بهتر از بودن تو این عروسی چرته.
تهیون: البته که گوسفند و کلا حیوونا شعور و فهم دارن... ولی مردم همین حیوونا رو به عنوان فحش استفاده میکنن مثل گاو، خر، گوسفند، و کلی حیوون زبون بسته دیگه.
یونجون: بخدا همین حیوونا بهتر از آدماان
بومگیو: مخصوصا این پنج تا
و دوباره اینا بخاطر حرف بومگیو خندیدن.
سوبین: برگردیم به بحث اصلی... من که میگم بدون دلیل با این کار موافقت نمیکردن.
هیونینگ: اما دلیلش بخاطر چی میتونین باشه؟
تهیون: شاید بخاطر این بوده که-
YOU ARE READING
عروسی مذهبی | تیاکستی
Diversosفردا با همدیگر، پنج تا پسر ایدول هستن که پدر و مادرشون به به دلیلی محبورشون میکنن با یه خانواده مذهبی ازدواج کنن. ولی توی عروسی اتفاقای عجیبی میفته.... و میفهمیم که واسه چی پدر مادرشون محبورشون کردن که ازدواج کنن... *شخصیت ها بجز خود تیاکستی تخیلی...