۵. اگه میخوای انجامش ندم، انجامش میدم

54 8 4
                                    


این باز قسمت از بخش متن آهنگ "new rules"
خط یکی مونده به آخر پری کوروس
(و بیاین تصور کنیم کاور بلو اور نیست و اهنگ گود بوی گان بده^^)

⊱ ⊹𓈒 ⁺< ·𖥧· >⁺ 𓈒⊹‌ ⊰

مدتی از مهمونی گذشت و بذارین بهتون بگم، لحظات به یاد ماندنی نبود و اتفاق خاصی نیفتاد، ولی تصمیم گرفتن برای چند دقیقه پرده وسط رو برادرن تا خانمان و آقایان با محرماشون حرف بزنن.

این وسط چون خانوما و آقایون جدا از هم نیستن، کوکب خانم بحث بین یون‌بین‌بوم‌هیون‌کای رو شنید.

یونجون: این چه مسخره بازیه مارو توش گذاشتن.

بومگیو: الکی باید بخندیم و با مهمونا حرف بزنیم.

هیونینگ: اصلا چرا باید به این زودی ازدواج کنیم؟

تهیون: اونم با کسایی که دوست نداریم.

یون‌بین‌بوم‌کای به تهیون به معنای موافقت یه شصت بالا (همون لایک خودمون) دادن.

بومگیو: هشتگ نه به ازدواج در کودکی

تهیون: الان ما کودکیم؟

-والا من حاضرم واسه اینکه با این پنج تا ازدواج نکنم کودک شم.

حرف بومگیو بقیه رو به خنده انداخت.

یونجون: ولی واقعا، چرا مامان بابا تصمیم گرفتن از بین این همه خانواده ما با اینا ازدواج کنیم؟

هیونینگ: همین بحثی بود که داشتیم دربارش با اون دختره حرف میزدیم.

بومگیو: کجا هست حالا اون دختره؟

تهیون: من داشتم از پنجره به بیرون نگاه میکردم دیدم کنار اون گوسفنده بود.

سوبین: کاش منم میتونستم برم تو حیاط.

هیونینگ: موافقم. حرف زدن با گوسفند بهتر از بودن تو این عروسی چرته.

تهیون: البته که گوسفند و کلا حیوونا شعور و فهم دارن... ولی مردم همین حیوونا رو به عنوان فحش استفاده میکنن مثل گاو، خر، گوسفند، و کلی حیوون زبون بسته دیگه.

یونجون: بخدا همین حیوونا بهتر از آدماان

بومگیو: مخصوصا این پنج تا

و دوباره اینا بخاطر حرف بومگیو خندیدن.

سوبین: برگردیم به بحث اصلی... من که میگم بدون دلیل با این کار موافقت نمی‌کردن.

هیونینگ: اما دلیلش بخاطر چی میتونین باشه؟

تهیون: شاید بخاطر این بوده که-

عروسی مذهبی | تی‌اکس‌تیWhere stories live. Discover now