In the name of god...
.......................................جیمین: خ..خوا...خواهش می...میکنم...کووکککک...ولم...کننن..اااخخخ
جونگکوک: اخرین بارت باشههههههه فهمیدییی؟؟؟
جیمین: غلط کردم...حالا..ولم کن...
ولش کردم و کمرمو صاف کردم..آستینای پیرهنمو مرتب کردم و پشت میزم نشستم!
جیمین هم خودشو جمع و جور کرد و بلند شد و و بعد تعظیم کوتاهی از دفتر خارج شد!در واقع اعصابم از جای دیگه خورد بود و سر جیمین خالیش کردم!
پرونده تو دستمو پرت کردم که به صندلیم تکیه دادم!!اخه پدرِ من! الان وقت کناره گیری بود؟؟
ودف
منهنوز نمیخوام رئیس دسته بشم! تو این شرکت کوفتی کلی کار دارممم!!
اه اه اه!!
تق تق تق-
_ بفرمایید!
جیمینبا لبای جر خورده توسط من وارد اتاق شد: رئیس؛ اینپرونده رو دوباره درست کردم!یه جوری مودب شده انگار منجیمین شر و شیطون رو نمیشناسم! ولی بیچاره گناهیم نداشت!
_ م..معذرت میخوام!!جیمین چشماشو درشت کرد و بهم نگاه کرد: چ..چی؟؟؟
_ نباید میزدمت! من ....
جیمین: بیخیال جونگکوکی! میدونم الفا ها یکم وحشین ولی اشکال نداره! دیگه عادت کردم به پاچه گیریات! و اینکه میدونم اعصاب نداشتی ..اشتباه از من بود من نباید شوخی میکردم باهات!
این پسر واقعا خیلی مهربونه!
_ ممنون .میتونی بری!جیمین پرونده رو روی میزم گذاشت و ایش ایش گویان رفت بیرون!!
این بشر خیلی هم پرروعه!!!
چند ساعت بعد:
ساعت کاری تموم شده بود و داشتم وسایلام رو جمع و جور میکردم!
که یکی عین خر وارد دفتر شد !!
جیمین: میگما کوکی...چقدر حوصله داریاا اینجاهارو انقدر تمیز و مرتب نکن!!! زودباش بریم خونه گشنمههه!!_ کی قراره یاد بگیری در بزنی؟؟ شاید....
جیمین: شاید درحال انجام کاری باشی مثلا با یه اومگ...
_خفه شو! منحررررف
جیمین: بیخیال! کم کم داره باورم میشه تو آلفا نیستی! شاید یه بتا باشی که تظاهر به الفا بودن می....
_جیمین خیلی چرتو پرت میگی! برو سوار ماشین شو...و سوئیچو براش پرت کردم!
خندید و زود از دفتر خارج شد!
گوشیمو برداشتم و پشت سرش راه افتادم!
این پسر با کاراملی؛ بهترین دوستمه!
ولی میترسم به اومگا کوچولوم آسیب بزنم!
که البته ترسم بی مورد نیست! هزاران بار زدم ترکوندمش ولی اون همیشه میچسبه به من!.......................
_ باباااا من نمیخوام ...برام زوده که...
آقای جئون: جئون جونگکوک!!! من به عنوان آلفای بزرگ بهت مستقیما دستور دادم مسئولیت دسته ارکیده رو بپذیری! و حق مخالفت نداری!
YOU ARE READING
PRETEND
Werewolf𝟐𝟎𝟐𝟐_آپریل_𝟎𝟕 نویسنده: 𝓐𝓪. ژانر: امگاورس کاپل اصلی: ویکوک کاپلفرقی: یونمین "کامل شده" #خلاصه: تهیونگی که دلشو به یه آلفا داده... آلفایی که از بچگی باهاش سر جنگ داشته و حالا... ته با رازی که توی دلش جا کرده..... توانایی مخفی کردن علاقش رو ه...