به فیک بهشت در جهنم خوش اومدید
خب بریم سراغ معرفیکیم تهیونگ
هیجده ساله
خواهر زاده امپراطور
پدرش وزیرهلیدو
هفده ساله
تنها بچه امپراطور و ملکه
پسر دایی تهیونگ
❌ رپر کراش oneus______________________________________
جئون جونگ کوک
بیست و دو ساله
آلفا
جئون شیون
شونزده ساله
از همین الان معلومه که امگاس
❌ویژوال oneus
( اگه مومنت های لیون و ندیدید برید نگاه کنید ، بهترین و سوییت ترین کاپل کیپاپن )شیون سریع بغلش کرد و گفت: اینجوری بهش نگاه نکن تهیونگا ..... هر کسی یه سرنوشتی داره ، آدمای زیادی و ملاقات میکنه خیلی ها رو ترک میکنه ، به سفر میره و گاهی نیازه جایی و ترک کنه ..... اینا هم باعث میشه تجربه کسب کنی و بفهمی دقیقا میخوای چجوری زندگی کنی ..... شاید سرنوشت تو زندگی کردن تو اون قصر زندان گونه که نفس آدم توش میگیره نبوده .....
🏮🧧
لیدو با استرس گفت: امشب ..... هر چی که شد ..... میخوام بدونی من پشتتم
🏮🧧
آلفا با دست آزادش فک امگا رو گرفت و گفت: نگاهت و کنترل کن تهیونگ
سرش و نزدیک گوش امگا برد و گفت: وگرنه منم بلدم خودم و آزاد بذارم
🏮🧧
خب اینم از این
🏮 این فیک به هیچ عنوان نصفه نیمه رها نمیشه و توقف نمیخوره
🏮 هپی انده و قرار نیست اعصابتون و خرد کنه
🏮 اسمات قطعا خواهد داشت
🏮 روند آپ هیچ گونه ربطی به ووت و کامنت شما نداره اما ممنون میشم که ووت بدید و کامنت بذارید
🏮 و روند آپ کاملا نامعلومه اما هفته ای یه بار قطعا آپ میشه
YOU ARE READING
kookv Heaven In HELL [ Completed ]
Fanfictionبهشت در جهنم 🍸 زوج ها: کوکوی ، لیون ( لیدو و شیون ) ژانر: تاریخی ، خشن ، اکشن ، اسمات ، عاشقانه ، امپرگ هر کسی تعریفی از بهشت و جهنم و خوب و بد و راحت و ناراحت داره اما این تعریف ها خیلی اوقات نسبی ان یعنی یه زندگی سخت میتونه در مقابل مرگ بهشت با...