هیونگش دید که یه مرد داشت اونو میبوسید .. یه لحظه! اون می بوسید یا بوسیده می شد؟ *آه ته الان وقت شروع خود در گیری نیست*
ته : هیونگ تو-
سوکجین مرد رو هل داد و سعی کرد از حصار دستای مرد بیاد بیرون
اون یه آلفا بود صدر در صد قوی تر ولی جین زیر بار نمی رفتجین : ته اینو بکش کنار
نامجون : چرا از بوسه لذت نبردی امگا کوچولو ؟
تهیونگ که دیگه صبرش تموم شده بود نامجون رو از یقه گرفت و یه سیلی بهش زد و پرتش کرد زمین ، نامجون که یهو کشیده شد غافل شده نتونست کاری انجام بده
ته : ببینید آقا درسته ما امگا هستیم و شما آلفا ولی این به این معنی نیست که ما هرزه هستیم و هرکاری دوست دارید انجام بدید ..
حالا هم با احترام ازتون می خوام قبل از اینکه شری درست شه خودتون با پاهای خودتون از اینجا بریدنامجون : هی اون کسه دیگه ای رو دوست داره
مرد باید بهت بگم اون داره خیانت میکنه من اونو با یه دختر دیدم آیششششش چه جورم تو بغلش بود و نازش میکرد و پیشونیش میبوسید ک نگو و نپرس * بعد انگار که حالش بهم خورده عوق زد
تهیونگ سعی می کرد خندشو کنترل کنه ولی کارای نامجون خیلی خنده دار بودن ..
جین : این * به ته اشاره میکنه * تهیونگ یعنی دختری که من بغلش کردم
ته : ببین جناب اول از همه دختر میتونه خواهر ، دوست ، فامیل یا هر کسه دیگه ای باشه و محض اطلاع من برادر سوکجینم * بعد با حالت وات د فاکی نگاهش کرد
نامجون هم با بیخیالی جواب داد : پس عالی شد ، چون جین تو مال منی یادت باشه * بعد رفت سمت جین و سریع گونه شو بوسید و مث میگ میگ از اونجا دور شد ...
تهیونگ با این حرکت نامجون حسابی کفرش در اومد خواست سمتش بره که جین جلوشو گرفت :
ته : من میخوام اون بکشمممممم ولم کنجین : ولش کن ته ما باید بریم سر کار
ته : ولی هیونگ اون تورو بوسید
جین : نگران نباش ته ته جونم اگه یک بار دیگه من اونو ببینم خودم شخصا به حسابش می رسم 😊😊
ته : منم میام کمکت 😃👊🏻
بعد کمی اونا شروع به کار کردن و روز اونا به اتمام رسید ...
* روز بعد خونه تهیونگ *
تهیونگ مثل همیشه آماده شد تا به شرکت بره و روز جدیدشو شروع کنه ..
ادامه داره ...
༺༺༺༺༺༻༻༻༻༻
سلامــــــ ژانام
اول از همه خیلیییییییی معذرت میخوام که دیر آپ کردم ..😔💔سارییییییی
خب اینم پارت امروز ..
هر جمعه یه پارت آپ میشه ..
نظرتون راجب این پارت چی بود ؟
من ک عاشق این نامجون شدم عععععععععرررررررر 😂❤دراکولا دوستون داره ، ووت فراموش نشه ژانام 💓
شب بخیر 🥺💋
ESTÁS LEYENDO
໐นr ๖໐ຖ໓
Hombres Lobo[پیوند ما | ໐นr ๖໐ຖ໓] تهیونگ یک پسر یتیم است. او برای رفع نیاز های زندگی همیشه درحال کار کردن است. تهیونگ یه امگا بد اخلاقِ و برای اون همه یکسان اند حتی اگر آلفا یا بتا باشد. اون گستاخِ اما نمیتونه ببینه مردم بیگناه مورد آزار و اذیت قرار میگیرند. او...