^part1^

521 55 0
                                    

+من...کجام؟
                                                          ~~~
Pov jimin:
خب خب خب...اِهممم...دارید داستان منو میخونید یعنی داستان پارک جیمین و شوگر ددیش و آدمایی که از داستانشون رد میشه!
از کجا براتون تعریف کنم؟اوممم قبل رفتن به بار براتون تعریف میکنم و..داستان من از بار شروع میشه و شروع بدبختیام؟شـاید....

ساعت8:10:
^جیمین...محض رضای اون گشادیت زودی اماده شووو...ساعت هشت شده و تو داری موهاتو خشک میکنیی؟؟؟

+هیونگ...میشه انقدر غر غر و عجول نباشی؟(سشوار رو خاموش میکنم)بیا تموم شد الانم زودی اماده میشم و یونگی با چرخوندن چشاش سرشو تو گوشیش کرد و ی چیزی زمزمه کرد
^ما با کی میخاییم بریم سیزده‌بدر؟..با ی گشاد..
همونطوری که نصف بدنم تو کمد لباسام بود بلاخره لباس مد نظرم رو پیدا کردم... لباسمو رو تخت گذاشتم، یونگی عزیز هم بیرون کردم
بعد پوشیدن لباسام نگاهی به خودم تو اینه کردم..تادااا
امشب مثل ستاره میدرخشم ودستی تو موهام کشیدم
+سکسی بوی فقط خودم...
یونگی رو صدا زدم
+یونگی هیونگ میتونی بیای تو!
در رو باز کرد و با اخم نگام میکرد...چشه ؟

+چیه؟؟میخاستی کون لختمم هم ببینی؟

^نه کون تو بدرد نمیخوره...فقط دارم به دقایقی که برای گشادی مثل تو هدر دادم عصبیم
با اخم نگاش کردم
+یااا باسنم خیلیم عالیهه و...ی بار بگی گشاد میزنم تو دیکت که دیگه بقیه رو بفاک ندی

ساعت9:00:
^بیااا دیگه فاکینگ جیمین!!!!

+هایششش اومدم
بعد پوشیدن کفشام از خونه بیرون زدم....خب من سنمو نگفتم..من 19 سالمه و ی پسر نوزده ساله میره بار؟من الان باید سراغ درس و مشقم باشم ولی من جیمینم و...قانون و درس چیزایین که بهشون اهمیت نمیدم
سوار ماشین یونگی شدم سمت بار روند...بعد 30مین رسیدیم..واووو اینجا جای گرونیه قطعا!!!
من پیاده شدم تا ماشین پارک کنه،
همونطوری که میخاستم وارد کلاب شم ی مرد جلومو گرفت
X: از قبل رزرو و پرداخت شده؟
+اره میتونی از اون پسره بپرسی مین یونگیه!
وارد کلاب شدم...
بوی سیگار، ویسکی‌ومشروب کل کلاب پُر کرده بود
انگار طبقه اول مال پیست رقصه.. پس طبقه بالا مال نوشیدنیه؟
از پله ها بالا رفتم و روی یکی از صندلیا نشستم که ی پسر اومد
X:چی میل دارید؟
+ دوتا ویسکی 40 درصد لطفا
X:اوکی
و رفت...نگاهی به ادما کردم یکیشون در حال خوردن، یکی مست، یکی هم در حال لاس زدن و لمس کردن دخترا
پامو رو پام انداختم...
+یونگی کجا موند؟خیلی حوصله سربره...
همونطوری که نگاه به پاهام میکرد احساس کردم یکی کنارم نشسته..نگامو بهش دادم

+کجـا...تو کی هستی؟

X:هرکی...تنهایی؟
+من هرکی نمیشناسم...و باید جواب بدم؟
مردک عوضی میخاد لاس بزنه پوفففف
X:اوهه چه عصبی خوشم اومد جذاب...میخایی باهم بنویشم یکم اشنا شیم؟

sugar daddy Where stories live. Discover now