•1~

119 40 6
                                    

☆°•★
ما جدا از این آدم‌ها بودیم. از این تفکرات پوسیده، از این افکار لجن گرفته، از این جنگ لامنتها، از این مرگ‌ها و گور‌های دسته جمعی.
از این مردمی که به تکه‌ی نان خشک گنجشک‌های بی‌نواهم رحم نمیکنند. از این مردمی که عشق را در شهوت، و قدرت را در خون‌ریزی جست و جو میکنند.
زیبای من، این مردم برای دیدن زیبایی روح بی‌پایان تو کور بودند. لایق دیدن چشمان پاک و زلال تو نبودند. گوش‌هایشان توان شنیدن صدای زیبای خنده‌های تو را نداشت.
این مردم عشق من به تو، و عشق تو به من را آمیخته‌ی شهوت و غریزه می‌دانستند، اما  ناله‌های بی‌پایان خودشان را لا به لای مستی‌های نیمه شبشان، به فراموشی می‌سپردند.
ماه شب‌های من، آنها توان درک ما را نداشتند، شاید هم ما پا به سیارکی اشتباه گذاشتیم.
اما جوانه‌ی عشق من و تو، به این خاک و به این ساعت محدود نمی‌شود.
بیا در زندگی بعدی و بعدی و حتی بعد‌تر آن، بازهم یکدیگر را ملاقات کنیم. بازهم ماه شب‌های تاریک من شو. من هم قول میدهم همان غولی شوم که تو در آغوشش گم‌می‌شدی.
در آن زندگی، خرمالوهای تازه و رسیده‌ی آن طرف دیوار را مهمان دست‌هایت میکنم. 
اما ماه من، بدون تو این شب‌ها، تیره‌تر و سردتر از قبل دیدن توست.

●نامه‌ی شماره‌ی1
دست نوشته‌های‌کشف‌شده در دارالمجانین ملی سئول
طبقه‌ی دوم، اتاق 614
بیمار: پارک چانیول
سال 1990میلادی
بایگانی شده در دفتر اطلاعات ملی کره

°The Moon Of My Nights°Where stories live. Discover now