•𝐏𝐚𝐫𝐭5•

358 15 2
                                    

در عمارت باز شد...
جیمین و هوسوک وارد شدن و جانگکوک و تهیونگ رو دیدن که دارن دعوا میکنن که هوسوک گفت

هوسوک:تهیونگ این کیه دیگه

که جیمین گفت

جیمین:یعنی واقعا نمیدونی این کیه،این همون شخصیه که تهیونگ سر ما رو خورده بود که برام بیاریدش

هوسوک:او مای گاد.این واقعا همونه توی عکسا بزرگتر نشونش میداد،جیمینا

جیمین:بله

هوسوک:بنظرت این کوچولو در مقابل تهیونگ خشن دووم میاره(هییی خدا،میتونید منحرف بشید،با تشکر از خودم😂🙂)

جیمین:همممم،بنظر من نه دووم نمیاره

که یهو کوک داد زد و گفت

کوکی:هی شماها کی هستین؟!...
با من چیکار دارین،تهیونگ خشن کیه دیگه،من میخوام از اینجا برم

و شروع کرد به دویدن که به در عمارت برسه ولی کانگ بادیگارد تهیونگ جلوشو میگیره که کوک داد میزنه و میگه

کوکی:هیی،ولم کن گوریل(تنها چیزی به ذهنم رسید گوریل بود🦍🗿💔)

که تهیونگ داد زد و گفت

تهیونگ:اَهههههههه،چقدر صدا میدی بسته(با صدای خیلی خیلی بلند)کانگ اینو ببر توی اتاقش درم روش قفل کن نزار بیاد بیرون

کانگ:چشم رییس

•عمارت جین،دید ادمین•

جین از خواب بلند شد که دید صدایی از توی آشپزخونه میاد رفت که ببینه چخبره که همه چیز رو یادش اومد و داد زد

جین:نامجون میکشمتتتتت(جین چجوری داد میزنه همون‌جوری تصور کنید)

نامجون دوید به سمت اتاق خواب جین که دید جین داره میاد سمتش که بزنتش ولی نامجون جاخالی داد و به سمت هال دوید که جین گفت

جین:نامجون فقط دستم بیای میکشمت وایسا...وایسا ببینم اون شوگای....(سانسور میکنم)رو میکشم وایسا فقط

جین تمام هال رو دنبال جین دوید که بلاخره تونستم اونو بگیره و یه کتک حسابی بهش بزنه

جین:نامجون یه دقیقه بهت فرصت میدم که بگی جانگکوک کجاست وگرنه میکشمت

نامجون:پیش تهیونگه،آخخخخخخخخ نکن(جین داره گوش‌شو میکشه)

جین:زود باش پاشو بریم پیش جانگکوک،نامجون اگه ببینم جایی از جانگکوک زخمی باشه تا سه ماه باهات حرف نمیزنم(توجه کنید حرف نمیزنه پس کارای دیگه می‌کنه😈)

نامجون:باشه،یه دقیقه چیکار من داری برو تهیونگو بزن من هیچکارم(آره اصلا کی گفته شما بودید که جین و جانگکوک رو بیهوش کردین اصن من بودم)

جین و نامجون حرکت کردن به سمت عمارت تهیونگ

•عمارت تهیونگ،دید ادمین•

بلاخره جانگکوک آروم شد و بردنش توی اتاقش ولی در همون لحظه شوگا وارد عمارت شد که تهیونگ گفت

تهیونگ:خوب شد اومدی

شوگا:خب اون کوچولو چی شد راستی اینم بگم که جین با نامجون توی راه هستن دارن میان عمارتت آاااا جینم گفت که اگه بفهمم جانگکوک چیزیش شده باشه هممونو میکشه

تهیونگ میخواست حرف بزنه که در عمارت باز شد و دو نفر وارد شدن...
اون در نفر کی هستن؟!...
ممکنه جین و نامجون باشن!...

Você leu todos os capítulos publicados.

⏰ Última atualização: Oct 09, 2022 ⏰

Adicione esta história à sua Biblioteca e seja notificado quando novos capítulos chegarem!

𝐋𝐢𝐭𝐭𝐥𝐞 𝐁𝐨𝐧𝐧𝐢𝐞🔞🔥Onde histórias criam vida. Descubra agora