Part 1

217 25 22
                                    

⚒🏳‍🌈🦠
#invention
#oneshot.1

-از زبان تونی-

هی دنیا! آماده باش که قراره منفجر بشی! استارک قراره تیتر اخبارو دوباره دستش بگیره! هههه دنیا دیگه کم کم نیازی به پزشک هم ندارههههه تا وقتی من و مغزم و پولام هستیم دنیا زیر سلطه و در خدمت مااااست! و اینجاست که باید به قول اون آزگاردی گفت زانو بزنیییید!

رودی مشکوک به منی که غرق افکارم بودم گفت: "باز چه نقشه‌ایی داری تونی؟ دفعه قبل که قیافت اینطوری بود دستشویی اتاق پپر منفجر شد!"

پوکر نگاهش کردم و ماگ قهوه رو از دستش گرفتم: "ببین! دستشویی اتاق پپر هیچ ربطی به اختراع جدیدم نداره!"

رودی یادآوری کرد: "آها ولی یادم میاد که اون موقع ها هم گفتی دستشویی اتاق پپر قرار نبود ربطی به شورت استیو داشته باشه!"

صورتم سرخ شد و گفتم: "هی قرار بود شورت استیو فراموش کنیییی!"

رودی خندشو کنترل کرد: "من هیچوقت اون بمبای ساعتی ریز رو فراموش نمیکنم! اصلا هدفت چی بود؟ میخواستی کپ رو از مردونگی بندازی؟ یا میخواستی شورتش آتیش بگیره تا بهتر دید بزنی؟!"

دهنم مثل ماهی باز و بسته شد آخرش هم با صورتی سرخ گفتم: "خب شایعه شده بود کپ با هیچکسی رفت و آمد نداره پس حتما باکره‌س! و..."

-فلش‌بک-

+"جارویس بمبا آمادن؟ دوربینش فعاله؟"
-"بله قربان! میخواید تصویر رو نشونتون بدم؟"
+"نهههههه فقط نگهش دار! اصلا دلم نمیخواد دیک استیو رو ببینم!"
-"قربان پس چرا دارید منفجرش میکنید؟"
+"تا نبینمش دیگه!"
+"ولی اونکه توی شلواره!"
-"اهههه جارویس بسه دیگه بذار به کارم برسم."
+"قربان؟ مگه دیک کاپیتان، کار شماست؟"
-"جارویس جان مادرت بس کن!"
+"قربان من اندروید هستم مادر ندارم"
-"شیرمو حلالت نمیکنم بچه! من تو رو اختراع کردم!"
+"ولی شما که شیر..."

صدای قدم‌های استیو و بلافاصله صدای خودش اومد: "هی تونی کجایی؟ فیوری یه نقشه..."

+"جارویس حالااا!"

'ترق دیش دیرین گیش دام دارا دارام پخ'
(اینا مثلا صداهایی بود که از شورت استیو میومد!)
استیو با صورت سرخ شده داد زد و دستشو رو خشتک شلوارش گذاشت: "عاااااییییییی خداااا این چی بوووود آخ مردونگیییم! عاخ دستشویی کجااااس..."

استیو دوان دوان به سمت دستشویی رفت و ثانیه‌ایی بعد کل اونجرز ریختن تو کارگاهم!
سوالی نگاهم کردن که گفتم: "آمممم آزمایش جدید بود!"
کلینت پرسید: "پس چرا صدای فریاد استیو اومد؟ جارویس چه خبره؟"
جارویس با صداقت تمام گفت: "آزمایش مردونگی کاپیتان راجرز با موفقیت انجام شد! ایشون باکره نیست!"
‌‌
-زمان‌حال-

رودی قهقهه زد و درحالی که بیرون میرفت گفت: "امیدوارم اینا رو به خودش نگفته با..." درو روش بستم و ادامه حرفشو نشنیدم. فکر کنم باید توضیح بدم که قراره چیکار کنم... (و در واقع من عاشق سخنرانی‌ام مخصوصا وقتی همه بهم خیره شدن...)

خب من قراره دستگاهی درست کنم که فرد رو تغییر جنسیت بده! (درواقع تطبیق جنسیت) بدون عمل! بدون دینامیت مثل کاری که با استیو داشتم میکردم! بدون درد و خارش و هرچی! تازه از زنونگی و مردونگی هم نمیفتید و میتونید تمام نسل هایی که چنگیز مغول و هیتلر نابود کردند رو برگردونید! و این است قدرت استارک بزرگ!

⚒🏳‍🌈🦠‌‌

Invention (Steve X Tony)Onde histórias criam vida. Descubra agora